پيوست 3: نمونه هايي از توجه دادن به فاعل حقيقي در كلاس درس

1401/07/24 13:18
فصل قبل

 

براي توجه دادن به فاعل حقيقي راه هاي مختلفي وجود دارد. از جمله:

تدريس مطالب علمي به عنوان مطالعه خلقت خداوندي

علوم دانشگاهي در واقع  مطالعه خلقت الهي است.  اگر استاد در طول مدت تدريس خود به دانشجويان خاطرنشان کند که ما در اين کلاس خلقت خداوندي و کتاب آفرينش الهي را مطالعه ميکنيم و مطلب را به خوبي براي دانشجويان تبيين کند، اين سخن ميتواند توجه به فاعل حقيقي را در تمام مباحث کلاس ساري و جاري نمايد.

علامه جوادي آملي ميفرمايند: «ما دانشي به نام دانش طبيعي نداريم ما هرچه داريم خلقت شناسي داريم خلقت شناسي هم نميشود الهي نباشد، ديني نباشد. وقتي ثابت شد کلّ عالم کار خداست يک زمينشناس [يا مهندس کشاورزي يا ...] که در دانشگاه دارد تدريس ميکند او مفسّر [آفرينش الهي] است. الان ما که در حوزه  ي قرآن تدريس و تفسير ميکنيم، چرا تفسير ما اسلامي است؟ براي اينکه ميگوييم خدا چنين گفت. آن استاد دانشگاه هم ميگويد خدا چنين کرد. علم او اگر اسلامي تر از علم ما نباشد کمتر نيست ما خلقت شناسي داريم مگر ميشود خلقت شناسي باشد و اسلامي نباشد؟!»[1]

اصولاً علم جديد در محيطي خداباور شکل گرفت. دانشمنداني نظير گاليله[2]  و نيوتن و فيلسوفاني نظير لايب نيتس[3]مطالعه ي طبيعت را مطالعه ي آثار صنع الهي ميدانستند و آن را عبادت پروردگار تلقي ميکردند.

گاليله ميگفت: خداوند، هم نگارنده ي کتاب تکوين است و هم مؤلف کتاب تشريع.[4] خداوند در وقايع طبيعت کمتر از جملات مقدسِ انجيل ظاهر نميشود (يعني همانگونه که خداوند را ميتوان در انجيل ديد در طبيعت هم ميتوان ديد) و نيوتن[5]ميگفت: سيستم زيباي خورشيد و سيارات و ستارگان تنها ميتواند از تدبير و حاکميت يک موجود دانا و توانا (خداوند متعال) به وجود آيد. لايب نيتس هم ميگويد: در علوم ما عجايب خداوندي را ميبينيم، همچنين قدرت و حکمت و نيکويي او را مشاهده ميکنيم.[6]

ذكر الطاف الهي

يکي از راههاي توجه دادن به فاعل حقيقي، آن است که مدرس، هنگامي که پديده هاي هستي را تبيين ميکند به نعمت ها و الطاف نهفته در آن اشاره کند. مثلاً استاد شيمي بگويد:

حکمت الهي در پخش الکترونها در اوربيتالها و داشتن آرايش الکتروني هر اتم بهگونهاي است که منجر به خواص متفاوت آنها شده و باعث تشخيص اتمهاي متفاوت از يکديگر ميشود .

يا استاد نساجي بگويد:

اگر خداوند نعمت هايي مانند پنبه و پشم به انسان نداده بود، انسان نميتوانست لباس هاي با اين کيفيت (سازگار با بدن انسان) توليد کند.

فرض کنيد چيزي به عنوان پنبه يا پشم خلق نشده بود، انسان نميتوانست لباس هاي با اين کيفيت توليد کند آن وقت مي بايست سراغ الياف جايگزين مي رفت و اين چه مشقّاتي را به دنبال داشت و در نهايت هم کيفيت الياف طبيعي بدست نمي آمد

يا استاد کشاورزي بگويد:

خداوند متعال بذر گياهان را طوري خلق کرده که با توليد مثل جنسي و دگرگشن پس از تکثير در هر نسل گياهان جديدي به وجود ميآيد که با گياهان قبلي فرق دارند.

«قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : أَوْحَى عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَجِيِّهِ مُوسَى أَحْبِبْنِي وَ حَبِّبْنِي إِلَى خَلْقِي قَالَ رَبِّ هَذَا أُحِبُّكَ فَكَيْفَ أُحَبِّبُكَ إِلَى خَلْقِكَ قَالَ اُذْكُرْ لَهُمْ نَعْمَايَ عَلَيْهِمْ وَ بَلاَئِي عِنْدَهُمْ فَإِنَّهُمْ لاَ يَذْكُرُونَ أَوْ لاَ يَعْرِفُونَ مِنِّي إِلاَّ كُلَّ اَلْخَيْرِ[7]؛ بيان نعمت ها و الطاف الهي، محبت به خدا را در دل انسان و مخاطب انسان ايجاد يا تقويت مي کند.

رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود:خداى متعال به همراز خود موسى بن عمران وحى نمود.اى موسى دوست بدار مرا و محبوب کن مرا در نظر بندگانم. موسى عرضه داشت.اين روشن است كه ترا دوست ميدارم ولى از چه راهى محبت و دوستى تو را در دل مردم قرار دهم فرمود آنان را به الطاف و نعمت هاى من توجه بده و امتحان و آزمايشهاى مرا تذكر بده چون آنها بياد ندارند و يا نمىشناسند از من مگر  همه خوبي ها را.»

 

تصريح به فاعل حقيقي

يکي ديگر از راه هاي توجه دادن به فاعل حقيقي تصريح به نقش خداوند متعال است. به عنوان مثال در رشته هاي مختلف مي توان گفت:

خداوند به برخي از انسانها توان مديريت داده است. (به جاي: بخشي از توان مديريت ذاتي است).

خداوند طبيعت انسان را بهگونهاي خلق کرده است که رشد شناختي کودک مراحلي دارد. (به جاي: رشد شناختي کودک، مراحلي دارد).

خداوند الکترونها، پروتونها و نوترونها را درون اتم بانظم خاصي قرار داده است. (به جاي: الکترونها، پروتونها و نوترونها درون اتم بانظم خاصي قرارگرفته است).

روش هاي ديگري نيز براي توجه دادن به فاعل حقيقي وجود دارد مانند: بيان جملاتي از دانشمندان خداباور در رشته مربوطه، معرفي دانشسمندان خداباور از آن رشته و .... که نمونه هايي از آن در کتاب هاي مربوطه  آورده شده است.

 

 


[1]. نگاه کنيد به: منزلت عقل در هندسه معرفت ديني، ص141؛ و نيز سخنراني آيت الله جوادي آملي در جمع اساتيد دانشکده روانشناسي دانشگاه تهران، 14 دي1390.

 

[2]. Galileo.

 

[3].  Leibniz.

 

[4].   از علم سکولار تا علم ديني، ص 18.

 

[5]. Newton.

 

[6]. خداباوري و دانشمندان معاصر غربي، صص 13 و 14.

 

[7].بحار الأنوار، جلد67، صفحه18.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات