ضرورت تدريس با پيش فرض هاي توحيدي
1401/08/24 15:54فصل قبل
براي بشريت، هيچ چيز گرانتر و مشئومتر[1] از جدائي دين و دانش نيست، اين جدائي، تعادل اجتماع بشري را از بين مي برد . هم دنياي قديم هم دنياي جديد، گاه دچار بي تعادلي شده و تعادل خود را از دست داده است. زماني مردم، گرايش هاي ديني خود را جدا از علم جستجو مي كردند، اين، بيماريِ عمده دنياي قديم بود، همچنانكه بيماري عمده دنياي جديد اين است كه عده اي در جستجوي علم منهاي دين هستند. اكثر انحرافات و بدبختي هائي كه بشر امروز را تهديد مي كند ناشي از اين است كه علم را جدا از ايمان مي خواهد . هماي سعادت، آن روز بر سر بشر سايه خواهد گسترد كه وي عميقا پي ببرد كه به اين هر دو اصل مقدس نيازمند است، ، بداند كه مرغي است كه به دو بال نياز دارد ، بالي از دانش و بالي از ايمان.[2]
ضرورت ديگر آنکه حسابداري با فرهنگ غير توحيدي موجب شکل گيري رفتارهاي اقتصادي اي در جامعه مي شودکه از ديدگاه اسلامي غلط است، و به اهداف اقتصادي غير اسلامي منجر مي شود وحتي ممکن است به تدريج موجب تغيير قوانين و هنجارهاي اسلامي به غيراسلامي شود. اين امر به تدريج، فرهنگ کلي يک جامعه را تحت تاثير قرار مي دهد. بعنوان مثال اگر استانداردهاي حسابداري، معاملات ربوي يا معاملات مباح را به رسميت بشناسد، هر کدام از اين دو رويکرد بر رفتارهاي اقتصادي جامعه اثر دارد و ميتواند موجب ترويج بيرحمي نسبت به همنوع از طريق ربا و عکس آن يعني ترويج عطوفت و مهرباني نسبت به هم از طريق قرض الحسنه شود.
[1]. فرهنگ فارسي معين: نامبارک ، بديمن . ج . مشائيم .
[2]. امدادهاي غيبي در زندگي بشر، ص100.