فصل دوم: ارائه مطالب درسي با گفتمان، پيوند يا گريز الهي

1401/08/24 16:14
فصل قبل

 

مقدمه

يکي از راه هاي بسيار مؤثر براي حفظ جهت الهي ِعلم، آن است که هنگام تدريس، جهانبيني الهي بر مطلبي که تدريس ميشود حاکميت داشته باشد. توضيح آنکه هر کسي هنگام تبيين يک مطلب، آگاهانه يا ناآگاهانه بر اساس جهان بيني و گفتماني که بر ذهن او حاکم است عمل مي کند؛ حال يا آن جهانبيني، الهي است يا غير الهي (جهانبينيِ غيرالهي، ممکن است با انکار خدا همراه باشد که به آن الحادي مي گويند، ممکن هم است سکولار باشد يعني علم و دين را بيگانه ي  از هم بداند). هرگاه استاد هنگام تدريس، با گفتمان الهي تدريس کند، جهت الهي را حفظ کرده است و خود به خود اين مسأله موجب ايجاد نگرش الهي در مخاطب مي شود.

در اين کتاب، علاوه بر بيان مطالب با «گفتمان الهي» در برخي مواقع «پيوند» و «گريزهايي» نيز به تناسب مطالب درسي ذکر ميشود. منظور از پيوند، گريز و گفتمان در ادامه تشريح ميشود.

گفتمان الهي: گاهي اوقات يک موضوع علمي و مطلب درسي، با توجه به شرايط فرهنگي و اعتقاديِ مبدا شکل گيري، به گونهاي مطرح ميشود که تناسبي با فرهنگ اسلامي ندارد. هر گاه همين مطلب در فضايي الهي و خداباورانه مطرح شود (به گونه اي که با فرهنگ اسلامي هماهنگ باشد) به آن گفتمان الهي گفته مي شود.

 پيوند: هرگاه متناسب با مطلب درسي، آيه يا حديث آورده شود، به آن، «پيوند الهي» گفته ميشود. گاهي نيز مطلب مرتبط، يک نکته تاريخي، اخلاقي يا تربيتي هست که به آن «پيوند فرهنگي» گفته ميشود.

گريز: هرگاه آيه يا حديث متناسب با مطلب درسي وجود نداشته باشد يا در دسترس نباشد؛ بهتناسب مطلب درسي يک مطلب ديني يا اخلاقي (از باب تشبيه و امثال آن) ذکر ميشود. به آن مطلب ديني، گريز الهي گفته مي شود.

دليل استفاده از پيوند و گريز

استفاده از پيوند به علت ارتباط مستقيم با مطلب درسي، نياز چنداني به توضيح چرايي استفاده از آنها ندارد اما گريز، به علت ارتباط غيرمستقيم با بحث، نياز است، چرايي استفاده از اين روش براي خوانندگان محترم توضيح داده شود.

آموزش به دو شيوه رسمي و غيررسمي تقسيم ميشود. متخصصان مربوطه معتقدند آموزش رسمي، اطلاعات را افزايش ميدهد و آموزش غيررسمي، چون بهصورت ضمني است؛ درنتيجه به باور تبديل ميشود؛ بهعنوانمثال اگر معلّم قرآن در مورد اهميت و احترام قرآن در کلاس توضيح دهد اين شيوه، شيوه رسمي است اما اگر معلمِ درسي غير از قرآن، در کلاسِ خود گفتار يا رفتاري مبتني بر احترام به قرآن انجام دهد، اين آموزش، غيررسمي محسوب ميشود.

بهعنوانمثال هرگاه استاد ِ درس حسابداري در هنگام تدريس، با رعايت تناسب و با استفاده از ذوق سليم، مطلبي اخلاقي، تربيتي يا ديني را مطرح نمايد، دانشجويان، آن مطلب را از استاد درس تخصصي خود بهتر و راحتتر ميپذيرند. چراکه شغل رسمي او آموزش مباحث ديني و اخلاقي نيست و بنابراين دانشجويان نفع شخصي براي وي متصوّر نيستند يا لااقل کمتر متصوّر ميباشند.

تجربيات و تحقيقات نشان داده است آموزش غيررسمي ماندگارتر و مؤثرتر است. پس تأثيرگذاري بيشتر در اين روش يکي از دلايل استفاده از گريز در ضمن آموزش است.

دليل ديگر آنکه در نگاه الهي غفلت، مذموم و توجه به خدا، آخرت و دين مطلوب است. ازاينرو مؤمن چشم عبرت بين دارد و از مسائل دنيوي به مسائل اخروي و از امور مادي به امور الهي منتقل ميشود و ديگران را نيز منتقل مينمايد.

با دقت در آيات و احاديث معصومين به موارد فراواني از اين نوع گريزها برميخوريم که در اينجا برخي موارد بهعنوان نمونه ذکر ميشود. مثلاً خداوند در قرآن هنگام برشمردن نعمت لباس و ذکر فوايد آن بلافاصله مخاطب را از لباس ظاهري به لباس معنوي منتقل مينمايد؛ آنجا که ميفرمايد: «يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيکمْ لِبَاسًا يوَارِي سَوْآتِکمْ وَ رِيشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَي ذَلِک خَيرٌ ذَلِک مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يذَّکرُونَ؛[1] اي فرزندان آدم در حقيقت ما براي شما لباسي فرو فرستاديم که زشتيهاي شما را پوشيده ميدارد و براي شما زينتي است ولي بهترين جامه، لباس تقوا است. اين از نشانههاي قدرت خداست؛ باشد که متذکر شوند.»

همچنين خداوند هنگام بيان نعمت باران و روياندن گياهان به قدرت خود، بلافاصله مخاطب را به بيرون آوردن مردگان از زمين به قدرت خود متذکر ميکند؛ آنجا که ميفرمايد: «وَهُوَ الَّذِي يرْسِلُ الرِّياحَ بُشْرًا بَينَ يدَي رَحْمَتِهِ حَتَّي إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ کلِّ الثَّمَرَاتِ کذَلِک نُخْرِجُ الْمَوْتَي لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ؛[2] و اوست که بادها را پيشاپيش باران رحمتش مژدهرسان ميفرستد تا آنگاه که ابرهاي گرانبار را بردارند آن را به سوي سرزميني مرده برانيم و از آن باران فرود آوريم و از هرگونه ميوهاي از خاک برآوريم بدينسان مردگان را نيز از قبرها خارج ميسازيم باشد که شما متذکر شويد.»

اين روش در گفتار و سيره معصومين نيز وجود دارد، بهعنوانمثال امام علي(ع) شب عروسي، فاطمة زهرا(س) را نگران و گريان ديدند. پرسيدند: چرا ناراحتي؟ پاسخ دادند: پيرامون حال و رفتار خويش فکر کردم. پس ورودم به خانه جديد را به ورودم به خانه قبر تشبيه کردم. پس تو را به خدا سوگند ميدهم که بيا تا به نماز بايستيم و باهم در اين شب خدا را عبادت کنيم.[3]

در اين جريان حضرت زهرا(س) از يک امر دنيوي به يک امر اخروي منتقل شدند. در موردي ديگر اميرمؤمنان هنگام سخن در مورد حمام که يک امر دنيوي است، خود و مخاطب را به يک امر اخروي منتقل نمودند و فرمودند: چه خوب جايي است حمام که آتش دوزخ را به ياد ميآورد و چرک را ميبرد.

معلم بزرگ اخلاق و عرفان، ميرزا جواد ملکي تبريزي بعد از ذکر حديث بالا مينويسد: «در اين روايت با همه کوتاهياش اشارههايي لطيف به مطالبي مهم و بزرگ است. از آن جمله که آتش حمام، دوزخ را به ياد مراقبان مياندازد؛ و از آن جمله اشاره به اين است که بر مؤمن لازم است در هرچه ميبيند به مناسبت، ياد چيزي از آخرت بيفتد. حمام ازاينجهت خصوصيتي ندارد. پس براي مؤمن خردمند سزاوار است در چيزهايي که ميبيند – از ريزودرشت – برايش پند و موعظه باشد.»

روش استفاده از گريز که در اين کتاب مدنظر قرارگرفته، الهام گرفته از روش قرآن و عترت است. البته رعايت تناسب بين مطلب درسي و مطلب ديني يک اصل مهم است که سعي شده در اين کتاب رعايت شود اما در واقع هيچ معياري جز ذوق سليم براي رعايت اين تناسب وجود ندارد.

ازاينرو سعي شده است با کار گروهي و در نظر گرفتن چند سليقه تا حد امکان اين مهم رعايت شود؛ هرچند مسلّم نواقصي وجود دارد که اميدواريم خوانندگان محترم با ذوق و سليقه خود و ارائه پيشنهادهاي تکميلي به غناي کار بيفزايند.

مطالب درسي و ديني با ذکر منبع آورده شود.

مطالب درسي ارائهشده بر اساس سرفصل هاي مصوب وزارت علوم باشد.

مطلب درسي کوتاه و گويا باشد (بهاندازهاي که براي استاد اين رشته نياز است؛ نه بيشتر و فرصت زيادي از کلاس را به خود اختصاص ندهد).

در بخش مطلب ديني حتيالامکان از واژهها و ادبيات آن رشته استفاده شود.

مطالبي که براي جهتگيري ديني- فرهنگي آورده ميشود، متنوع باشد از قبيل معرفت ديني، خداشناسي، اخلاقي، تربيتي، تاريخي و آموزنده.

جمله ربط بين مطلب درسي و مطلب ديني وجود داشته باشد تا استاد هنگام تدريس بتواند بين اين دو مطلب ارتباط برقرار کند.

مطلب درسي بهگونهاي نوشته شده باشد که اگر يک فردي که متخصص اين رشته هم نيست آن را مطالعه کند؛ ارتباط بين آن و مطلب ديني را متوجه شود.

توضيحات ديني (توضيحاتي که براي خواننده کتاب لازم و مفيد است و اما فرصت مطرح کردن آن در کلاس درس وجود ندارد) در بخشي تحت عنوان، جهت مطالعه بيشتر آورده شود.

ترجمه روان آيات و احاديث آورده شود.

 

نمونه هايي از پيوند و گريز:

در اين فصل سعي شده است برخي دروس از رشته حسابداري و سپس برخي از سرفصل هاي مربوط به آن دروس انتخاب شده، و در ذيل آن چند مطلب درسي با گفتمان يا پيوند الهي ارايه شود. در چند مورد محدود نيز از گريز استفاده شده است.

البته انتخاب درس يا سرفصل يا مطلب درسي صرفا از باب نمونه است و دليل ديگري ندارد. اميد است اساتيد محترم با الگو گيري از اين نمونه ها مطالب درسي خود را در کلاس هاي درس با گفتمان الهي ارائه  نمايند.

 

 


[1].  اعراف:26.

 

[2].  اعراف:58.

 

[3].  فرهنگ سخنان فاطمه زهرا (سلام الله عليها)، ص21.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات