پیشگفتار

1401/07/09 10:47
فصل قبل

 

کتاب حاضر حاصل 75 جلسه بحث و تبادل‌نظر اساتید و صاحب‌نظران حوزه و دانشگاه و یکی از مجموعه کتب طرح تدریس با جهت‌گیری الهی ـ فرهنگی است. این کتاب برای آن دسته از استادان دانشگاه نوشته‌شده است که معتقدند معلم و مدرس علاوه ‌بر نقش آموزشی ـ و بلکه مقدم بر آن ـ نقش تربیتی نیز دارد. استاد می‌تواند نقش تربیتی خود را به دو شکل ایفا کند: نخست «رفتاری» و دیگری «گفتاری».

به نظر می‌رسد تدریس با «جهت‌گیری الهی ـ فرهنگی» یکی از بهترین روش‌ها برای ایفای نقش تربیتی استاد به شکل گفتاری است؛ یعنی «آموزش دروس تخصصی به فراگیران (دانشجویان) به‌گونه‌ای که فراگیر به خداشناسی، دین‌داری و خودباوری نزدیک‌تر شود». تدریس با جهت‌گیری الهی ـ فرهنگی اهدافی دارد که عمده آن عبارت است از:

  • آموزش و فراگیری دانش برای رضای خدا و خدمت به جامعه.
  • توضیح مطالب علمی و تبیین مباحث درسی با گفتمان الهی و پیش‌فرض‌های توحیدی.
  • آموزش علم به‌گونه‌ای که موجب خودشناسی و خودباوری شود.
  • تربیت دانشجو به‌گونه‌ای که علم خود را برای خدمت به بشر و آرامش و آسایش و تعالی او به کار گیرد.
  • آموزش علم همراه بااخلاق الهی و تربیت اسلامی.

 ضرورت تدریس با جهت‌گیری الهی ـ فرهنگی این است که دانشجویان، علم و ایمان را هم‌زمان کسب نمایند و فارغ‌التحصیلان دانشگاه نسبت به زمان ورود به دانشگاه مؤمن‌تر و متدین‌تر باشند، یکی از ضروری‌ترین اقدامات، تدریس با جهت‌گیری الهی ـ فرهنگی است. حضرت امام خمینی (قدس سره) در این خصوص خطاب به دانشگا­هیان می‌فرمایند: باید بشر به فکر این باشد که به چیزهایی که برای تربیت و آموزش و تعلیم ‏انسان است، جهت بدهد. چنانچه به دانشگاه‌ها جهت داده نشود، همان‏ ‏دانشگاه‌هایی می‌شود که در بین بشر [امروز] هست و از همان دانشگاه‌ها قوای‏ مخربِ بیرون می‌آید؛ و اگر جهت به آن داده بشود، دانشگاه‌ها کاری‏ می‌کنند که مسلسل‌ها نمی‌تواند بکند. خدمتی می‌توانند به بشر بکنند که‏ هیچ‌کس دیگر نمی‌تواند این‌قدر خدمت بکند. عمده آن جهتی که طرف‏ ‏آن جهت رفته می‌شود؛ و قرآن این را فرموده است: ﴿إِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی‏ ‎‏خَلَقَ﴾‏‏[1]‏ قرائت کن نه قرائت مطلق. بیاموز، نه آموزش مطلق. علم تحصیل‏ ‏کن، نه علم مطلق و تحصیل مطلق؛ علم جهت­دار، آموزش جهت‌دار.‏ جهت، اسم رب است، توجه به خداست، برای خدا و برای خلق خدا.‏ 

قلم‌ها اگر در دنیا برای خدا و برای خلق خدا به کار بیفتند مسلسل‌ها کنار‏ ‏می‌رود؛ و اگر برای خدا و برای خلق خدا نباشد، مسلسل ساز می‌شود.‏ ‏ابزار کوبنده انسان با دست قلم دارها و دست علمایی که در ‏دانشگاه‌ها هستند، وجود پیداکرده است؛ و همۀ ترقیات‏ ‏بشر هم با دست علما و بیان و قلم علما وجود پیداکرده است. کوشش‏ ‏کنید که در این آموزشی که به مردم می‌دهید، جهت­دار باشد.[2]

دانشگاه اسلامی آن نیست که تنها تعدادی ‌برنامه‌ دینی بیرون از سرفصل‌های رایج و مصوب، در آن اجرا شود، بلکه دانشگاهِ اسلامی آن است که کلاس‌های درس –که متن اصلی و برنامه محوری دانشگاه به شمار می‌آیند– علاوه بر بعد علمی، کلاس خداشناسی و تربیت الهی نیز باشند. برای آنکه این موضوع بهتر تبیین شود طرح این پرسش مفید بلکه ضروری است: برنامه دانشگاه چیست؟ و فوق‌برنامه آن کدام است؟

 

بی‌شک، برنامه دانشگاه دو رکن اساسی دارد، آموزش و پژوهش. منظور از آموزش دروسی است که در کلاس‌ها تدریس می‌شود و همه دانشجویان را بدون استثنا شامل می‌شود. نمود بارز پژوهش نیز تحقیقات، پایان‌نامه‌ها و مقاله‌های استادان و دانشجویان است. در عمل آموزش، بخش بسیار بیشتری از فعالیت دانشگاه را به خود اختصاص می‌دهد. اموری مانند مسابقات فرهنگی، سخنرانی‌های مذهبی، اردوها و امثال آن «فوق‌برنامه» به شمار می‌آیند. طبیعی است که در مقایسه با برنامه‌های آموزشی دانشگاه، فوق‌برنامه تعداد کمتری را پوشش می‌دهد (هم درصد بسیار کمتری از دانشجویان شرکت می‌کنند و هم تعداد فوق‌برنامه‌هایی که یک دانشجو شرکت می‌کند در مقایسه با درس‌هایی که طی چندین واحد در هر نیمسال شرکت می‌کند بسیار ناچیز است). پس برای اسلامی شدن دانشگاه باید تمرکز بر روی برنامه‌های دانشگاه باشد نه فوق‌برنامه‌ها، یعنی باید به دنبال آن باشیم که علمی که در دانشگاه آموزش داده می‌شود و کلاس‌هایی که برگزار می‌شود، جهت الهی داشته باشد.

حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) در خصوص اسلامی شدن متون درسی دانشگاه‌ها چنین می­­فرمایند: «آن‌که اسلام می‌خواهد و آن مقصدی که‏ ‏اسلام دارد، این است که تمام علوم، (چه علوم طبیعی باشد و چه‏ ‏علوم غیرطبیعی باشد) تمام این‌ها مهار بشود به علوم الهی و برگشت به‏ ‏توحید بکند و هر علمی جنبۀ الوهیت در آن باشد؛ یعنی انسان طبیعت‏ ‏را که می‌بیند خدا را در آن ببیند، ماده را که می‌بیند خدا را در آن ببیند،‏ ‏سایر موجودات را که مشاهده بکند خدا را در آن ببیند. اسلام برای‏ ‏آن آمده است که تمام موجودات طبیعی به الوهیت و تمام‏ ‏علوم طبیعی به علم الهی برگردد».[3]

پس برای اسلامی شدن دانشگاه باید تمرکز بر روی برنامه‌های دانشگاه باشد نه فوق‌برنامه‌ها یعنی باید به دنبال آن باشیم، علمی که در دانشگاه آموزش داده می‌شود و کلاس‌هایی که برگزار می‌شود، جهت الهی داشته باشد. تا زمانی که کلاس‌های درس جهت الهی نداشته باشد، تمام فعالیت‌های دینی و اقدامات فرهنگی و آموزش‌های اسلامی (دروس معارف) تأثیر لازم را نخواهد داشت.

چند برنامه فرهنگی و دینی، در مقابل انبوهی، از دروسی که احتمالاً از جهت‌گیری الهی بی‌بهره‌اند، تأثیرگذار نیست یا اگر تأثیرگذار باشد، تأثیر آن پس از مدت اندکی از بین می‌رود. با توجه به آنکه در مقطع کارشناسی یک دانشجو حدود 140 واحد درسی را می‌گذراند و برای هر دو واحد، در شانزده جلسه کلاس شرکت می‌نماید، درنتیجه یک دانشجوی مقطع کارشناسی باید در هفت نیمسال یا بیشتر، حداقل در 1000 جلسه کلاس درس شرکت کند. اگر آموزش این دروس با جهت‌گیری الهی ـ فرهنگی همراه شود مسلماً تأثیر شگرفی بر باورهای دینی دانشجویان خواهد گذاشت. در ضمن گاهی بیان مطالب دینی ـ که نیاز به تخصص نداشته باشد ـ از زبان استاد درس تخصصی و غیر معارف تأثیر بیشتری دارد و در اعماق ذهن مخاطب جای می‌گیرد ازاین‌رو لازم است استادان محترم از این قابلیت خود برای خدمت به دین و اخلاق استفاده نمایند.

شیوه تدریس با جهت‌گیری الهی ـ فرهنگی بدین‌صورت است که هر استادی می‌تواند با توجه به سلیقه و تشخیص خود و رعایت نمودن اصول علمی و دینی عمل نماید. چه‌بسا برخی اساتید به کتاب راهنمای تدریس در این زمینه نیازی ندارند اما برای تسهیل کار علاقه‌مندان، کتاب حاضر تدوین‌شده است تا اساتیدی که معتقد به تدریس با جهت‌گیری الهی ـ فرهنگی هستند در صورت تمایل از مطالب آن استفاده نمایند.

این کتاب در سه فصل‌ تدوین‌شده است که هر فصل بخشی از اهداف مدنظر را تأمین می‌کند. قبل از آنکه هر بخش جداگانه توضیح داده شود، ذکر این نکته ضروری است که تدریس با جهت الهی نه‌تنها خللی در تدریس مطابق با سرفصل‌های مصوب ایجاد نمی‌کند بلکه با بیان مطالب با گفتمان الهی و ذکر پیوندهای مرتبط موجب می‌شود مطلب درسی برای دانشجویان روشن‌تر شده و با مبانی صحیح در ذهن آن‌ها جای بگیرد.

  • فصل اول با عنوان «مفاهیم، مبانی و پیش‌فرض‌های توحیدی و غیرتوحیدی در شهرسازی»

مطالب این فصل، برخی از مفاهیم مهم و همچنین مبانی این علم را موردبررسی قرار داده و برخی از مطالب علمی رایج را که با پیش‌فرض‌های غیرتوحیدی است، معرفی و مطلب علمی جایگزین را با پیش‌فرض توحیدی بیان می‌کند.

  • فصل دوم با عنوان «تدریس با ارائه پیوندها و گفتمان‌های الهی فرهنگی»

 پرحجم‌ترین فصل کتاب است و سعی دارد به استاد کمک کند تا در خلال مباحث درسی و به‌تناسب آن، مطالب دینی و فرهنگی را در کلاس درس مطرح نماید. در این فصل، تعدادی درس از دروس تخصصی رشته شهرسازی (مقطع کارشناسی) به عنوان نمونه انتخاب‌شده، سپس در هر درس تعدادی از سرفصل‌های مصوب، تعیین گردیده و بعد از بیان مطلب درسی، نکته دینی یا فرهنگی (که متناسب آن باشد) ذکرشده است.

  • فصل سوم با عنوان «تدریس با خودباوری»

سعی دارد با ذکر نمونه­هایی از خودباوری که مرتبط با این رشته است به استاد کمک کند تا روحیه خودباوری را در دانشجو تقویت نماید.

همچنین در قالب پیوست‌هایی سرفصل‌های رشته شهرسازی در دانشگاه ایران با 10 دانشگاه برتر دنیا موردبررسی قرارگرفته و نکات مثبت و منفی آن ذکرشده است.

امید است اين اثر که محصول كار جمعي تعدادی از متخصصان رشته شهرسازی و برنامه‌ریزی شهری است، زمینه تدریس با جهت‌گیری الهی ـ فرهنگی را برای اساتید محترم فراهم نماید و باعث ارتقای کیفیت و جذابیت تدریس آن‌ها شود. از حجت الاسلام محمدمهدی حرزاده، مسئول محترم نهاد رهبری در دانشگاه­های استان یزد که در طول تدوین این کتاب، ازنظر محتوایی و معنوی، به پویایی هرچه بیشتر کتاب کمک کردند و همچنین از داوران طرح، دکتر محمدرضا رضایی عضو هیئت‌علمی دانشگاه یزد و دکتر نقره‌کار عضو هیئت‌علمی دانشگاه علم و صنعت و دکتر محمدرضا بمانیان تشکر و قدردانی می‌شود که هم در امر داوری و هم ارائه تقریظ برای این کتاب نقش بسزایی داشتند. مسلماً نظرات، دیدگاه‌ها و رهنمودهای ارزشمند مخاطبان و خوانندگان محترم می‌تواند به غنای علمی کتاب بیفزاید و کاستی‌های آن را برطرف نماید.

مؤلفین

 


[1]. سوره علق، آیه 1.

[2]. دانشگاه و دانشگاهيان از ديدگاه امام خميني (س)، ص 5.

[3]. همان، ص 4.

فصل بعد
نقدها و نظرات