2-1- عنوان درس: مسکن
1401/07/09 10:56فصل قبل
ساختار کلی درس:
گفتمان کلی این درس شناخت ابعاد متفاوت مقوله مسکن، بحران مسکن و آشنایی با روشهای بررسی، تجزیهوتحلیل مسئله مسکن و برنامهریزی مسکن را در برمیگیرد. همچنین آشنایی با مسکن در سلسلهمراتب نیازهای انسانی و جایگاه آن در فرایند توسعه شهری مدنظر است. مبانی شکلگیری این درس را بهصورت مختصر میتوان در موارد زیر ارائه نمود:
ـ مفهوم مسکن و سکونت بهعنوان یک نیاز و معرفی مسکن مطلوب
ـ نگاه به مسکن از دیدگاه اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی
ـ توجه به مسکن با تأکید بر عوامل اقتصادی آن مانند زمین، مصالح ساختمانی، نیروی انسانی
ـ مسکن و جایگاه آن در توسعه شهری
ـ مسکن و تراکم
ـ مدیریت مسکن از جنبههای اجرا، نظارت، بهرهبرداری و در نظر گرفتن ضوابط و مقررات
با توجه به سرفصلهای مصوب این درس و بهموازات طرح مباحث درسی و سرفصلهای مربوطه، گفتمانهایی هدفدار برای تقریب مطالب به رویکرد الهی و فطری در نظر گرفتهشدهاند که در زیر به برخی از آنها بهاجمال اشاره میگردد:
2-1-1- سرفصل 1: مفهوم مسکن و سکونت بهعنوان یک نیاز و معرفی مسکن مطلوب
2-1-1-1- مطلب درسی 1: نیاز به مسکن
مسکن یعنی محل سکونت ولی نه هر نوع سکونتی بلکه سکونتگاهی که حداقلهای لازم برای سکون و آرامش انسان را در برداشته باشد.
بسیاری از مکاتب فکری، صرفاً بر جنبههای مادی و درنتیجه بر نیازهای مادی انسان تأکید میورزند. اینگونه تفکرات، با درجهبندی کردن نیازهای انسان به درجات مختلف، شرط احساس نیاز انسان به هر مرتبه (مراتب بالاتر) را ارضای نیاز مرحله پایینتر میدانند. برخی دیگر انسان را واجد دو گونه حیات مجزا [دین و دنیا را جدای از هم] دانسته و دو نوع نیاز برای انسان قائل هستند. اینگونه نگرش به انسان و تفکیک کامل این قلمروها اشکالات عدیدهای دارد، ازجمله اینکه: با تفکر وحدتگرا در تضاد و تباین است، الگویی وارداتی و غربی است، الگویی مروج مصرف و مُد بوده و در فرهنگ ایرانی ریشهای ندارد؛ و بهطور اجمال اینکه این تمرکز بر جنبه مادی حیات نهتنها نخواهد توانست انسان را به منزل مقصود برساند بلکه او را در وادی مادیات و دنیا متوقف و زمینگیر خواهد کرد. این اصل اساسی است که: تمرکز بر جنبه مادی حیات، انسان را در وادی مادیات متوقف خواهد نمود[1].
در اسلام برای حیات انسان سه بُعد روحانی، نفسانی و جسمانی قابل تصور است و بهتناسب این سه ساحت از حیات، نیازهای انسان نیز تحت سه مقوله نیازهای مادی یا فیزیولوژیکی (مثل خوراک، پوشاک، مسکن و امثال آنها)، نیازهای نفسانی (مثل آزادی، حب ذات و سایر نیازهای روانی) و نیازهای روحانی (مثل ارتباط با مبدأ هستی و جنبههای معنوی و مرتبط با ماوراءالطبیعه) تقسیمبندی میشوند[2]. بهاینترتیب، وجود انسان متشکل از جنبهها و ساحتهای متمایزی است که برای هر جنبه و هر ساحت نیازهایی نیز قابلشناسایی و تعریف هستند. مسکن و عوامل مربوط به آن نیز نباید صرفاً بهعنوان سرپناه و فقط پاسخگوی نیازهای مادی انسان مطمح نظر قرار گیرند، بلکه توجه به آن دسته از ویژگیهای کیفی مسکن که تأمینکننده نیازهای روانی و معنوی انسان هستند نیز ضرورت دارد.
مسکن جزء نیازهای اولیه انسان است و هزینه خرید یا ساخت آن خمس ندارد. حتی اگر انسان بدهکار (ورشکست) شد، نمیتوان بهراحتی مسکن محل زندگی او را برای پرداخت بدهی فروخت[3]. نه فقط انسان، بلکه حیوانات نیز نیاز به مسکن دارند و این نیاز، از طریق غریزه به آنها الهام میشود. بهگونهای که خداوند در قرآن میفرماید:
﴿وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ﴾[4]
«و پروردگارت به زنبورعسل وحی کرد که از بعضی کوهها و درختان و از داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی بساز.»
انسان نیز برای حفظ جان خود، از همان آغاز به فکر مسکن بوده است. ابن عباس میگوید: اول کسی که خانه ساخت، حضرت آدم (عليهالسلام) بود که در آن نماز گزارد. حضرت علی (عليهالسلام) نیز درباره نیاز به مسکن میفرماید: اولین چیزی که خریداری میشود و آخرین چیزی که به فروش میرسد، باید خانه باشد[5].
2-1-1-2- مطلب درسی 2: مسکن مطلوب
مسکن مطلوب در برخی از استانداردها، مکانی است با حداقل امکانات لازم بهگونهای که هریک از امکانات مادی اعم از تهویه، فضای استراحت، فضای استحمام و ... را داشته باشد؛ اما معیارهای مسکن مطلوب به این محدود نمیشود که فقط سرپناه و حافظ انسان در برابر شرایط نامساعد جوی و گزند حیوانات و احتمالاً آسیب همنوعانش باشد یا قیمت کم و مناسبی داشته باشد، یا اینکه تأمین آن برای هر کس مقدور باشد. همه اینها لازماند، اما کافی نبوده و همه مسائلی نیستند که در تعریف مسکن مطلوب باید به آنها توجه شود.
یکی از نکات ضروری و بسیار مهم آن است که مسکن بایستی محل و فضای فراهمکننده آرامش و آسایش و سکینه برای ساکن خویش باشد. مسکن نهتنها باید شرایطی را داشته باشد تا خانوادهها ازنظر اقتصادی توان تهیه آن را داشته باشند، بلکه باید شرایطی را داشته باشد که بتواند بهعنوان محل امن و سکنی و آرامش انسان ایفای نقش کند و این بهصراحت برگرفته از کلام الهی است که میفرماید:
﴿اللهُ جَعَلَ لَکُم مِن بُیُوتِکُم سَکَناً﴾[6]
«و خدا برای سکونت شما منزلهایتان را قرارداد.»
ضمناً با توجه به آیه 86 سوره نمل (شب را برای آرامش آنها قراردادیم)[7] تأمین آرامش شب اهمیت بسزایی دارد که میتوان گفت این امر درگرو مسکن مناسب است.
همچنین در زندگی مدرن امروز و زندگی در کلانشهرها که متأسفانه مسکن تبدیل به خوابگاه شده است، توجه به این موضوع اهمیت بیشتری یافته است.
مسکن خوب، مسکنی است که دو ویژگی داشته باشد: یکی آنکه برای اهل خانه دلپسند و دلپذیر باشد و دیگر آنکه در منطقه خوب و مناسبی قرارگرفته باشد. قرآن درباره مسکن بهشتیان میفرماید:
﴿وَ مَساکِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ﴾[8]
«مسکنهای دلپذیر در باغهای همیشگی.»
در حدیث میخوانیم: مسکن، دلپذیر نیست مگر با داشتن سه چیز[9]:
هوای خوب: ﴿الهواء الطیب﴾
آب گوارای فراوان: ﴿والماءُ الغزیرُ العَذب﴾
زمین نرم حاصلخیز: ﴿والارضُ الخواره﴾
در سوره یونس نیز آمده است:
﴿وَ لَقَدْ بَوَّأْنا بَني إِسْرائيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ﴾[10]
«بنیاسرائیل را در جایگاههای صدق منزل دادیم.»
بنابراین، عبارت ﴿مُبَوَّأَ صِدْقٍ﴾ دلالت دارد که خدا به بنیاسرائیل منزلگاهی داده بود که همه منظورهایی که انسان از یک مسکن دارد، مثل خوبی آبوهوا و زمین پربرکت و وفور نعمت و استواری و آرامش و چیزهای دیگر، در آنجا یافت میشد[11]. پس وجود عوامل و عناصر فوق از دیدگاه قرآن، مایه تناسب و قابلقبول بودن منزل مسکونی است.
2-1-2- سرفصل 2: نگاه به مسکن از دیدگاه اجتماعی
خانواده بهعنوان واحد بنیادین جامعه (به دلیل ویژگیهای خاصی که فرهنگ ایرانی برای آن قائل است و به دلیل اشتغال اکثریت عمارات یک شهر بهعنوان مسکن) عنصری است که تأثیر آن بر طراحی و برنامهریزی مسکن و بر شهر به سزا و قابل توجه است. همانگونه که اصول حاکم بر مفهوم خانواده بر طراحی و برنامهریزی مسکن اثر میگذارد، شهرسازی نیز در قوام یا اضمحلال و خدشه به اصول و ارزشهای فرهنگی مربوط به خانواده تأثیری اساسی دارد. با تکرار و تقلید الگوهای فرمی و شکلی وارداتی (که بههرحال با بسیاری از ارزشهای فرهنگی خانواده و اجتماع در تقابل هستند) مشکلاتی برای خانوادهها بروز مینماید و به دنبال آن با توجه به رواج ضد ارزشهایی در الگوهای وارداتی مسکن (همچون توجه به مُد، مصرف، خودنمایی و رقابتهای مادی) این مشکلات به جامعه نیز تحمیل میشوند[12].
در نگاه ایرانی ـ اسلامی به پاکی و طهارت فضاهای زندگی (مسکن) توجه میشود و اختلاط فضاهای بهداشتی و همجواری آنها با فضای زندگی منتفی است. همچنین رازداری خانوادگی، راحتی و آسایش کودکان، حمایت از سالمندان، رعایت حریم بزرگسالان و بسیاری موضوعات دیگر از آدابی هستند که برپایی و رعایت آنها در مساکن بسیار کوچک و حداقل، بهویژه در الگوهای وارداتیشان امکانپذیر نبوده و زندگی را بر ساکنین خود سخت مینمایند.
مسکن مهر ازجمله موضوعاتی است که در سالهای اخیر در راستای بهبود وضعیت مسکن از سوی دولت در دستور کار قرارگرفت. این طرح باهدف تأمین مسکن برای اقشار کمدرآمد جامعه، قیمت زمین را از قیمت مسکن حذف نموده و واحدهای مسکونی را بهصورت اجاره 99 ساله در اختیار آنها قرار داد. این واحدها در کلانشهرها، شهرهای بزرگ و شهرهای میانی با شرایط و وضعیت گوناگونی در اختیار متقاضیان قرارگرفته است. با توجه به آنکه این سیاست در جهت کمک به اقشار کمدرآمد مطرحشده است ولی اصول مسکن اسلامی کمتر در آن موردتوجه قرارگرفته بهگونهای که آنچنانکه بایدوشاید آسایش و آرامش برای ساکنین این مساکن دیده نمیشود و حتی ساکنین از دسترسیهای مناسب و احساس راحتی از آلودگیهای صوتی در امان نیستند.
در ادامه به بررسی عواملی همچون فرهنگ، روابط همسایگی، کرامت انسان و عدالت اجتماعی پرداخته خواهد شد.
2-1-2-1- مطلب درسی 1: فرهنگ
امروزه برخی از کشورها الگوی سکونت فامیلی را در شکل جدید آن پیگیري میکنند. کشور سنگاپور در واگذاري مسکن درصورتیکه متقاضی، واحد مسکونی خود را در جوار والدین یا خویشاوندان نزدیک خود انتخاب کند تا 50 درصد هزینه را یارانه میدهد. دلیل این سیاست پرداخت هزینههاي اجتماعی در مبدأ است. این کشور در عوضِ هزینه براي خدمات اجتماعی، سلامت، امنیت و ... هزینهها را در مبدأ صورت میدهد. خانوادهاي که در کنار خویشاوندان نزدیک سکونت دارد کودك خود را در عوض مهدکودك به آنها میسپارد و نیاز به هزینههاي کمتري دارد، اوقات فراغت پربارتري دارد و از بسیاري مزایاي دیگر در مقایسه با خانوادههايی که بهدوراز خویشاوندان خویش است بهرهمند میباشند[13]. بهعلاوه با توجه به بالاتر بودن نظارت اجتماعی و غریبه شناسی در درون آپارتمان، امنیت در اینگونه آپارتمانها بیشتر خواهد بود. در این شرایط رفتارهایی مانند چشمچرانی، سرقت، کودكآزاري، سالمند آزاری، ارتباطات انحرافی بین همسایهها، نزاع و درگیري با موضوع همسایگی، کاهش و سرمایههاي اجتماعی ازجمله همبستگی، اعتماد و ارتباط و رضایتمندي افزایش خواهد یافت. ملاحظه میشود که اگر در الگوي سکونت فقط یکی از جنبههاي اجتماعی اسلام یعنی صلهرحم لحاظ شود، چه برکات عظیمی به دنبال آن خواهد بود.[14]. علاوه بر موارد پیشگفته یکی دیگر از آثار سکونت فامیلی آن است که فرزندان، نوادگان و پدربزرگها و مادربزرگها در کنار یکدیگر زندگی میکنند و این امر باعث میشود تجربیات، آداب و درس زندگی به نسل جدید منتقل شود. درحالیکه زندگیهای امروزی بین نوادگان و پدربزرگها و مادربزرگها فاصله انداخته و بسیاری از نکات به نسل جدید منتقل نمیشود.
2-1-2-2- مطلب درسی 2: روابط همسایگی
عمل به توصیههای اسلام در زمینه همسایگان، شیوه دیگری از زندگی اجتماعی را به نمایش میگذارد. معاشرت با همسایگان اگر با رعایت اخلاق و آداب و ارتباطاتی که در اسلام توصیهشدهاند همراه شود، جلوه منحصربهفردی از وحدت اجتماعی را پدید خواهد آورد. قرآن درباره همسایه میگوید:
﴿وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا﴾[15]
«و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و درباره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسایه فامیل و همسایه بيگانه و همنشین و درراه مانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمىدارد.»
این آیه بیانگر آن است که قرآن بعد از سفارش به بندگی خدا و دوری از شرک و احسان به والدین و بستگان و یتیمان و مساکین، به نیکی به همسایگان سفارش کرده است، چه همسایگان نزدیک و چه همسایگان دورتر:
﴿وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبي وَ الْجارِ الْجُنُبِ﴾[16]
که این تعبیر شامل همسایه فامیل و غیر فامیل، همعقیده و غیر همعقیده نیز میشود. به گفته روایات تا چهل خانه از هر طرف، همسایهاند یعنی در مناطق کوچک، همه همسایهاند[17].
2-1-2-3- مطلب درسی 3: کرامت انسان
کرامت انسان موضوعی مهم و قابلطرح در زمینه مسکن از بُعد اجتماعی است[18]. در جهانبینی اسلامی، موضوع کرامت انسان[19] و چگونگی رابطه او با جهان هستی (خویش، انسانها، طبیعت و محیط مصنوع) موردتوجه ویژه قرارگرفته است[20].
با بررسی در آیات قرآن کریم و دقت در دعای حضرت ابراهیم (عليهالسلام) درباره شهر محل سکونت خانوادهاش، میتوان معیارهای زیر را پیرامون تأمین کرامت انسان در نظر گرفت:
ـ امنیت: ﴿رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً﴾[21]
«پروردگارا این مکان را شهری امن قرار ده.»
ـ معیشت: ﴿و ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ﴾[22]
«و اهلش را که به خدا و روز قیامت ایمان آوردهاند از هر نوع محصولی روزیبخش.»
ـ معنویت: ﴿أسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاَةَ﴾[23] «پروردگارا، من برخی از فرزندانم را در درهای بی کشت و زرع نزد خانه محترمت سکونت دادم.»
ـ محبت: ﴿فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ﴾[24]
«پس دلهای گروهی از مردم را بهسوی آنان علاقهمند و متمایل کن.»
از طرفی با توجه به اینکه انسان کرامت دارد و نباید در برابر غیر خدا تحقیر شود، جلوههایی که در طراحی و برنامهریزی مسکن موجب حقارت انسان در برابر امور مادی و دنیوی میشود نبایستی وجود داشته باشد. ازجمله معیارهای اصلی مرتبط با عدم تحقیر انسان، در نظر گرفتن «مقیاس انسانی» در طراحی و ساخت شهر است. مقیاس انسانی موردنظر در طراحی مسکن را در این مقولات میتوان جستجو کرد: تناسب ابعاد فضاها با ویژگیهای روانی، فیزیولوژیکی و هویتی انسان، تنظیم شرایط محیطی با ویژگیهای فیزیولوژیکی انسان، میزان پاسخگویی مسکن به ارزشهای فرهنگی ساکنین آن و از همه مهمتر، یکی از مقیاسهای انسانی که موجب حفظ کرامت انسان میشود، تطابق مسکن با شرایط لازم برای تعالی معنوی انسان است.
2-1-2-4- مطلب درسی 4: عدالت اجتماعی
عدالت که به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای خود است، اصلی است که رعایت آن در هرگونه طرح و برنامهای توصیهشده و میتواند فراهم آورنده امکان تجلی بسیاری از ارزشها و مفاهیم و معیارهای دیگر باشد.
وجود تبعیض و بیعدالتی در توزیع امکانات و در دسترسی مردم به آنها عامل مهمی در جهت خدشه به وحدت جامعه و بروز تضاد و دوگانگی بین مردم خواهد بود و برعکس، رفع تبعیض و قطببندی شهر و گرایش به سمت عدالت، زمینه را برای تقویت وحدت و همبستگی جامعه و اهل شهر فراهم خواهد نمود.
رعایت عدالت محیطی، عدالت در پاسخگویی به نیازهای توأم فرد و خانواده و جامعه، عدالت در مصرف منابع طبیعی و عدالت در فرهنگ و الگوی مصرف در موضوع مسکن لازم است. مصادیق مختلف عدالت را در رعایت تعادل در توجه به ابعاد و نیازهای معنوی و مادی انسان، ایجاد و حفاظت از تعادل بین محیط طبیعی و محیط مصنوع و عدالت در دسترسی جامع به امکانات و خدمات عمومی شهر میتوان موردبررسی قرارداد[25]. برنامهریزی ملی برای گسترش عدالت اجتماعی و کسب درآمد مناسب و دسترسی به امکانات لازم برای زیست انسانی، در همه مجتمعهای زیستی ضرورتی انکارناپذیر است. مضافاً اینکه رفع قطببندیهای مختلف در یک شهر نیز راهی برای از بین بردن مسائل و مشکلاتی است که زمینهساز تقابلهای اجتماعی و انسانی و بالنتیجه بحران امنیت میگردند. توجه به امر سکونت (و ایجاد شرایط سکونت مطلوب) بهجای تمرکز بر تولید سرپناه، موضوعی است که میتواند شرایط عادلانه زندگی را برای انسانها فراهم آورد. بهاینترتیب، فضای خانه و مسکن، باید بتواند زمینه مناسب رشد کرامتهای انسانی و پاسخگوی نیازهای روحی و روانی او نیز باشد.
اهمیت این موضوع تا جایی است که فرادستترین قانون جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به عدالت در حوزه مسکن از حق «مسکن مناسب» (و نه مسکن حداقل) در اصل یکصد و سی و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سخن میگوید[26].
2-1-3- سرفصل 3: مسکن از دیدگاه کالبدی
تعبیر «مسکن»، منحصر به شکل داخلی بنای سکونت نبوده و عواملی را نیز که در ارتباط با سکونت هستند را (ازجمله امکانات و خدمات شهری، مباحث زیبایی شناسانه و حتی اثرات روانی اشکال و رنگها و تناسبات عمارت) نیز در برمیگیرد.
مشاهده و احساس منظر و چشمانداز و اشکال زیبا که خواست انسان است، نیازمند ملحوظ داشتن تناسبات و هماهنگیهایی در مختصات ابنیه و فضاهای باز شهری است. درواقع، زیبایی نتیجه تناسبات و عدالتهایی است که طرحها و برنامههای از پیش اندیشیده امکان فراهم آوردن آن را دارند. این در حالی است که عمارات و فضاهای موجود در شهرها، نتیجه تصمیم و اراده فردی هستند و آنچه در این تصمیمگیری دخالت ندارد مختصات بناهای اطراف است. زشتی این ساختمانها را در مقولاتی چند میتوان برشمرد: اولین نکته ناهماهنگی و عدم تناسب آنها با بافت همجوار است که البته این شامل جملگی ساختمانهای شهر میشود. مورد بعدی فقدان نماسازی مناسب و هماهنگ در چهار طرف ساختمان است. بهاینترتیب که معمولاً یک و حداکثر دو نمای اصلی، نماسازی شده و دو نمای دیگر به حال خود رها میشوند که پس از مدتی در اثر مرور زمان، فرسودگی و شرایط جوی، زشتی دوچندانی مییابند و بهاینترتیب، از چهار نمای شهری، دو نمای آن نماهایی آکنده از زشتی و عدم تناسب است. از طرفی تناسبات و مصالح و رنگهای به کار گرفتهشده در نماهای اصلی نیز در بسیاری موارد صبغهای از زشتی را به نمایش میگذارند که اغلب حکایت از تفاخر و انانیت دارد.
2-1-3-1- مطلب درسی: توجه به طبیعت در ایجاد مسکن
دین مبین اسلام بر تدبر و تفکر در نشانههای قدرت الهی که یکی از آنها طبیعت است، تأکید دارد و این در حالی است که بدون ارتباط با طبیعت امکان تدبر و تفکر در آن وجود ندارد. این به آن معنا است که ارتباط با طبیعت بهصورت غیرمستقیم مورد سفارش قرارگرفته است.
علاوه بر این جسم انسان بخشی از این طبیعت است و او از خاک آفریدهشده و از زمین تعبیر به «مادر انسان» شده است؛ و انسان نیازمند ارتباط همهجانبه با محیط طبیعی اطراف خویش است. با توجه به این نکات میتوان گفت: در نگاه الهی و اسلامی در طراحی و ساخت مسکن لازم است میان انسان و طبیعت ارتباط برقرار باشد تا زمینه تفکر و تدبر در طبیعت برای او بهصورت همهجانبه فراهم شود.
علاوه بر نیاز انسان به تماس با طبیعت، هماهنگی محیط مصنوع و ازجمله ساختمانها و مسکن (بهعنوان مهمترین و بیشترین آثار معماری ساختهشده توسط انسان در زمین) با طبیعت (محیط، عناصر، سیما، مناظر، مصالح و زیباییهای طبیعی) ضرورتی انکارناپذیر است؛ بنابراین، انسان از جنبههای مادی و معنویِ متفاوتی به طبیعت و عناصر طبیعی و برخورداری از تماس نزدیک و مداوم با آنها نیازمند است. در این مقوله، توجه به چند نکته اهمیت دارد:
1- اینکه این تماس بایستی در یک سلسلهمراتب منطقی از واحد مسکونی تا کوچه و خیابان و محله و شهر و حتی خارج شهر (طبیعت بکر) برقرار باشد.
2- عناصر طبیعی بسته به ارزشی که در برآورده نمودن نیازهای معنوی و روانی انسان، با توجه به معانی نمادینشان دارند شناسایی و دستهبندی و به مردم یادآوری شوند و امکان تماس با آنها برقرار گردد.
3- به نقش عناصر طبیعی در جهت پاسخگویی به نیازهای معنوی انسان نیز توجه شده و این نقش مهم به مردم معرفی شود.
علاوه بر آن، ملحوظ داشتن شرایط اقلیمی و محیطی در طراحی مسکن نقشی بسیار مهم ایفا مینماید و نکته مهم در این مقوله آن است که زیرساختها، تأسیسات شهری و ابنیه بهگونهای طراحی شوند تا نیاز به تنظیمکنندههای مصنوعی برای تنظیم شرایط محیطی به حداقل ممکن کاهش یابد. در این صورت است که نهتنها در بلند مدت فواید زیستمحیطی و حتی صرفههای اقتصادی فراوانی برای جامعه خواهد داشت، بلکه در جهت خودکفایی و احراز هویت ملی نیز عمل خواهد کرد. نکته بعدی در ارتباط با بهرهگیری از طبیعت، عبارت از شناسایی قوانین حاکم بر طبیعت و استفاده از آنها در طراحی و برنامهریزی محیط مصنوع و ازجمله مسکن است. این موضوع به وظیفه مهم انسان بهعنوان خلیفةالله رجوع داده میشود که در جهت حفظ امانت الهی بایستی اصول حاکم بر اعمالش را اصولی قرار دهد که در افعال و خلقت الهی مشاهده میشوند[27].
اگرچه این ویژگی بارز غالبِ مجتمعهای زیستی دوران گذشته در بسیاری از جوامع بود که هر واحد مسکونی دارای فضای باز اختصاصی بود، اما این ویژگی در شهرهای تاریخی ایرانی با ویژگیهای کاملاً شاخصی وجود داشت. جملگی خانهها، مدارس، مساجد، کاروانسراها و عمارات عمومی و خصوصی دارای حیاطی بودند که بهتناسب وسعت و عملکرد خویش آب و گیاه و نور طبیعی و جریان هوا و حیوانات را در خویش داشتند و بهاینترتیب هرکدام پذیرای استفادهکنندگان خویش بودند. این فضاها ارتباط انسان با آسمان و ماه و ستاره و خورشید را نیز برقرار میکردند. حتی در مجتمعهایی که به دلیل شرایط خاص اقلیمی (کمبود زمین، عدم دسترسی به منابع آب در واحدهای مسکونی، صخرهای بودن و مانند آنها) بافت کاملاً فشرده و بدون حیاط را دارا بودند، به روشهای دیگری، از قبیل دسترسی بسیار نزدیک به طبیعت پیرامون، اشتغال در محیط طبیعی و گذران و انجام برخی فعالیتها در بام خانهها این ارتباط برقرار بود. با عنایت به تجارب جوامع بشری و فرهنگ اسلامی ـ ایرانی، مناسبترین شیوه برخورد انسان و طبیعت آن است که درعینحالی که انسان را اشرف مخلوقات و ارجح برجهان میداند که عالم را برای او مسخر قرار دادهاند[28]، به این مورد مهم نیز توجه دارد که انسان در جهان و با جهان زندگی میکند و حیات طیب او بستگی تامی به پاکی و سلامت جهان دارد؛ بنابراین در عین بهرهگیری از جهان باید به شناسایی قوانین حاکم بر آن (سنن الهی) همت گماشته و اعمال خویش را با آنها هماهنگ نماید. در جامعهای با این تفکر و با این روش است که نهتنها بهراحتی پذیرای آرای منطقی و انسانی ظاهراً جدید همچون توسعه پایدار است که به بالاتر از آن نیز میتواند بیندیشد و در صورت همت کردن، توانایی تکامل و غنا بخشیدن به آن و ارائه سهمی مهم در ارتقاء دانش بشری دارد.[29]
درمجموع میتوان گفت موارد مطرحشده بهنوعی ارتباط بین مباحث مطرح در درس مسکن را با جنبه الهی آن مطرح کرده که بعضاً ممکن است در جامعه کنونی ما بهصورت عینی دیده نشود ولی حرکت در این جهت میتواند راهکاری در جهت اسلامی شدن شهرهای کنونی باشد.
1. تفسیر موضوعی قران ، ص 5.
[2]. تأملی در شناخت مبانی مسکن اسلامی ایرانی، ص 39.
[3]. سیمای مسکن و شهر اسلامی، ص 19.
[4]. سوره نحل، آیه 68.
[5]. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج20، ص312.
[6]. سوره نحل، آیه 80..
3. «أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْکُنُوا فيهِ؛ همانا ما شب را برای آنکه در آن آرامش گیرند قرار دادیم.»
[8]. سوره صف، آیه 12.
[9]. سیمای مسکن و شهر اسلامی، ص 47.
[10]. سوره یونس، آیه 93.
[11]. اصول فلسفه و روش رئاليسم، ص 19.
[12]. معماري و شهرسازي اسلامي (مباني نظري)، ص 65.
[13]. شهرسازی اسلامی گفتاری پیرامون کلان نظریه شهرسازی عبادت محور، ص 35.
[14]. معماری مدرن تفکر مدرن، ص 53.
[15]. سوره نساء، آیه 36.
[16]. بحارالانوار، ج 64، ص 340.
[17]. الکافی، ج2، ص669.
[18]. جایگاه انسان در نگاه عرفانی جایگاه رفیعی است بهطوریکه سعدی میگوید: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/ تا تو نانی به کف آری و بهغفلت نخوری.
[19]. خداوند در آیه 70 سوره اسراء میفرماید: «لَقَدْ کَرَّمْنا بَني آدَمَ؛ به درستی که ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم».
[20]. معماري و شهرسازي اسلامي (مباني نظري)، ص 45.
[21]. سوره بقره، آیه 126.
[22]. سوره بقره، آیه 126.
[23]. سوره ابراهیم، آیه 37.
[24]. سوره ابراهیم، آیه 37.
1. طرح کلی برنامه جامع احیای شهر اسلامی، ص 10.
1. در قسمتهای بعدی کتاب به مقوله عدالت در اسلام پرداختهشده است.
[27]. معماري و شهرسازي اسلامي (مباني نظري)، ص 64.
[28]. «الَم تَرَو اَنَّ اللهَ سَخَّرَ لَکُم ما فِی السَّمواتِ وَ ما فِی الاَرضِ وَ اَسبَغ عَلَیکُم نِعَمَهُ ظاهِرَهً وَ باطِنَهً؛ آیا شما مردم به حس مشاهده نمیکنید که خدا انواع موجوداتی که در آسمانها و زمین است برای شما مسخّر کرده و نعمتهای ظاهر و باطن خود را برای شما فراوان نموده است». (سوره لقمان، آیه 20).
[29] . معماري و شهرسازي اسلامي (مباني نظري)، ص 66.