2-4- عنوان درس: تاریخ شهر و شهرسازی در جهان
1401/07/19 08:24فصل قبل
ساختار کلی درس
شکلگیری و تحول تاریخی فرهنگ شهرنشینی در شهرهای جهان در ادوار مختلف تاریخ انسان از آغاز تا امروز، موضوع اصلی این مبحث است. این مسئله از آن سبب اهمیت دارد که تنها زمانی میتوان به مسائل و مشکلات در وضع موجود پرداخت و با عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر شکلگیری و تحول کالبد شهر در شرایط حاضر روبرو شد و به آن پاسخ درخور داد که سیر تحول گذشته آن را دریافته باشیم. شناخت تاریخی ساخت و فرهنگ شهرنشینی، گویای عوامل چرایی وضع موجود و نمایانگر روند آتی دگرگونیها و تحولات بعدی آن است. اهداف کلی این درس عبارتاند از:
ـ شناخت چگونگی شکلگیری و تحولات ساخت و سازمان کالبدی شهر در ادوار مختلف
ـ شناخت عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر شکلگیری و تحول کالبد شهر و تأثیر کالبد شهر بر پالایش روابط جامعه
ـ اخذ روشهای مناسب برای هدایت و کنترل کالبد شهر در وضع موجود و آینده
با توجه به سرفصلهای مصوب این درس، گفتمانهایی هدفدار برای تقریب مطالب به رویکرد الهی و فطری در نظر گرفتهشدهاند که در زیر به برخی از آنها بهاجمال اشاره میگردد:
2-4-1- سرفصل 1: رنسانس، نگرش جدید بر شهر و شهرسازی (شکلگیری آرمانشهر)
2-4-1-1- مطلب درسی 1: نگاهی به دوران رنسانس
با آغاز قرن پانزدهم میلادی، قرونوسطای اروپاییان (که همزمان با دوران طلایی تمدن اسلامی و دوران حاکمیت پادشاهان اروپایی و دین تحریفشده مسیحیت محسوب میشد و علم درنهایت مهجوریت بود) به پایان رسیده و در این قرن در ایتالیا، دورهای از تمدن جدید آغاز میشود که به آن رنسانس یا نوزایی میگویند. در حقیقت رنسانس در فلورانس آغاز شد، جایی که یک موقعیت خاص اجتماعی، با وضعیت طبیعی کشور و مردم و رسوم خاص تاریخی آن انطباق یافته بود. این موقعیت اجتماعی عبارت بود از دولتشهری بسیار ثروتمند و مقتدر که در آن خانوادههای اعیان، مشوقان فعال هنر بودند. رنسانس را میتوان دوران تحول علوم در تمامی رشتهها دانست؛ ادبیات، موسیقی، علم، فلسفه، هنر و معماری و شهرسازی بهکلی متحول شدند. در این دوران جهت الهی علم به جهت غیر الهی تغییر یافت و انسان از جهت مادی به شوکت و عظمتی تازه (نهضت اومانیسم) دستیافت.
منظور از انسانِ عصر رنسانس، انسانی است که از خاستگاه اصلی خود (که تعالی و تکامل در هر دو جنبه مادی و معنوی است) دور شده و فقط به جنبههای مادی زندگی گرایش دارد. دوره رنسانس، دوره تجربهگرایی و وحی گفتمانی و انسانمحوری بهجای خدامحوری است. در این دوره کلیسا که نماد یک دین تحریفشده بود کنار رفته، شهروندان مأیوس، از کلیساها رویگردان شده و به جای رو آوردن به یک دین ناب به سوی امور صرفاً دنیوی میشتابند و در اثر تلاشی که در این زمینه صورت گرفت (خصوصاً دست یافتن به کتابخانههای کشورهای اسلامی در خلال جنگهای صلیبی) پیشرفت علمی حاصل شد. درواقع پس از جدا شدن فلسفه و علم از خرافاتی که به نام دین وجود داشت، به تدریج تغییراتی در جهانبینی مردم غربی رخ داد[1].
2-4-1-2- مطلب درسی 2: شهرسازی رنسانس
شهر رنسانسی (شهر زیبا)، در قرون ۱۴ و ۱۵ میلادی در ایتالیا پدیدار شد و بهتدریج تا دو قرن بعد با تفاوتهای مظاهرش به سایر نقاط اروپا رسید[2]. در طراحی شهر، «سبکمحوری» مقدم شد، به این معنی که شکل شهر، یک خط مرکزی سازمان دهنده داشت. همچنین استفاده از فضاهای باز، میدانهای رسمی و … رواج یافت. درواقع رنسانس، مفهوم طراحی شهر را ایجاد کرد؛ به این معنی که شهرها نهتنها به دلایل کارکرد، بلکه تحت تأثیر عوامل زیباییشناختی میتوانند برنامهریزی شوند که در این برنامهریزی باید زیبایی بهتناسب فرم و عملکرد موردتوجه قرار گیرد. توجه عمیق به مفاهیم زیباییشناسی در معماری و طراحی شهری، تأکید بر نظم و تقارن، به شکل و نظم کشیدن بینظمیهای قرونوسطی، باور عمیق به تأثیر در زندگی انسان از طریق بهکارگیری نظم هندسی از نکات بارز شهرسازی این دوره است.
2-4-2- سرفصل درسی 2: آرمانشهر
آرمانشهر میتواند بهعنوان شمایی از تصور مسلم و خالص درون اخلاق، سیاست و زیباییشناسی دیده شود. بهطورکلی آرمانشهرها با موضوعات وسیعی برخورد میکنند ازجمله: چگونه میتوانیم جامعه را پیش ببریم، چگونه روابط اجتماعی میتوانند بهبود یابند یا اینکه یک حکومت عادلانه و منصفانه چگونه به نظر میرسد. کاربرد آرمانشهرها، الهام بخشیدن به افراد برای تفکر در مورد جهانی بهتر و نیز انتقاد از جهان موجود است. هرچه آرمانشهر عینیتر و دقیقتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که اندیشهها را در مورد کمبودهای وضعیت جاری ما تحریک کند و به ما بهمنظور مبارزه برای یک آینده بهتر انگیزه بخشد.
آرمانشهر دوره رنسانس بیشتر بهصورت کثیرالاضلاع یا چند گوشه با استحکامات ستارهای شکل و با یک مرکز اصلی تصور و ساخته میشد. مرکز شهر در بیشتر موارد با خیابانهای شعاعی به اطراف شهر متصل میشد. اگر در اروپای قرونوسطی مجللترین و مهمترین بنای شهر، کلیساها بودند، در دوره رنسانس قصرهای بزرگ حاکمان و خاندانها بهعنوان نماد زنده و فعال شهر محسوب میشدند. به دلیل قدرت سیاسی پادشاهان، شاهزادگان و خاندانهای معروف، همه خیابانهای اصلی شهر به قصر حکومتی ختم میشد.
اصولاً اندیشه ایجاد دنیایی که بر آن عدالت حکمفرما باشد، همواره موردتوجه متفکران و اندیشمندان بوده است، چنانچه افلاطون هم در 2500 سال پیش همین آرزو را برای ابنای بشر در دل میپرورانده است.
از دید متفکران دیگر نیز این مقوله بهنوعی موردبررسی قرارگرفته است، بهگونهای که نخستين بار آرمانشهر اسلامي تحت عنوان مدینه فاضله توسط ابونصرمحمد فارابي مطرح شد. حکیم ابونصر فارابی از «مدینه فاضلهای» نام میبَرد که شهری است با فرمانروایی «حاکمی» با ویژگیهای عقل و حکمت و علم و فضیلت بر مردمانی بافضیلت که اگر مردمانی بافضیلت در جایگاهی زیر این فرمانروایی گرد همآیند نام آن جایگاه، مدینه فاضله است. یکی از بارزترین ویژگیهایی که فارابی برای مدینه فاضله ذکر میکند مسائل اجتماعی است که شامل تفکر حاکم بر شهر (اعم از مدیر و اهل شهر) است که مدیریت شهر، حقوق اهل شهر، ویژگیهای روانی شهروندان و اخلاق و مبانی رفتاری آنان از بارزترین مصادیقی هستند که از این تفکر تأثیر میپذیرند[3].
فارابی اندیشههای عمیقی پیرامون اتوپیا یا شهر اخلاق داشته است اما در فلسفة اسلامی ما، شهر اخلاق شهری برآمده از سرزندگی، حیات طیبه، نشاط، رشد و تعالی انسان در سایه عقلانیت مادی و معنوی است.
ابن خلدون از متفکران دیگری است که بيش از آنکه فيلسوف نظري باشد، اهل عمل و مذاكره و فيلسوف اخلاق اجتماعي است. او آرمانشهر را جايي میداند كه آباد باشد، عمران آن حفظ شود و همواره درحالتوسعه باشد، به عبارتی فلسفة چنين شهري بيشتر در پيوند با روزمرگی و عمل روزانه است[4]. اندامهاي شهري تا آنجا براي وي اهميت دارند كه بهعنوان عناصر تکمیلکننده پيكرة شهر مطرحشده باشند و هركدام از آنها بهخودیخود و بهصورت مستقل، فاقد هرگونه عملكرد و كارايي ميباشند. چنين ديدگاه فرانگر و جامعي باعث شده است تا بسياري از نكات و مسائل ذيمدخل در امر شكلگيري و توسعه و استمرار حيات شهرهاي معاصر ابن خلدون از ديد وي پوشيده بماند[5].
شيخ بهايي عمدتاً بر ميهن آشنا و سرزمين ناكجاآباد نظر دارد. او در اين راه به چنان درجهاي از كمال روحي در وراي اصول و قواعد نظري رسيده كه همه آثارش سرشار از ارزشهاي معنوي است. شيخ بهايي نيز به نقش نبوت و امامت و جايگزيني در دوران غيبت ميپردازد. وي منزلت حكومت و جايگاه حاكم در جامعه بشري را نسبت به رعیت مانند روح براي جسد و سر به بدن دانسته است. همانگونه كه حيات جسم بدون روح، امري ناممكن است، حيات و نظم اجتماعي نيز بدون وجود و حضور شهر، يار ناشدني است. اگرچه وي درباره شرايط و صفات حاكم اسلامي در زمان غيبت سكوت كرده است، حكومت ظلم را نيز رد ميكند[6].
2-4-2-1- مطلب درسی 1: آرمانشهر اسلامی
در اکثر تفکرات اندیشمندان درباره شهرها بهعنوان عالیترین تمدن بشری، انسان، کالبد و رفتار، در ایجاد فضای کالبدی شهر نقش اساسی داشتند[7]؛ اما شهرهای اسلامی با تکیه بر شکل و الگوی فرهنگی جدید، ویژگیهایی دارد که بیانکننده تفاوت ماهوی آن با شهرهای غربی در زمینههای کالبدی و اجتماعی است[8]. در این شهرها، سه عنصر جهانبینی توحیدی، اخلاق و رفتار اسلامی و عمل و ارتباط اسلامی با عالَم بیشترین نقش را در شکلگیری شهرها دارند[9]. تفسیر توحیدی برآمده از جهانبینی توحیدی در کنار نمادهای آیینی و شعایر دینی، میتواند مجموعه پیروان یک دین را بهصورت منسجم در شکلدهی ارزشها و هنجارهای اجتماعی یاری رساند و منجر به شکلگیری سبک زندگی دینی و اسلامی گردد[10]، بهگونهای که بر مبنای این جهانبینی توحیدی، اخلاق و رفتار اسلامی ترسیم شود و منجر به شکلگیری شهر اخلاق و سبک زندگی اسلامی گردد.
بهطورکلی سه عنصر انسان، رفتار و کالبد در ایجاد فضای کالبدی شهر دخیل میباشند اما در شهر اسلامی سه عنصر جهانبینی توحیدی، اخلاق و رفتار، عمل و ارتباط اسلامی با عالم در شکلگیری آن سهیم هستند. اگر این سه عنصر را بهصورت دوایر متقاطعی نشان دهیم، بهترین حالت وقتی است که سه دایره بر هم منطبق باشند. در سطوح مشترك این دوایر، چهار نوع شهر براي جامعه اسلامی قابلشناسایی است: یکی شهري که در آن انسانهایی معتقد به اصول اساسی اسلام، زندگی و بر اساس دستورات اسلام عمل میکنند که آن را «شهر مسلمانان» مینامیم. دیگري شهري است که در آن مسلمانان در کالبدي اسلامی، زیست میکنند که با عنایت به دستورات اسلامی بناشده است و میتوان آن را «شهري براي مسلمانان» نامید، سومین محدوده که آن را «شهري براي مسلمانی» مینامیم، نشانگر شهري است که در آن رفتار اسلامی جریان دارد و کالبد شهر نیز بر اساس اصول و ارزشهاي اسلامی ساختهشده است. درنهایت فضاي مشترك سه دایره بهعنوان «شهر آرمانی اسلامی» است که در آن مسلمانان موحد بر اساس دستورات و اخلاق اسلامی رفتار و عمل میکنند و درعینحال توانستهاند با ایجاد کالبدي مناسب که تجلی گاه ارزشهاي اسلامی است، آنان را در مسلمان زیستن یاري نمایند.
از سوی دیگر آرمانشهر اسلامی داراي دودسته ویژگیهای ظاهري و باطنی است که ویژگیهاي ظاهري نیز درواقع منتج از ویژگیهاي باطنی و معنوي آن میباشد. ویژگیهاي باطنی و معنوي آرمانشهر اسلامی، ریشه در جهانبینی آن و دیدگاه معمار مسلمان درباره شهر آرمانی دارد. ویژگیهاي باطنی شهر اسلامی بهواقع، ویژگیهاي توصیفشده در قرآن، از بهشت جاویدان است که با استفاده از عناصر طبیعی و مصنوع دنیوي، آرمانشهر را بهصورت تصویري از بهشت و جایگاهی درخور انسان بهعنوان جانشین خداوند در زمین، ترسیم کرده است. بهعبارتدیگر آرمانشهر اسلامی، «شهری بهشت گونه» است که برخلاف نظر بعضی از افراد که گمان میکنند در شهر اسلامی از نعمتهای مادی و زیباییهای دنیوی خبری نیست، میتوان از آیات قرآن چنین استفاده کرد که شهر الهی نهتنها از بُعد معنوی بلکه از بُعد مادی نیز در اوج قرار دارد. در اینجا برخی از آیات قرآن که این ادعا را ثابت میکند ارائهشده است[11]:
الف) مطلوب بودن آنکه شهر بهشت گونه باشد.
در قرآن منظر زیبا، سرسبزی، نعمت و پاکیزه بودن شهر، مطلوب شمرده شده است و فقط شرط آن را شکر الهی میداند. آیه 15 سوره سبأ مؤید این مطلب است:
«مردم سبا را در مساكنشان، نشانهای (از قدرت الهی) بود. دو بوستان داشتند يكي از جانب راست و يكي از جانب چپ، ازآنچه پروردگارتان به شما روزي داده است بخوريد و شكر او بهجای آوريد. شهري خوش و پاكيزه و پروردگاري آمرزنده.»
همچنین خداوند میفرماید:
﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾[12]
«بگو چه كسي زينت الهي و روزيهاي پاكيزه را كه براي بندگانش برآورده، حرام كرده است؟ بگو آن (زینتهای الهی) در زندگاني دنيا براي مؤمنان است و نيز خالص آن در روز رستاخيز.»
بدون شک یکی از مهمترین مصادیق زینتهای الهی و روزیهای پاکیزه برای مؤمنین، شهری است که بهشت گونه باشد.
ب) امکان آنکه شهر بهشت گونه باشد.
﴿وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ﴾[13]
«و به تحقیق، ما شما را در زمین تمکین دادیم و برای شما در زمین معاش قراردادیم ولی کمی از شما شکرگزارید.»
تمکین یعنی کسی را در محلی جای دهند و تمام وسایل و ابزار را در اختیار او بگذارند و موانع کار او را نیز برطرف کنند[14].
خدا زمین و نعمتها را مسخر انسان قرار داده است ازاینرو بنا بر مشیت خداوند، انسان میتواند بهترین استفاده را از امکانات بنماید و محیط مطلوب (شهری بهشتگونه) را برای زندگی خود ایجاد نماید.
همچنین آیه 96 سوره اعراف نیز این حقیقت را خاطرنشان میکند که اگر انسانها ایمان و تقوای الهی داشته باشند امکان آنکه نعمتهای الهی از زمین و آسمان بر آنها نازل شود (و درنتیجه شهری بهشت گونه برای خود بسازند) وجود دارد:
﴿وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا يَکْسِبُونَ﴾[15]
«چنانچه مردم شهر و ديار، همه ايمان آورده و پرهيزگار ميشدند، ما درهاي بركات آسمان و زمين را بر روي آنها ميگشوديم؛ ولیکن چون «آيات و پيغمبران ما را» تكذيب كردند ما هم آنان را به كيفر كردار زشت رسانديم.»
اصولاً اینکه خداوند طبق آیه 61 سوره هود به انسانها مأموریت عمران و آبادانی در زمین را داده است و نخواسته است که انسانها به حداقل آبادانی بسنده کنند، میتوان نتیجه گرفت هرقدر که انسان (با تمکنی که خدا به او داده است) زمین را بیشتر آباد کند به مأموریت خود بهتر عمل کرده است:
﴿اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا﴾[16]
«خداي يگانه را كه جز او خدايي نيست پرستش كنيد كه شما را از خاك بيافريد و براي عمارت و آباد ساختن زمين برگماشت.»
2-4-2-2- مطلب درسی 2: آرمانشهر مهدوی
انگیزه نهايي بعثت پيامبران، پيروزي دين خدا بر همه مكاتب باطل و منسوخ است و مهمترين عامل تحقق چنين حكومتي نيز رهبري انسانهاي معصوم و بهويژه حضرت وليعصر (عج) است.[17]
حضرت وليعصر (عج) بهعنوان انسان كامل، رهبري مدینه فاضله را بر عهده دارد و داراي دو ويژگي محوري است: 1- بُعد علمي 2- بُعد عملی؛ در حقیقت با دو رسالت عمده و محوري، مدینه فاضله را تشكيل داده و پيشرفت و تكامل آن را مديريت ميكند؛ يكي رسالت حراست از وحي و اقامه معارف آن و ديگري رسالت حراست از سلامت عقل و بصير بشريت. وي از اين دو مأموريت با عنوان نخستين سرفصلهاي حكومت حق مهدوي و مبناي هندسه دولت كريمه ياد ميكند[18].
ازآنجاکه به استناد قرآن تمام انسانها بالقوه خلیفه الهي هستند، ميتوان اينگونه نتيجه گرفت كه هنگامیکه انسانها در پرتو خليفه الله بالفعل (انسان كامل) رشد يافتند و مقام خليفه الهي در آنها نيز بهگونهای تحقق يافت، بروندادي وجود خواهد داشت به نام مدینه فاضله؛ هرچند بهشتي برتر از اين مدینه زميني نيز وجود دارد و منتظر آنهاست.
اولين هدف نظام اسلامي دوران غيبت نيز ميتواند ساختن مدینه فاضله باشد؛ يعني تربيت انسانهاي سالم و فاضل. انبياء آمدند براي تأسيس مدینه فاضله. گرچه شرايط و اركان بيشماري دارد ولي نخستين ركن و نخستين شرط و مهمترين اصل، انسانهاي آزاد و آزادهاند و انسانهاي آزاده در سایه تهذيب اخلاق، آزاد ميشوند. كار با يُمن و بركت، انسان را آزاد ميكند و كار زشت انسان را برده ميكند. برده، توانِ ساختن مدینه فاضله را هرگز نخواهد داشت. او اصل گوهر خويش را بهرایگان فروخته است، چه رسد به آب وخاکش، چه رسد به معدنش، چه رسد به فضاي باز سياسياش و رعايت حقوق فرد و جامعه و تأمين همه مظاهر تمدن، از فروعات خلیفهاللهی شدن افراد آن جامعه آرماني میباشد[19].
ویژگیهای کلی آرمانشهر مهدوی را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
1- جهانشمول بودن و حکومت جهاني: آرمانشهر مهدوی، آرمانشهری جهاني است و همه زمين بر پهنه حکومت عدل و داد آن بزرگوار خواهد بود. دين اسلام در سراسر زمين احيا و جهانشمول خواهد گشت. جهانشمولی آرمانشهر مهدي موعود (عليهالسلام) و جهاني بودن حکومت آن حضرت سبب احياء دوباره اسلام، يکساني دين در تمامي زمين، يکسان بودن دستورها و برچيده شدن دستورات متناقض، رهبريت یگانه زمين، انطباق مردم با احکام و فرمانها و قوانين جهاني آرمانشهر ديني و ... خواهد گرديد.
رسول خدا (ص) فرمودند:
﴿و يخرج له الارض افلاذ کبدها ويحثوالمال حثوا ولايعده عدا﴾[20]
«زمين در آن عصر قطعات کبد خود (گنجهایش) را براي او بيرون ميفرستد و او ثروت بدون شماره و محاسبه در ميان مردم پخش ميکند.»
مراد از اين روايت بهرهگيري از تمامي قابليتها و قدرتها و نيروهاي مادی در آرمانشهر اسلامي مهدي موعود (عليهالسلام) است. از ويژگيهاي اين نکته، برخورداري تمامي زمين از نعمتها و نيز عمران و آبادي زمين است و نشانگر رفاه اقتصادي بیسابقه مردم زمين و سخاوتمندي و محبت صاحبالزمان (عليهالسلام) بر تمامي مردم زمين است. از پيامبر اکرم (ص) ذکرشده است که فرمودند:
«امت من در زمان مهدي از چنان نعمتي برخوردار شود که مانند آن را هرگز برخوردار نشده باشند، آسمان باران بر سر آنان فروریزد و زمين هيچ گياهي را نگاه نداشته، مگر اينکه آن را میرویاند.»[21]
2- تکامل شگرف علوم در آرمانشهر اسلامي مهدي موعود؛ در روايتي از امام جعفر صادق (عليهالسلام) آمده است:
«دانش بیستوهفت حرف (شعبه و شاخه) است و مجموع آنچه پيامبران آوردهاند دو حرف است و مردم تا آن روز بيش از دو حرف را نميدانند و چون قائم قيام کند بیستوپنج حرف بقيه را برون آورده و در ميان مردم منتشر ميسازد و بدينسان مجموع بیستوهفت جزء دانش را نشر ميدهد.»[22]
اين روايت حکايت از تحول علوم توسط آن حضرت و جهشي عظيم در پيشرفت زندگي بشريت در تمامي زواياي زندگي بشري دارد. آرمانشهر اسلامي مهدي موعود، شهر نهايت علوم و دانش بشري است. ارتباطات جمعي، ابزارهاي بصري، سيستمهاي اقتصادي، حکومتي، قضاوتي، اجتماعي و غيره همگي با تحولي عظيم در آرمانشهر روبرو ميشوند. آرمانشهر مهدي موعود (عج) تحقق ابعاد بهشت آسماني در قالبي زميني است.
3- اتصال آرمانشهر اسلامي مهدي موعود به عالمهاي بالا و عالم شهود و غيب: آرمانشهر اسلامي مهدي موعود (عج)، تجسم کالبدي نقطب آرماني انديشههاي بشري است. آرمانشهر مهدي موعود (عج) هم امکان اتصال با آسمانها و سیارات و کهکشانها در سایه پيشرفت شگفتانگيز علوم به دست آن بزرگوار را داراست و هم امکان اتصال و حرکت از جهان ماده به غيب و رسيدن به شهود معنا را دارد.
[1]. تئوري و نقد معماري، ص 16.
[2]. معنا در معماری غرب، ص 89.
[3]. سير تفکرات پيرامون مدینه فاضله در جهان اسلام، آموزههای فلسفي اسلامي، ص 5.
[4]. مدينه فاضله در متون اسلامي، ص 25.
3. شهر از ديدگاه ابن خلدون، ص 45.
[6]. مدينه فاضله در متون اسلامي، ص 25.
[7]. بررسی چگونگی شکلگیری شهرهای اسلامی و ویژگیهای آن، همایش ملی آرمانشهر اسلامی، ص 126.
[8]. ماهيت اجتماعي شهر اسلامي، ص 2.
[9]. بررسی چگونگی شکلگیری شهرهای اسلامی و ویژگیهای آن، همایش ملی آرمانشهر اسلامی، ص 126.
[10]. نقش و جایگاه سبک زندگی در فرآیند شکلگیری تمدن نوین اسلامی، ص 14.
[11]. لازم به ذکر است در مورد اینکه شهر اسلامی باید تا حد امکان از ویژگیهای معنوی بهشت مانند عبادت محوری، ذکر، امنیت و ... برخوردار باشد بحثی نیست و نیاز به اثبات ندارد امّا اینکه شهر اسلامی باید ویژگیهای مادّی بهشت را داشته باشد موردبحث است و باید برای اثبات آن دلیل، اقامه کرد. ازاینرو در این بخش آیاتی که بر ویژگیهای مادّی شهر بهشت گونه تأکید دارد ذکر میشود.
[12]. سوره اعراف، آیه 32.
[13]. سوره اعراف، آیه 10.
[14]. تفسیر مهر، ج 3، ص 224 پاورقی.
[15]. سوره اعراف، آیه 96.
[16]. سوره هود، آیه 61.
[17] تفسیر موضوعی قران، ج 10، ص 94.
[18]. همان، ص 254.
[19]. تفسیر موضوعی قران، ص 94.
1. بحار الانوار، ج 51، ص 68.
2. التشریف بالمنن ، ج 1، صفحه 149.
3. بحارالانوار، ج 52، ص 336.