3-2- انگيزش

1401/08/01 09:03
فصل قبل

 

3-2-1-پيشفرض غيرتوحيدي: انگيزش براساس جهان مادي

در اين نگرش انسان را فقط داراي ساحت وجودي مادي ميدانند. در نتيجه تئوريهاي آن بالاترين توجه را به نيازها و جنبههاي مادي انسان معطوف داشته است. به طور مثال در سلسله مراتب نيازهاي مازلو (که يکي از رايجترين تئوريهاي انگيزشي است) در بالاترين سطح نياز که خودشکوفايي ميباشد؛ هيچ بحث يا صحبتي در مورد بعد روحي انسان و وابستگي او به جهان ديگر ندارد. در تئوري مازلو هيچگاه بياننشده است که انجام عمل باعث به دست آوردن پاداشي ميشود که خداوند براي بندگانش قرار داده است. «مازلو اين نيازها را به دو دسته رده بالا و رده پايين تقسيم کرد. نيازهاي فيزيولوژيکي و امنيت را در رده پايين و نيازهاي اجتماعي، احترام و خودشکوفايي را در رده بالا قرار داد. اين طبقهبندي از آن جهت انجام شد که نيازهاي رده بالا در درون فرد ارضا ميشوند، در حالي که نيازها رده پايين اصولاً بوسيله عوامل بروني ارضا ميشوند (مثل دستمزد، قراردادهاي اتحاديه و سابقه خدمت، اعم از رسمي و قطعي بودن). در واقع نتيجه طبيعي که ميتوان از طبقهبندي مزبور گرفت اين است که به هنگام رونق اقتصاد و وفور نعمت تقريباً نيازهاي رده پايين همهي کساني که شغل دائمي دارند، به صورت اساسي و به مقدار کافي ارضا ميشوند».[1]

همچنين درتئوري هرزبرگ که يکي از معروفترين تئوريهاي انگيزشي تلقي ميگردد، به مباحث روح و بعد معنوي انسان توجهي نشده است و اگر به برخي از نيازهايي به اسم انگيزشهاي رواني و معنوي اشاره ميشود منظور انگيزشهاي آخرتي نيست که مربوط به روح و سعادت ابدي انسان باشد بلکه انگيزشهاي دروني انسان است و بعد رواني. هرزبرگ پيشنهاد ميکند: «اگر ما بخواهيم موجبات انگيزش افراد را در سازمان فراهمآوريم بايد بر موفقيت، شهرت، مسئوليت و رشد تأکيد کنيم. اينها ويژگيهايي هستند که موجب پاداش باطني کارکنان ميشوند»[2].

در نگاه غيرتوحيدي فعاليت شبانهروزي نيروي انساني در سازمان براي اعتلاي نام و اعتبار سازمان و اهداف اقتصادي صاحبان قدرت و ثروت است.

3-2-2- پيشفرض توحيدي: انگيزش بر اساس جهانبيني الهي

در نگاه توحيدي هدف از خلقت سعادت دنيا و آخرت انسان است و در صورت تضاد، سعادت اخروي اصل است. چون در مکتب توحيدي بعد روحاني انسان اصل است و بعد جسماني ابزار است. بنابراين در نگاه توحيدي تشويقهاي معنوي باعث رشد انگيزههاي مادي هم هست. مثلاً کسي که براي رزق حلال تلاش ميکند در گزارههاي ديني مانند مجاهد في سبيل الله ميماند که بر عملکرد او نيز تأثير مثبت ميگذارد و هدف، در اين نگاه انجام وظيفه و رسيدن به آرمانهاي توحيدي ميباشد.

 

 


[1]. رفتار سازماني ،ص 74.

 

[2]. رفتار سازماني ،ص 78.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات