4-7- درس: اصول و مباني کارآفريني
1401/08/01 13:59فصل قبل
4-7-1-سرفصل 1: تاريخچه کارآفريني، مفاهيم، فرآيند و انواع آن
4-7-1-1-مطلب درسي: مفهوم و تاريخچه کارآفريني
كارآفريني واژهاي است نو و در اصل از كلمه فرانسوي[1]، به معناي «متعهدشدن» نشأت گرفته است. بنا بر تعريف واژهنامه و بستر، كارآفرين كسي است كه تعهد ميشود ميکند تاسازماندهي ومديريت کسب وکار جديدي را که توام باريسک است بپذيرد[2]. بعضي از دانشمندان نظير شومپيتر، كارآفريني را مهم ترين عامل توسعه اقتصادي دانستهاند. وي معتقد است كارآفرين يك مدير صاحب فكر و ابتكار است كه همراه با خلاقيت، ريسكپذيري، هوش، انديشه و وسعت ديد، فرصتهاي طلايي ميآفريند. او قادر است كه با نوآوريها، تحول ايجاد كند و يك شركت زيان ده را به سوددهي برساند.
سير تكامل فعالان اقتصادي يا كارآفرينان نشان ميدهد كه كارآفريني در نظريههاي اقتصادي تبلور يافته و بهعنوان عامل اصلي ايجاد ثروت يا موجد ارزش اقتصادي شناخته شده و از قرن پانزدهم تاكنون در كانون بحث مكاتب مختلف اقتصادي قرار داشته است. اما سابقه مفهوم كارآفريني در دانش امروزي به 200 سال پيش باز ميگردد. اولين كسي كه اين مسأله را مطرح كرد اقتصاد داني به نام «كانتيلون» بود که از آن براي توصيف فعالان اقتصادي که انجام هزينههاي مشخص را به عهده ميگيرند ولي در انتظار درآمد نامعين و توأم با ريسک در آينده هستند؛ استفاده کرد. از ديدگاه وي کارآفرينان در محيطي همراه با عدم قطعيت فعاليت ميکنند و سرمايه اوّليه را خودشان فراهم ميکنند و با بهاي نامعين به خريد و فروش ميپردازند.
در اوايل 1600 ميلادي كساني را كه در كار مأموريت نظامي بودند، كارآفرين ميخواندند و پس از آن نيز براي مخاطرات ديگر نيز همين واژه با محدوديتهايي مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال 1700 ميلادي به بعد درباره پيمانكاران دولت كه دست اندركار امور عمراني بودند، از لفظ كارآفرين زياد استفاده شده است.
همه مكاتب اقتصادي از قرن شانزدهم ميلادي تاكنون به نحوي كارآفريني را در نظريههاي خود تشريح كردهاند. "ژوزف شومپيتر" با ارائه نظريه توسعه اقتصادي خود در سال 1934 كه همزمان با دوران ركود بزرگ اقتصادي بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوري كارآفرينان در ايجاد سود، مورد توجه قرار گيرد و به همين دليل وي را «پدر كارآفريني» لقب دادهاند.[3]
کارآفريني از ديدگاه اسلام
در اسلام ضمن اين که به کار و اشتغال اهميت زيادي داده و از بيکاري به شدت نکوهش کردهاند؛ تا جايي که کار و تلاش را بالاترين عبادتها معرفي نمودهاند.
رسول خداa ميفرمايند: «بهترين مردم کسي است که مردم از او منتفع شوند.»[4]
در مکتب اسلام روزيرسان فقط خداوند دانسته شده است. اما کساني که به وسيله ايجاد شغل و درآمد براي ديگران واسطه رزق و روزي آن ها ميشوند؛ از بهترين بندگان خداوند محسوب ميشوند.
در روايتي ديگر از امام کاظم g آمدهاست: که خداوند از بنده پرخواب و بنده بيکار به شدت متنفر است.[5]
در حديثي ديگر آمده است: «کسي که بار خود را بر دوش ديگران بيفکند و از حاصل زحمات ديگران برخوردار شود ملعون است»[6].
در حديثي ديگر کار را معادل جهاد در راه خدا معرفي ميکند: «کار براي کسب روزي حلال يا ايجاد زمينه لازم کار، برابر با جهاد در راه خدا به شمار آمده است.»[7]
و رسول خدا a در مذمّت بيکاري ميفرمايند: «از کسي که کار را رها کرده و از خدا ميخواهد که روزياش بدهد، ابراز تنفر کردهاند»[8].
[1]. Entreprender
[2]. مباني کارآفريني،ص83.
[3]. مباني کارآفريني ،ص84.
[4]. «وَ خَيرُ النّاس مَن إِنتَفَعَ بِهِ النّاس» (شيخ صدوق، 41/73).
[5]. «إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ يُبْغِضُ اَلْعَبْدَ اَلنَّوَّامَ اَلْفَارِغَ» (الکافي ،ج5، ص 84).
[6]. «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ» ( وسائل الشيعه، ج 12، ش1).
[7]. «اَلکادُّ لِعِيالِهِ کَالْمُجاهدِ في سَبيلِ الله» (مستدرک الوسائل ، ج13، ص55).
[8]. «انّي لَابْغِضُ الرَّجُلَ فاغِراً فاهُ الي رَبِّهِ فَيقُولُ: ارْزُقْني وَ يتْرُک، الطَّلَبَ» (وسائل الشيعه، ج12، ص 15).