5-4- تاثير نوع نگاه دانشمند بر اهداف و اقدامات او

1401/09/22 09:13
فصل قبل

 

نگرش، عقايد و باورهاي يک محقق علاوه بر تأثيري که بر زندگي وي دارد رويکرد علمي و تحقيقي، نحوه آموزش و تعليم و استفادههايي که او از علم خود خواهد داشت را تحت تأثير قرار ميدهد. چهبسا در طول تاريخ علم، دانشمنداني را ميشناسيم که ثمره علمي آنها تاکنون بشر را منتفع ساخته و در کتب و محافل علمي از آنها به نيکي ياد ميشود و براي ايشان در سراسر دنيا مجالس بزرگداشت و يادبود برگزار گرديده و در نامگذاري آثار از نام آنها استفاده ميشود؛ در مقابل با عالماني روبرو هستيم که نتيجه تحقيق علمي آنها چيزي جز ضرر و زيان براي بشر نيست. همگان با آثار مخرب و زيانبار بمبهاي ميکروبي آشنا هستند که مطمئناً نتيجه فعاليت تحقيقاتي دانشمنداني است که نگرش علمي آنها جز بهرهبرداري مادي نبوده است. از سوي ديگر نخبگاني را ميشناسيم که عمر خود را بدون هيچ چشمداشت مادي وقف دستيابي به کشفياتي نمودهاند که براي جامعه انساني پيام آسايش و زندگي سالم را به ارمغان آورده است.

اگر نگاه عالم يک علم، غير الهي و مادّي گرايانه باشد ؛ به گونهاي که انسان را حيواني مانند ساير حيوانات و محصول تصادف و تکامل (بدون نقش خداوند) و زندگي را منحصر در زندگاني دنيايي بداند که از آن هر چه بيشتر لذّت ببرد سود برده و اگر لذّت نبرد از دستش رفته است؛ علم خود را در مسيري به کار ميگيرد که بتواند اين چند روزهي دنيا را بهتر سپري کند به همين دليل آن فعاليتي که انجام ميدهد در راستاي بندگي بهتر نيست (چون بندگي را قبول ندارد ) و نيز با فطرت هماهنگي ندارد چون براي انساني که از نسل ميمون ( يا شبيه آن ) به وجود آمده است، فطرت قائل نيست ؛ لذا اقدامات او فقط در راستاي بُعد مادّي است. اما اگر نگاه او الهي باشد، اهدافي را که دنبال ميکند و استفادهاي که از علم خود ميبرد هماهنگ با اين نگاه است.

يک متخصص رايانه همانگونه که از هر فعاليت علمي جزئي و خاص خود هدفي دارد، از مجموع تحقيقات، مطالعات و اقدامات خود نيز اهدافي دارد مانند: طراحي ،ساخت ، مديريت ، راهبري و برنامه ريزي سامانههاي سخت افزاري و نرمافزاري فناوري اطلاعات در جهت ارتقاء سرعت، دقت و خودکار سازي امور زندگي انسان. اين اهداف که به آن هدف مياني گفته ميشود، نسبت به نگاه الهي و غير الهي يکسان است اما همين اهداف مياني تابع اهداف ديگري هستند که به آنها اهداف نهايي يا غايي گفته ميشود. اين اهداف در نگاه الهي و غير الهي متفاوت است.

دانشمند و متخصص رايانه که خداباور نيست يا خداباور است اما نسبت به اهداف الهي بي توجه است، ممکن است هدف نهايي او از تلاشهاي علمي، خدمت به بشر فقط در ازاي دريافت هزينه يا حتي به دليل ارضاي حس نوعدوستي ، کسب ثروت و شهرت، آسايش، توسعه، برتري علمي به هر قيمتي و رسيدن به اطلاعات جديدتر براي دستيابي به فناوريهاي نوين (ارزش ابزاري علم) باشد که همه اين امور بدون در نظر گرفتن رضاي خداوند و سعادت اخروي است.

اما اهداف دانشمند خداباوري که مقيد به اهداف الهي است شناخت عظمت خداوند و نظم عالمانه و حکيمانه آفرينش، خدمت به بشر براي رضاي خدا، امرار معاش، رسيدن به علم و آگاهي بيشتر و در صورت امکان دستيابي به فناوريهاي نوين (ارزش ذاتي علم)، انجام واجب کفايي و برتري علمي است که همه اين امور با در نظر گرفتن رضاي خدا و سعادت اخروي است.

لازم به ذکر است تفکر غير الهي، تفکري مادي و محدود به امور دنيوي است و دو ويژگي دارد:

ممکن است موجب تأمين نيازهاي دنيوي گردد و حتي براي زندگي دنيوي، اهداف خوبي تلقي شود

نسبت به مسائل معنوي و اخروي بيتفاوت و غيرمفيد است[1]. يا به عبارتي تک بعدي بوده و جامع نيست.

بنابراين هدف شخصي که تفکر غير الهي دارد معمولاً کسب درآمد يا شهرت و در بهترين حالت خدمت به همنوع و يا هر دو است. امّا رضايت خداوند و پاداش اخروي مدنظر او نيست؛ چون خدا و آخرت را قبول ندارد يا اگر قبول دارد در قصد و هدف خود دخالت نميدهد. در صورت اول که هدفش کسب درآمد و شهرت است، هدف او مادّي و در صورت دوّم که هدفش خدمت به همنوع است، هدف او انساني است اما الهي نيست. توجه داشته باشيم ممکن است «انسانيت، منهاي رضاي خدا و منهاي توجه به آخرت»، در حرف يا عمل مورد قبول افراد خداناباور قرار گيرد اما با نگاه توحيدي سازگار نيست. اگر کسي خداباور است چرا بايد انسانيت را منهاي خدا و آخرت مدنظر قرار دهد؟ بدون شک چنين کسي انسانيت و اخلاق را هديه الهي و در راستاي رضاي خدا ميداند.

کسي که تفکر غير الهي دارد ميل به دانستن دارد و ممکن است هدفش از فراگرفتن علم، افزايش اطلاعات و کسب معلومات باشد اما چنين شخصي حيات انسان و موجودات را به عنوان آيت الهي و نشانه علم و حکمت خداوند مطالعه نميکند. ازاينرو صدها و هزاران شگفتي و پيچيدگي که حاکي از نظم هدفمند و قدرت بينهايت آفريدگار قوانين حاکم بر جهان هستي است، ميبيند اما از مخلوق پي به خالق نميبرد. حتي ممکن است منکر خدا نباشد اما هدفش از علم شناخت خدا و کسب معرفت و فروتني در مقابل او نيست.

 

 


[1]. حتي ممکن است اين اهداف براي بعد معنوي و اخروي مضر هم باشد.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات