5-6- کاربردهاي علم رايانه براي مقاصد الهي و غير الهي

1401/09/22 09:16
فصل قبل

 

همانگونه که باور الهي بر افکار و رفتار انسان اثر ميگذارد، تفکر غير الهي نيز بر افکار و رفتار انسان و بر برداشت ها، نظريات و اقدامات علمي دانشمند اثر ميگذارد. از اين جهت است که کاربرد علم ميتواند الهي يا غير الهي باشد.

منظور از «کاربرد علم»، مواردي مانند «به کار گرفتن علم توسط متخصص آن علم براي توليد محصول»، «محصول توليد شده» و «استفاده از محصول، توسط کاربر و مصرف کننده» است. در هر صورت کاربرد علم را از  ميتوان به دو دسته الهي و غير الهي تقسيم کرد.اما براي آن که بتوان تشخيص داد، کاربرد علم الهي است يا غيرالهي، نياز به «معيار» دارد. در ادامه معيارهاي کاربرد الهي علم ذکر ميشود.

5-6-1- معيارهاي کاربرد الهي:

در اين کتاب منظور از کاربرد الهي علم هماهنگي با معيارهاي پنچ گانه «عقايد، اخلاق، احکام، فطرت و سازگاري با خلقت» است.[1] البته اين نکته لازم است که شايد نتوان مثالي پيدا کرد که فقط با يکي از اين معيارها هماهنگ باشد بلکه در تمام يا اکثر موارد، کاربرد الهي علم با همه يا اکثر اين معيارها هماهنگ است.

1-عقايد و جهان بيني الهي

منظور از عقايد و جهان بيني الهي، توحيد، نبوت، معاد، عدل و امامت است. اين عقايد بر ديدگاه ها، افکار، اهداف و عملکرد افراد اثر ميگذارد بعنوان مثال کسي که توحيد را باور دارد، عبادت و پرستش خدا و مالکيت خداوند نسبت به همه هستي براي او يک اصل است و شخصي که نبوت و امامت را قبول دارد، دين مداري و حاکميت دين در همه شون زندگي را پذيرفته است و آن کس که به معاد باور دارد، حرکت همه چيز را از خدا و به سوي خدا ميداند و براي نيک و بد اعمال خود جزايي قائل است و فردي که عدل را پذيرفته، نظام آفرينش را نظام احسن، حکيمانه و بدون خطا و ظلم ميداند. اعمالي که چنين کسي در زمينه تخصص خود انجام ميدهد، هماهنگ با اين باورها است.

2-ارزشهاي اخلاقي

ارزشهاي اخلاقي مانند نوع دوستي، مهرباني، خير رساني و...، همان فضايل و مکارم اخلاقي است که ريشه در فطرت انسان دارد[2] و آراسته شدن انسان به اين ارزشها هدف بعث انبياء بوده است.

3-احکام الهي

منظور از احکام الهي، احکام فقهي يعني واجب، حرام، مستحب و مکروه است.

4-فطرت

منظور از امور فطري در اينجا مواردي همچون علم دوستي، زيبايي دوستي و عدالت خواهي است.

5-سازگاري با خلقت و تکوين الهي ( فساد نکردن در زمين)

منظور از سازگاري با خلقت و تکوين آن است که کاربرد علم هم سو با طبيعت باشد و لااقل موجب تخريب يا نابودي آن نشود.

با توجه به آن که نظام آفرينش نظام احسن است و در آن خطايي راه ندارد، سازگاري با اين نظام يکي از معيارهاي کاربرد الهي علم به حساب آمده است[3]. هر چه اين هماهنگي بيشتر باشد بهتر است و اگر هماهنگيِ کامل امکان پذير نيست لااقل باعث تباهي، خرابي و فساد آن نشود همانگونه که در دين از فساد در زمين نهي شده است.

5-6-2- چند مثال

عدم هماهنگي با هر کدام از معيارهاي فوق ميتواند، کاربرد علم را غير الهي نمايد. در اينجا براي روشنتر شدن بحث براي هر معيار مثالي ذکر ميشود.

هماهنگ با عقايد الهي، مانند: نرمافزارهاي ديني که کاربران را در راه کسب و توسعه عقايد صحيح ياري ميرسانند.

و نيز مانند: استفاده از گرافيک رايانهاي براي نمايش بصري خروجي معادلات آشوبي حاکم بر پديدههاي جهان خلقت که بيانگر نظم عظيم و عجيب حاکم بر جهان است (موسوم به Fractal يا برخال).

ناهماهنگ با عقايد الهي مانند: تلاش براي جاودانه کردن حيات انسان در عالم دنيا با بهرهمندي از دستاوردهاي فناوري اطلاعات (ضد اعتقاد به معاد). و نيز توليد بازي هايي (نظير نهنگ آبي)که باعث ايجاد احساس پوچي در کاربر ميشود (ضد اعتقاد به توحيد و معاد که همان اعتقاد به هدفمند بودن آفرينش جهان و انسان است).

هماهنگ با ارزشهاي اخلاقي مانند: برقراري نظم و انضباط نظير:

نرمافزارهاي تقويم و برنامهريزي کاري (Personal Calendar & Task Scheduler) در حوزه نظم فردي؛ و سامانههاي کنترل تردد مسافران و قطارهاي مترو در حوزه نظم اجتماعي

ناهماهنگ با ارزشهاي اخلاقي مانند: عدم بهره مندي از ظرفيت فناورانه موجود ( سامانه DNS ) در حوزه فنّاوري اطلاعات براي کنترل محتواي مضر موجود در فضاي اينترنت. توضيح آنکه: DNS Server ها، يا دولتي هستند يا شرکتهاي بين المللي هستند که به راحتي ميتوانند پايگاههاي اينترنتي را دستهبندي نموده و بر مبناي آن دامنههاي سطح بالا (موسوم به TLD) را به هر ردهبندي تخصيص دهند. لذا کار پالايش/ردهبندي موضوعي پايگاههاي اينترنتي بسيار آسانتر از وضعيت بغرنج فعلي خواهد بود. به بيان سادهتر چنانچه متوليان DNS‌هاي اصلي دنيا (که زير نظر سازمانها و گروههاي بينالمللي همچون ICANN و IANA و ... فعاليت ميکنند)، نيت خيري براي حفظ اصول اخلاق انساني داشتند، ميتوانستند همانند کاري که بعضي از شهرها براي تمرکز فعاليتهاي غيراخلاقي در بخش محدودي از شهر انجام ميدهند، در سطح اينترنت نيز کار مشابهي را انجام دهند. در نتيجه از وضعيت فعلي که اينترنت يک شبکه آشفته بازار است که هر گوشه آن ميتواند شامل انواع و اقسام محتواهاي مختلف باشد، خارج ميشديم. (ضد خيررساني)

و نيز مانند: نهادينه کردن پول تمام الکترونيک (همچون BitCoin) مبتني بر روشهاي رمزنگاري ديجيتال و سپس سوء استفاده هايي همچون خلق پول و اخلال در اقتصاد کشورها و جوامع هدف با بهره بردن از توانمنديهاي پردازشي فوقالعاده زياد همچون پردازش کوانتومي.

هماهنگ با احکام: اکثر محصولات علوم و فنون رايانه که با قصد استفاده مشروع ساخته و مورد استفاده قرار ميگيرند.

ناهماهنگ با احکام مانند: توليد انواع بدافزارها نظير باج افزار (که اطلاعات کاربر را از دسترسش خارج ميکند تا باج بدهد)، تبليغ افزار (که علاوه بر اتلاف وقت کاربر، موجب صرف هزينه بدون رضايت وي نيز ميشود) و جاسوس افزار (که بدون رضايت و اطلاع کاربر اطلاعات وي را سرقت ميکند).

هماهنگ با فطرت مانند: توليد سامانههاي رايانهاي که براي رعايت عدالت در بين افراد استفاده ميشوند. نظير: سامانههاي نوبتدهي خودکار (عدالتخواهي)

به عنوان نمونه ديگر: انواع سامانههاي آموزش الکترونيک (E-Learning) (علمدوستي)

ناهماهنگ با فطرت مانند: توليد بازيهاي رايانهاي ( مانند بازي Clash Of Clans) که القا ميکند براي برآورده کردن نيازهاي خود بايد به حريم ديگران تهاجم و تعدّي کرد (ظلم، ضد عدالت خواهي).

هماهنگ با خلقت مانند: انواع سامانههاي رايانهاي کنترل مصرف (آب، برق، گاز و ...) که منجر به استفاده بهينه از منابع و کاهش ضربه به منابع خلقت الهي ميشود.

ناهماهنگ با خلقت مانند: ساخت اندرويدها (شبه انسانهايي) نظير همسرِ(!) مصنوعي که باعث تباهي نسل انسان ميشود.

 

 


[1]. از آنجا که دين الهي از سه بخش اصلي يعني «عقايد»، «اخلاق» و « احکام» تشکيل شده است براي آن که کاربرد يک علم الهي باشد، بايد با اين سه معيار هماهنگ باشد. اما از آنجا که «فطرت» به تعبير استاد شهيد مطهري « مادر مسائل و معارف اسلامي » و زير بناي هر سه معيارِ «اخلاق، احکام و عقايد» است، فطرت به معيارها اضافه گرديد تا بيشتر مورد توجه قرار گيرد؛ همچنين از آنجا که در مباحث مربوط به تکنولوژي و فناوري، هماهنگي با طبيعت و خلقت از اهميت ويژهاي برخوردار است، اين هماهنگي نيز به صورت يک معيار مستقل ذکر شده است، وگرنه در واقع اين معيار زير مجموعه عقايد الهي است.

 

[2]. شهيد مطهري: در انسان فطرتا و مستقل از هر تربيتي، يک سلسله دستورهاي اخلاقي وجود دارد که ميگويد خوب است اين طور عمل کند، بد است آن طور عمل کند. بايد چنين بود، بايد چنان بود توحيد، ص 118.

 

[3].  انبياء و حکيمان به اين حقيقت دست يافته بودند که جهان، صورتِ يک عقلِ حکيم مطلق، که همان خدا است است و ما بايد با تعقّل و تدبّر در عالم، رمز و راز زندگي در جهان را بيابيم و بيش از آنکه عالم را تغيير دهيم تا مطابق ميلها و آرزوهاي ما باشد، بايد خود را تغيير دهيم تا مطابق حقايق حکيمانه عالَم گرديم. کتاب فرهنگ مدرنيته و توهم، ص 37.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات