تعریف پیشفرض
1401/07/04 14:23فصل قبل
پیشفرض بخش نامرئی و ناپیدای علم است که در شکلگیری محتوای علم و رشد رشته علمی مؤثر است و گزارههای علمی بر اساس آن ساخته میشود. تحقیقات و سخنان علمی یک دانشمند لزوماً دارای یکی از این دو پیشفرض است:
الف: وضعکننده قوانین علمی حاکم بر هستی، خداست و پدیده را باید به او نسبت داد.
ب: وضعکننده این قوانین، خدا نیست و پدیدهها را نباید به خدا نسبت داد.
برای آنکه مسیر علم مسیر صحیحی باشد باید پیشفرض صحیحی را انتخاب کرد که به اعتقاد خداباوران پیشفرض صحیح، پیشفرض توحیدی است.
«...در آموزش دانشگاهی ما، بهصورت ظاهر فقط بعد علمی قضایا منتقل میشود؛ اما در واقع، جریانهای نهان فلسفی [هستیشناسی و معرفتشناسی غیرتوحیدی]، همراه با آموزشهای دانشگاهی منتقل میشوند و اینها هستند که در شکلگیری تفکر سکولاریستی نقش عمده داشته و دارند».[1]
لذا اندیشمندان مسلمان باید هوشیارانه راه خود را بر اساس جهانبینی اسلامی پیش برند. در این فصل، برای آشنایی بیشتر اساتید، برخی محوریتهای توحیدی و غیرتوحیدی در رشته تربیتبدنی را مقایسه کردهایم تا تفاوت دیدگاهها بین جهانبینی توحیدی و غیرتوحیدی مشخص شود.
2-۱- برخی محورها در رشته تربیتبدنی
2-1-1-1- نگرش غیرتوحیدی: مالکیت مطلق انسان بر خود
در این نگاه غیرتوحیدی، انسان خود را مالک بدن خود میداند و همانند یک مالک خصوصی عمل خواهد کرد که نهایتاً تربیت و سلامت جسم را به منظور رسیدن به لذتهای دنیا مثل خوردن و آشامیدن و بهرهوری جنسی و یا به منظور اهداف کوچک و محدود مثل زیبایی اندام، قدرتنمایی و یا تولید ثروت دنبال میکنند.معمولاً این اغراض، انسانها را در مسیر رذایل اخلاقی همچون تکبر و غرور، حسادت، ظلم و تجاوز میکشاند.
2-1-1-2- نگرش توحیدی: مالکیت مطلق خدا بر انسان
انسان توحیدی وجود خود را لطف خدا میداند و طبیعتاً جسم را امانتی از جانب خالق میپندارد که در جهت رسیدن به کمال و سعادت ابدی کمککار روح الهی اوست و باید بدانند که جهت رسیدن به قدرت و عزت واقعی باید از مسیری که مالک حقیقی تعیین کرده عبور کند. قرآن کریم درباره نسبت مالکیت خداوند بر انسان و رابطه این و مالکیت با قدرت و عزت انسان اینگونه میفرماید:
«قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ[2]؛ بار خدایا، تویی که فرمان فرمایی؛ هر آنکس را که خواهی، فرمانروایی بخشی؛ و از هر که خواهی، فرمانروایی را بازستانی؛ و هر که را خواهی، عزت بخشی؛ و هر که را خواهی، خوار گردانی؛ همه خوبیها به دست توست، و تو بر هر چیز توانایی.»
در این نگرش انسان کامل، انسانی دوبعدی است؛ یعنی هم در جهت کمال روحانی و کسب فضایل اخلاقی گام برمیدارد و هم به سلامت و تربیت جسم، در جهت رسیدن به کمالات (از باب مقدمه کمال) میپردازد. در قرآن خصوصیات انسان کامل که شایستگی حکومت بر افراد جامعه را دارد اینگونه معرفیشده است:
«وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ [3]؛ و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند طالوت را برای زمامداری شما مبعوث و انتخاب کرده است». گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با اینکه ما از او شایستهتریم و او ثروت زیادی ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزیده و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، میبخشد؛ و احسان خداوند، وسیع است؛ و (از لیاقت افراد برای منصبها) آگاه است.»»
در نگاه قرآن، داشتن جسم قدرتمند ابزاری برای انسان کامل جهت احیای دین خدا و خدمت به بشریت معرفی شده است.
ائمه اطهار Dضمن تأکید داشتن بر سلامت و قوی بودن، مرتباً از درگاه ایزد منان حفظ سلامت و قوّت بدن را درخواست داشتند که در ادامه به چند نمونه از این دعاها اشاره میگردد:
«خدایا نیرویم را در طاعتت و خوشحالیم را در بندگیات قرار ده».[4]
«سلامت را برای ما قرار ده تا بر انجام طاعتت نیرو بگیریم».[5]
«خدایا مرا در این روز برای اقامه و انجام فرمانت قوت بخش».[6]
«پروردگارا (لطفی کن) و به اعضاء و جوارحم در مقام بندگیات قوّت بخش و دلم را عزم ثابت عنایت فرما».[7]
با عنایت به موارد مزبور اگر یک ورزشکار خود را ورزیده و قوی سازد باید این قدرت را ضمن اینکه از خدا میداند در خدمت خلق خدا برای رسیدن به هدف عالی خلقت که مقام قرب خداوند است قرار دهد یا اگر یک آناتومیست یا فیزیولوژیست ورزشی در مقام تجزیه و تحلیل بدن چه بعد عضلانی و اسکلتی چه فعل و انفعالات درونسلولی و غیره برمیآید، باید عمق و ژرفای نگاه وی به معمار و خالق اصلی اینها باشد. هرقدر بر شناخت او افزوده شود؛ عظمت خداوندی را بیشتر حس و درک خواهد کرد.
2-1-2-1- نگرش غیرتوحیدی: اخلاق سکولار
در فلسفه اخلاق یکی از مباحث مهم تعیین اهداف اخلاقی است. از جمله اهداف اخلاقی در مکاتب غیرتوحیدی، لذت جسمانی، سود، منفعت، قدرت و شهرت است؛ لذا تمام افعال اخلاقی را برمدار این اهداف تعیین میکنند و هر فعلی که ما را به قدرت، ثروت، لذت و شهرت برساند اخلاقی؛ و هر فعلی که مانع رسیدن ما به این اهداف شود غیراخلاقی مینامند؛ لذا یک ورزشکار تمام تلاش خود را انجام میدهد تا به قدرت و یا ثروت و یا مقام برسد و تمام افعال خود را جهت رسیدن به این اهداف، اخلاقی میداند.
این نوع اخلاق همیشه دستمایه ابرقدرتها و ثروتمندان شده؛ لذا ورزش را بهسوی صنعت و یک حرفه جهت سودآوری تنزل میدهند و نیز توجه به سلامت انسانها که غایت اصلی ورزش است با این رویکرد مغفول واقع میگردد. بهعنوان مثال میتوان به ورزش فوتبال اشاره کرد که متأسفانه دچار اخلاق غیرتوحیدی شده است و هدف، رسیدن به منفعتهای حزبی و گروهی است و یا هدف سست کردن نیروهای جوان جامعه به سمت مشغولیتهایی مثل حمایت متعصبانه از گروههای موردعلاقه خود است تا آنها را از سیاست و سرنوشت جوامع خود غافل کنند.
2-1-2-2- نگرش توحیدی: اخلاق دینمدار
در نگرش توحیدی، دین اهداف اخلاق را مشخص میکند. در ادیان الهی هدف از خلقت انسان و بالتبع هدف در اخلاق، رسیدن به قرب الهی تعریف شده است؛ لذا در تمام فعالیتها اعم از عبادات و غیر عبادات هدف رسیدن به قرب الهی است و هر عملی که با هدف قرب الهی صورت پذیرد عبادت است همانند ورزش کردن.
قرب الهی به معنای نزدیک شدن انسان از لحاظ صفات و کمالات به خداوند است و بدیهی است محل کسب این صفات در دنیا است. در ورزش، هدف، تقویت قوای جسمانی بهمنظور ایجاد مرکبی راهبر برای تقویت روح و کمالات انسانی است؛ بنابراین تا زمانی که ورزش ما را به این اهداف نزدیک کند عبادت محسوب میشود وگرنه سیر حرکتی ما سیر نزولی خواهد بود.
1. از علم سکولار تا علم دینی، ص 155.
[2]. آل عمران/ 26.
[3]. بقره/ 247.
2. مفاتیح الجنان، ص 43، دعای روز چهارشنبه: «اَللّـهُمَّ اِجْعَلْ قُوَّتی فی طاعَتِک وَ نَشاطی فی عِبادَتِک».
[5]. همان، ص 44، دعای روز پنج شنبه: «اللَّهُمَّ اقْضِ لِی فِی الْخَمِیسِ خَمْساً... سَلامَةً أَقْوَی بِهَا عَلَی طَاعَتِکَ».
[6]. همان، ص394، دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان: «اَللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی إِقَامَةِ أَمْرِک».
[7]. همان، ص 101، دعای کمیل: «یا رَبِّ قَوِّ عَلَی خِدْمَتِک جَوَارِحِی وَ اشْدُدْ عَلَی الْعَزِیمَةِ جَوَانِحِی».