سرفصل 5: آمادگی جسمانی

1401/07/06 11:36
فصل قبل

 

6-1-مطلب درسی 1-آمادگی جسمانی

آمادگی جسمانی عبارت است از: توانایی فرد در انجام امور روزمره به‌گونه‌ای که دچار حداقل خستگی گردد.

بر طبق این تعریف میزان آمادگی جسمانی نسبی بوده و بر اساس نوع و میزان فعالیت‌هایی که فرد در طول شبانه‌روز انجام می‌دهد تعیین می‌شود. اهمیت توانمندی بدنی تا آنجاست که در بینش اسلامی، در شمار ویژگی‌های انسان کامل آمده است. بزرگان دین نیز در کنار تمام ویژگی‌های نیک اخلاقی و روحی، از توانایی جسمی بالایی برخوردار بوده‌اند که نمونه بارز آن در وجود مبارک پیامبر اکرمJ و حضرت علیA بروز یافته است. این ویژگی در سایر انسان‌های الهی نیز فراوان است، چنان که در قرآن کریم درباره «طالوت» آمده است: «...إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛[1] ...گفت: خدا او را بر شما برگزیده و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، می‌بخشد؛ و احسان خداوند، وسیع است؛ و (از لیاقت افراد برای منصب‌ها) آگاه است»

6-1-1- فاکتورهای آمادگی جسمانی

آمادگی جسمانی شامل ده فاکتور هست که در دو دسته فاکتورهای مرتبط آمادگی سلامت و فاکتورهای مرتبط با آمادگی حرکتی می‌باشند.

فاکتورهای مرتبط با آمادگی سلامت مشتمل بر موارد ذیل هست:

 

1-قدرت عضلانی

قدرت عضلانی عبارت است از حداکثر توانایی یک عضله یا گروهی از عضلات برای اعمال نیرو در برابر یک مقاومت. قدرتمندی و نیرومندی از امور مؤکد دین اسلام است در مکتب اسلام، قدرت یک ارزش و کمال انسانی است. اسلام انسان ضعیف را دوست ندارد.

پیامبر گرامی اسلامJ فرمودند: «شخص باایمان قوی و نیرومند از شخص باایمان ضعیف بهتر و دوست‌داشتنی‌تر است.»[2]

 مورّخ غربی ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن می‌نویسد: «هیچ دینی مانند اسلام پیروان خودش را به قوّت دعوت نکرده است. در همة تاریخ، دینی جز اسلام پیروان خود را پیوسته به نیرومند بودن دعوت نکرد، و هیچ دین دیگری در این زمینه مانند اسلام موفق نبوده است. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردید در کار دین صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیّا و مراقب کار دشمن بوده و خداترس باشید»[3]». [4]

2-استقامت قلبی ـ عروقی ـ تنفسی

استقامت قلبی تنفسی برخورداری از کیفیّتی است که به‌وسیله آن، قلب و سیستم تنفس می‌تواند به‌آسانی خود را با شدّت فعالیّت بدنی، هماهنگ کند و با همان سهولت از خستگی بیرون آمده و به فعالیت دیگری بپردازد. استقامت قلبی تنفسی حاصل هماهنگی و استمرار قلب، عروق و ریه‌ها هست. در احادیث اهل‌بیت برای مداومت در عبادات توصیه‌های فراوانی شده است زیرا تداوم و استقامت بر یک عمل نتیجه‌بخش خواهد بود.

«رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود** رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود»

دوام و پشتکار در هر کاری پسندیده است، در عبادت هم، چنین است. از نظر اسلام، عبادت کوچک و کم، ولی پیوسته، ارزشمندتر از عمل نیک بزرگ ولی بی‌دوام است. قرآن می‌فرماید: «فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَدَتِهِ؛[5]خدا را بپرست، و در راه عبادت او صبور و شکیبا باش.»

رسول خدا Jدر این زمینه فرمودند: «آفت عبادت، سستی و گاهی انجام دادن و گاهی ترک است. «[6]

و در احادیثی دیگر امام صادق A فرمودند: « نزد خداوند، محبوب‌ترین کارها، آن است که بیشتر دوام یابد، هرچند اندک باشد! »[7]

پس تداوم داشتن عبادت و روحیه پرستش در انسان، مهمّ است. نه آنکه گاهی تب عبادت و دعا و مسجد انسان را بگیرد، و مدّتی هم بکلّی این امور را رها کند و بیگانه با عبادت شود.

3-استقامت عضلانی

توانایی عضله یا گروهی از عضلات برای انجام تعدادی حرکات یکنواخت با انقباض تکراری و یا طولانی‌مدت است. استقامت در دین لازمه بندگی است. تا انسان به قرب و رضایت خداوند دست یابد. از سوی دیگر عبادت کردن نیازمند استقامت عضلانی و درنهایت آمادگی جسمانی بالاست. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:«أَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَینَاهُم مَّاءً غَدَقًا[8]؛و این‌که اگر آن‌ها [جنّ و انس] درراه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان می‌کنیم!»

 

 

 4-انعطاف‌پذیری

قابلیت کشش عضلات به‌منظور تأمین دامنه حرکتی بیشتر برای مفاصل و حرکت آزادانه مفصل در سراسر دامنه حرکتی خود، انعطاف‌پذیری نام دارد. امام صادق(ع) در خصوص حکمت انعطاف بدن به مفضل چنین می فرماید: «در ساختار و شکل دهی بدن حیوانات اندیشه کن. نه مانند سنگ سخت است که اگر چنین می بود در وقت کار کردن و حرکت نمودن انعطاف پذیر نبود. و نه بسیار نرم و سست است که بر پای خود نایستد بلکه از گوشت نرم است. در میان گوشت‌ها استخوان‌های سخت و باصلابت آفریده شده و با عصب و عروق و ریشه ها همه به هم پیوند خورده‌اند. نیز بر روی آنها پوست محکمی به عنوان محافظ، تمام بدن را فرا گرفته است.»[9]

5-ترکیب بدنی

منظور از ترکیب بدنی مقدار چربی و بافت‌های خاص بدن است که شامل استخوان‌ها، عضلات و چینی‌جاها می‌شود. اما در مبحث آمادگی جسمانی داشتن درصد چربی بدنی مفیـد است که در مردان ده درصد و در زنان پانزده درصد است.

داشتن ترکیب بدنی مناسب مستلزم تغذیه مناسب و فعالیت بدنی است. در دین مبین اسلام با ریزبینی دقیقی به هر دو مقوله تغذیه و ورزش در قالب روایات و آیات اشاره‌شده است. پیامبر گرامی اسلامJ درباره حق بدن بر انسان می‌فرماید: «پروردگارت بر تو حقی دارد و بدنت بر تو حقی دارد و خانواده‌ات [نیز] بر تو حقی دارد». [10]

آنچه در این حدیث ارزنده قابل توجّه است، این است که پیامبر بزرگوار اسلام برای جسم و بدن ارزش و اهمیت قابل است که حق بدن را در ردیف حق پروردگار [آن‌هم بلافاصله بعدازآن] و در کنار حق خانواده [و حتی قبل از آن] ذکر می‌فرماید. زمانی انسان می‌تواند حق پروردگار و خانواده خویش را به بهترین نحوی ادا کند که از بدنی سالم و نیرومند با ترکیبی متعادل و متناسب برخوردار باشد. که این امر ناشی از رعایت دقیق مسائل تغذیه‌ای و فعالیت‌های مناسب جسمانی است.

6-2-مطلب درسی 2- اصول تمرین و ورزش

6-2-1- اصل ویژگی تمرین

هر تمرین و ورزشی انسان را به هدف جسمانی خاصی می‌رساند؛ بنابراین فرد باید با توجه به اهدافی که مدنظر دارد ورزش و تمرین متناسب با آن را انتخاب نماید تا از اهداف خود دور نشود. مثلاً اگر فردی به‌منظور رسیدن به تندرستی وارد عرصه ورزش شود، باید توجه کافی به وضعیت مطلوب بدنی، تقویت سیستم قلبی، عروقی، تنفسی و اکتساب قدرت نسبی برای قوام عضلات خود داشته باشد و نمی‌شود به سلامت رسید و تنها بر روی یک قسمت از بدن تمرین و فعالیت داشت. در دین اسلام تمام عبادات که تکرار می‌شوند اهدافی را دنبال می‌کنند؛ مثل نماز که به هدف دوری از تکبر، روزه برای کسب اخلاص و یا زکات به جهت پاکی دل و ریشه‌کنی فقر در جامعه است. در خطبه فدکیه حضرت زهرا B فرمودند: «پس خدای بزرگ ایمان را برای پاک کردن شما از شرک و نماز را برای پاک نمودن شما از تکبّر و زکات را برای تزکیه نفس و افزایش روزی و روزه را برای تثبیت اخلاص و حج را برای استحکام دین...قرار داد».[11]

6-2-2- اصل تفاوت‌های فردی

با توجه به یافته‌های زیست‌شناختی و روان‌شناختی معلوم شده است که انسان‌ها با هم تفاوت دارند. یعنی هیچ‌یک از افراد انسان با یکدیگر شباهت کامل ندارد. این حقیقت، دستورالعملی را برای کارشناسان و مربیان برنامه‌ریزی ورزشی عرضه می‌کند. اصل تفاوت‌های فردی به این امر اشاره دارد که برنامه‌های ورزشی و تمرینی که اتخاذ می‌شود باید بر اساس ویژگی‌های فردی (جسمی و روحی و روانی) باشد. در واقع انتظارات از بدن باید متناسب با توانایی‌ها باشد. همان‌گونه که خداوند متعال در دین اسلام تمام تکالیف را بر مبنای تفاوت‌های فردی افراد مشخص نموده و ثواب و عقاب نیز بر همین مبناست. در قرآن کریم آمده است:« لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا...؛ [12] خداوند هیچ‌کس را، جز به‌اندازه توانایی‌اش، تکلیف نمی‌کند...».

6-2-3- اصل استراحت و خواب

خواب و استراحت کافی پیش‌نیازی برای تمرینات جسمانی هست. در هرم پیشرفت در ورزش، خواب و استراحت کافی یکی از پایه‌های اصلی محسوب می‌گردد. در قرآن کریم آمده است که خوابیدن مایه آرامش و پیش‌نیاز فعالیت‌های روزانه است.

«وَجَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتاً؛ما خواب و استراحت را برای آرامش شما ایجاد کردیم.»[13]

6-2-4-اصل اعتدال

اعتدال در تمرین راز موفقیت پایدار است. افراط در تمرین بیش از هر چیز دیگر موجب ملال ورزشکار می‌شود. در ورزش هم همانند سایر امور رعایت اصل اعتدال از امور ضروری هست. با اندکی تأمل در امور مربوط به ارتقای سطح آمادگی جسمانی در زمان‌هایی که افراط در امر تمرین صورت گیرد، افراد به حالتی از تمرین به نام فلات می‌رسند که باعث توقف رشد آن‌ها می‌شود که ناشی از عدم رعایت اعتدال در فعالیت‌های تمرینی است. در قرآن به رعایت اعتدال تأکید شده است به‌گونه‌ای که امت اسلام را امت میانه و وسط می‌نامند.

«کذَلِک جَعَلْنَاکمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَکونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ وَیکونَ الرَّسُولُ عَلَیکمْ شَهِیدًا؛[14]و این‌چنین شما را امتی میانه (معتدل) ساختیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبرJ هم بر شما گواه باشد.»

معنای آیه بالا این است که در آیین اسلام، هیچ‌گونه افراط و تفریط وجود ندارد و مسلمانان برخلاف سایر فرقه‌ها، از مقرراتی پیروی می‌کنند که قانون‌گذار آن، به تمام نیازهای فطری بشر آگاه بوده و همه جهات زندگی جسمی و روحی او را در نظر گرفته است؛ لذا آمادگی جسمانی نیز از این اصل مستثنی نیست.

6-2-5- اصل استمرار

برای رسیدن به یک آمادگی جسمانی مطلوب و حفظ آن، تداوم در تمرینات ضروری است. این اصل نه‌تنها در تمرین و ورزش بلکه در تمام امور زندگی در جهت رسیدن به اهداف لازم و ضروری است که رسیدن به یک آمادگی جسمانی مطلوب نیز مستلزم استمرار در جلسات تمرین است. در دین اسلام نیز به اصل استمرار در همه امور توصیه شده است تا آنجا که امام سجادA فرمودند: «من دوست دارم که کار را هرچند اندک باشد، ادامه و استمرار دهم».[15]

6-2-6- اصل اضافه‌بار و مقاومت فزاینده

یکی از مهم‌ترین اصول تمرین اصل اضافه‌بار و مقاومت فزاینده است. این اصل اشاره به عدم یکنواختی در بار و فشار تمرین دارد. برای بهبود آمادگی جسمانی، بدن را باید به‌صورت فزاینده و تدریجی تحت‌فشار اضافه قرارداد تا به‌صورت تدریجی بر آمادگی آن افزوده شود. ذکر داستان ذیل در خصوص این اصل خالی از لطف نیست.

درگذشته‌های دور پسری کشاورز زاده بود که به گوساله تازه متولد شده بسیار علاقه‌مند بود. پدر از پسر خواسته بود تا هر روز گوساله را برای بردن به چراگاه بر دوش خود سوار کند و به بالای تپه و چراگاه ببرد. روزها از پی هم می‌گذشت و پسر هرروز گوساله را بر دوش سوار می‌کرد و به بالای تپه می‌رفت. هرروز که می‌گذشت گوساله نیز رشد پیدا می‌کرد و بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد تا این‌که آن گوساله تبدیل به گاوی بزرگ شده بود و بااین‌حال پسر هرروز قادر بود گاو را بر دوش گذاشته و به بالای تپه ببرد.

در دین مبین اسلام نیز به رشد و تعالی روزافزون توصیه‌شده است؛ یعنی مؤمن نباید دچار روزمرگی در کار و عبادات شود. که در این راستا حضرت امام علیA و دیگر معصومان در سخنان خود این مطلب را به پیروان خویش گوشزد می‌نمایند که: «هر کس دو روزش باهم مساوی باشد زیانکار است». و «اگر امروزش از دیروزش بدتر باشد به خود خیانت کرده است.» و «چنین کسی که در مسیر کمال حرکت نکرده و دائماً بسوی نقصان می‌رود مرگ برای او بهتر از زندگی است.»[16] و در مقابل «به حال آن کس که امروزش از دیروزش بهتر باشد باید غبطه خورد»[17]

 


[1]. بقره/  ۲۴۷.

[2]. «المؤمن القوی خیر واحب من المؤمن الضعیف» (کنزالعمال، ج1، ص 115).

[3]. آل عمران، 200.

[4]. ویلیام(ویل) دورانت، 1981م، ج.4، ص236.

[5]. مریم / 65.

[6]. «آفَةُالْعِبادَةِ الْفَتْرَةُ» (بحار الانوار، 1375،  ج 77، ص 68).

[7]. «اِنَّ اَحَبَّ الاعْمالِ اِلَی اللهِ تَعالی اَدْوَمُها و اِنْ قَلَّ» (الکافی، 1375، ج 2، ص 82).

[8]. جن / 16.

[9]. «فَكِّرْ فِي أَبْنِيَةِ أَبْدَانِ الْحَيَوَانِ وَ تَهْيِئَتِهَا عَلَى مَا هِيَ عَلَيْهِ فَلَا هِيَ صِلَابٌ كَالْحِجَارَةِ وَ لَوْ كَانَتْ كَذَلِكَ لَا تَنْثَنِي وَ لَا تَتَصَرَّفُ فِي الْأَعْمَالِ وَ لَا هِيَ عَلَى غَايَةِ اللِّينِ وَ الرَّخَاوَةِ فَكَانَتْ لَا تَتَحَامَلُ وَ لَا تَسْتَقِلُّ بِأَنْفُسِهَا فَجُعِلَتْ مِنْ لَحْمٍ رَخْوٍ يَنْثَنِي تَتَدَاخَلُهُ عِظَامٌ صِلَابٌ يُمْسِكُهُ عَصَبٌ وَ عُرُوقٌ تَشُدُّهُ وَ تُضَمُّ بَعْضُهُ إِلَى بَعْضٍ وَ غُلِفَتْ فَوْقَ ذَلِكَ بِجِلْدٍ يَشْتَمِلُ عَلَى الْبَدَنِ كُلِّهِ» (بحارالانوار،  1375، ج3، ص90).

[10]. «انَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَیکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَیکَ حَقّا» (بحار الانوار، 1375، 1375، ج۷۰، ص۱۲۸).

[11]. «فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ» (نهج البلاغة، حكمة 252).

[12]. بقره/ 286.

[13]. نبأ/ 9.

[14].  بقره/ 134.

[15]. «إنّی لاُحِبُّ اَن اُداوِمَ عَلَی العَمَلِ وَ اِن قَلَّ.» (الکافی، 1375، ج۲، ص82).

[16]. «مَنِ استَوى يَوماهُ فهُو مَغبونٌ ، و مَن كانَ آخِرُ يَومَيهِ شَرَّهُما فهُو مَلعونٌ ، و مَن لم يَعرِفِ الزِّيادَةَ في نفسِهِ فهُو في نُقصانٍ ، و مَن كانَ إلى النُّقصانِ فالمَوتُ خَيرٌ لَهُ مِنَ الحياةِ . » (امالی، 1376، ج1، ص 766،ح1030).

[17]. « مَن كانَ في غَدِهِ شَرّا مِن يَومِهِ فهُو مَفتونٌ »مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 1408، ج12، ص184.

فصل بعد
نقدها و نظرات