لازمه خودباوری

1401/07/07 13:28
فصل قبل

 

لازمه خودباوری در ابعاد مختلف، شناخت توانمندی‌های فردی، دینی، ملی و اجتماعی است که به‌عنوان مقدّمه و اوّلین مرحله خودباوری محسوب می‌شود، این نوع شناخت مبتنی بر چند امر است:

اول: این‌که انسان موجودی فرا مادّی و مجرّد است؛ شاکله شخصیت او از عالم امر است و عالم امر بر عالم خلق تسلط دارد؛ لذا هیچ مخلوقی قدرت غلبه بر انسان را ندارد.

دوم: انسان به خاطر داشتن بعد فرا مادّی و مجرّد، مخلوق کامل و جامع خداوند و مظهر تمام اسماء و صفات الهی است و به همین دلیل شایسته مقام خلافت الهی شده است. اگر انسان ارزش‌های وجودی خویش را بشناسد و جایگاه رفیع خود را در آفرینش به‌عنوان خلیفه خدا در زمین شناسایی کند و به توانایی‌های وسیعی که خداوند در نهاد او قرار داده واقف باشد و بداند که در زندگی خودکار و هدفی جز به فعلیت رساندن مظهریت و جامعیت ندارد و کمال و سعادت او در دنیا و آخرت درگرو مظهریت او نسبت به کمالات الهی و قرب به خداوند است، انگیزه و شوق فراوانی برای خودسازی در وجود او شکل خواهد گرفت؛ زیرا هدف خودسازی، شکوفا نمودن این توانایی‌ها و رسیدن به جایگاه شایسته انسان در آفرینش است.

سوم: ضعف‌ها، نقص‌ها، کمبودها، بیماری‌های روحی، اسارت‌ها و اموری که مانع رشد آدمی می‌شود و او را از خدای متعال دور می‌کند، باید شناسایی شود؛ زیرا یکی از عرصه‌های مهم خودسازی رفع موانع و مبارزه با ضعف‌ها و نقص‌هاست. خودشناسی در این مقطع به معنای آگاهی نسبت به اموری است که در حقیقت موانع اصلی عقب‌ماندگی انسان در این مسیر هستند. روحیه خودباوری دینی زیربنای عظمت و اقتدار ملت‌ها و دولت‌ها و راه رسیدن به عزت و شرافت، پیشرفت و توسعه مسلمانان است. با پیدایش خودباوری در افراد و ملت‌ها استعدادها شکوفا و معضلات و مشکلات برطرف می‌شود.

برای ضرورت خودباوری در دانشگاه می‌توان دلایلی ارائه کرد ازجمله:

3-1- حفظ فرهنگ

هویت ملی و دینی یک کشور به فرهنگ آن وابسته است. از دستاوردهای گران‌قدر انقلاب اسلامی ایران در حوزة فکر و اندیشه، از بین بردن خودباختگی و ایجاد خودباوری فرهنگی است. همچنان که قبلاً گفته شد، اصلاحات فکری و تحولات اندیشه‌ای از مسائل مهم و ریشه‌ای در هر دگرگونی بنیادی و انقلاب است. تا تفکر و اندیشه اصلاح نشود، هیچ‌گونه حرکت و تحول اساسی صورت نمی‌گیرد. اولین گام برای هر اصلاح و حرکت سازنده‌ای، اصلاح بینش و اعتقادات است.

در مورد خودباختگی فرهنگی مردم در رژیم پهلوی، حضرت امامe در وصیت‌نامه خویش با تلخی شدیدی از این موضوع یادکرده و می‌فرمایند:

«از جمله نقشه‌ها که مع‌الأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیز ما گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به‌جامانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمارزده از خویش و غرب‌زده و شرق‌زده نمودن آنان است. به‌طوری‌که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله‌گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرایض غیر قابل اجتناب معرفی نمودند؛ و قصه این امر غم‌انگیز، طولانی و ضربه‌هایی که از آنان خورده و اکنون نیز می‌خوریم، کشنده و کوبنده است... نویسندگان و گویندگان غرب و شرق‌زده بی‌فرهنگ... رسوم و آداب اجنبی را هرچند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناگویی، آن‌ها را به خورد ملت‌ها داده و می‌دهند.

فی‌المثل اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به‌حساب می‌آورند و از گهواره تا قبر به هرچه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسم‌گذاری شود، مرغوب و موردتوجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب و اگر واژه‌های بومی خودی به کار رود، مطرود و کهنه و واکس‌زده خواهد بود.» [1]

3-2- وابستگی قدرت و ثروت به علم

«علم مایه قدرت است؛ هم امروز و هم در طول تاریخ؛ در آینده هم همین‌جور خواهد بود. این علم یک‌وقت منتهی به یک فناوری خواهد شد، یک‌وقت هم نخواهد شد. خود دانش مایه اقتدار است؛ ثروت آفرین است؛ قدرت نظامی آفرین است؛ قدرت سیاسی آفرین است». حضرت علیA فرمودند: «دانش، سلطنت و قدرت است، هر که آن را بیابد با آن یورش برد و هر که آن را از دست بدهد بر او یورش برند». [2]

امروزه با یک نگاه اجمالی در وضعیت کشورهای جهان می‌توان دید که هر کشوری که از لحاظ علمی پیشرفته است، قدرتمندتر و استقلال بیشتری دارد.[3]

 

 3-3- استقلال ملی

یکی از دستاوردهای خودباوری در علم، استقلال کشورهاست. کشورهای دنیا یا مستقل‌اند یا در مستعمره کشورهای قدرتمند می‌باشند...مسلّم است که قدرت‌ها با علم و دانش حاصل می‌شود؛ بنابراین تنها راه برون‌رفت از استعمار و رسیدن به استقلال در همه زمینه‌ها داشتن فرهنگ غنی و کسب علم و دانش هست.

 


[1]. وصیت‌نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی (ره)، ص ۲۶.

[2]. «العِلمُ سُلطانٌ، مَن وَجَدَهُ صالَ بِهِ، ومَن لَم یجِدهُ صیلَ عَلَیهِ» (ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص ۳۱۹).

[3] . بیانات رهبری در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران، 13/11/1388‌.

فصل بعد
نقدها و نظرات