تاریخ ورزش در ایران

1401/07/07 13:43
فصل قبل

 

قبل از دولت ماد تاریخ قوم آریا در تاریکی فرو می‌رود و آنچه از کتاب‌های دینی یا از قرائن تاریخ می‌توان به دست آورد قوم یادشده بین پانصد تا دو هزار سال قبل از میلاد به ایران آمده و این‌ها شعبه‌ای از مردم هندواروپایی محسوب می‌شدند. مردمانی جنگجو بوده و با مهاجرت‌هایی که می‌کردند و جنگ‌های فراوانی که داشتند بدون شک در اسب‌سواری و پرتاب نیزه و تیراندازی ورزیدگی داشتند و در کوهنوردی و پرتاب سنگ و دویدن و عبور از موانع نیز مهارت خاصی داشته‌اند.

مادها از شمال غربی ایران به طرف جنوب آمدند و در قرن هفتم قبل از میلاد دولتی تشکیل دادند که بیشتر در جنگ با دولت آشور بودند و از تربیت کردن فرزندان کشور و جوانان و آموختن فنون جنگ‌آوری و تیراندازی و اسب‌سواری و پرتاب نیزه و...شواهدی از آنان در تاریخ به چشم می‌خورد.

پارسیان که از قوم آریا بودند و در جنوب ایران سکونت داشتند دولت ماد را برانداختند و در زمان آنان مخصوصاً از زمان سلطنت کورش کبیر توجه به تقویت قوای جسمی و روحی که تنها هدف و مقصود از ورزش، همان است رونق گرفت و این مسئله آن‌چنان نزد ایرانیان دوره هخامنشی قوت گرفت که می‌توان گفت سرآغاز شروع ورزش اصیل از آن زمان بوده است حتی در آن زمان محل‌هایی بنام الوترا[1] جهت تعلیم فنون جنگی و ورزش‌ها درست کرده، جوانان را برحسب سن به چهار دسته تقسیم می‌کردند و مطابق سن و مناسب اندامشان به آن‌ها تعلیم می‌دادند و مخصوصا به شکار کردن و آداب آن اهمیت مخصوص داده می‌شد.

جالب این‌جاست که گزنفون[2] مورخ یونانی با آنکه ایران و یونان تقریباً در جنگ دائمی بودند و باید برحسب تعصب ملی که دارد از آن زمان تعریف نکند، صفحاتی را به چگونگی تعلیم و تربیت جوانان ایران چه از لحاظ جسمی و چه ازلحاظ معنوی اختصاص داده و از آن‌ها تعریف کرده است.

ورزش‌های متداول آن عصر عبارت بودند از کشتی، تیراندازی، اسب‌سواری، چوگان‌بازی، گوی زدن، پرش از موانع، ارابه‌رانی، شترسواری، مشت‌زنی، شنا، کوهنوردی، دو... ورزش به‌تدریج نزد ایرانیان اهمیت خود را از دست داد آن‌چنان مردم را سست بی‌پروا کرد که قشون اسکندر مقدونی که بین 10 تا 50 هزار شماره آن را متذکرند توانست به قول کنت کورث[3] مورخ، قشون 350 هزارنفری داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی را شکست دهد. اسکندر خود ورزشکار بود و اعضای بدنش آن‌چنان‌که در تواریخ ثبت است، قوی و متناسب بود و تا آنجا تربیتش پیش رفته بود که این سخن را همیشه می‌گفت: «خستگی و شهوت دو علامت آشکاری از ضعف انسان است و به کار بردن تزئینات حق زنان است و زیبایی مرد، تقوای اوست».

 در «کتاب سهم ایرانیان در تمدن جهان» چند بازی جالب ایرانیان به دنیا معرفی‌شده است؛ ازجمله چوگان، اسب‌دوانی، فندق پرانی یا گلوله اندازی، نشانه زنی هدفی در هوا، شکار با حیوانات و حتی مخترع بازی شطرنج را ایرانیان معرفی کرده است.[4]

پس از اسکندر ورزش‌های دو کشور ایران و یونان تلفیق شد. در یونان قهرمانان را مقام نیمه خدایی می‌دادند و در برابر مجسمه یا مقبره آن‌ها مجالسی که بیشتر جنبه ورزشی داشت ترتیب می‌دادند و با ترنم و آواز و موسیقی حرکات ورزشی انجام می‌گرفت. ناگفته نماند، ورزش صبحگاهی، آن‌چنان‌که تحت برنامه مرتب و منظم دسته‌جمعی انجام گیرد، از ارمغان‌های دیگران نبوده بلکه قبلاً سابقه داشته، ازجمله در زمان حسن صباح[5]. در آن زمان ورزش صبحگاهی در دامنه تپه‌ای که قلعه الموت[6] برآن بناشده، انجام می‌شده و قبل و بعدازآن زمان به‌وسیله کسانی که به آن عیاران، فتیان یا جوانمردان می‌گفتند انجام می‌شده که ورزش را درراه به دست آوردن تزکیه نفس یا استقلال انجام می‌دادند. در این زمان ورزش‌هایی چون چوگان، شمشیربازی، اسب‌سواری، تیراندازی، شکار، شنا و مخصوصاً کشتی پهلوانی رواج داشت و جوانان ورزیده‌ای که می‌توانستند نمایشگر قدرت و توانایی خود همراه با خصایل خوب انسانی باشند خوش درخشیدند؛ اما در زمان قاجار نشانه‌های انحطاط اخلاقی در ورزش بروز کرد؛ بخصوص که غرب‌زدگی به‌صورت یک پدیده اجتماعی در تمامی ابعاد جامعه ایرانی ریشه دواند و فرهنگ جدید اروپایی در قالب فلسفه نوین، علوم، هنرها و فنّاوری جدید تجلی یافت. با روی کار آمدن رضاخان قدم‌هایی در جهت قانونی کردن ورزش برداشته شد و قانون اجباری کردن ورزش در مدارس به تصویب رسید که زمینه‌ساز تشکیل اولین انجمن ملی تربیت‌بدنی شد.[7]

 


[1]. پارسیان برای تربیت نوجوانان خود مکانی به نام «الوتیرا-Eleuthra» که از نظر لغوی به معنای «خانه اشراف، نجبا و آزادگان» است داشته و این مکان در جوار کاخ شاهی و نزدیک بناهای دولتی قرار دارد. «الویترا» به معنای «خانه آزاد» نیز آمده است.

[2]. کسنوفون یا گزنفون فیلسوف و مورخ یونانی است که سالیان دراز از زندگی خود را در آسیا گذراند. دوران زندگی او حدوداً بین سالهای ۴۳۰ - ۳۴۵ پیش از میلاد بوده است.

2. کوینت کورس(Quinte-Curce)  یا کنت کورث مورخ رومی است که به احتمال قریب به یقین در قرن اول میلادی می‌زیسته، مهم‌ترین تالیفات وی تاریخ اسکندر است که مشتمل بر ده کتاب بوده، لیکن تعدادی از این کتاب‌ها مفقود گردیده است.

[4]. ر.ک. سهم ایران در تمدن جهان، ص ۱۵۹-۱۷۶.

4. حسن صباح (۴۶۴ قمری - ۲۶ ربیع‌الثانی ۵۱۸ قمری) (برابر با ۵۰۲ _ ۴۵۰ ه.ش و 1123 _ 1071 م) از ایرانیانی بود که در دوره سلجوقی قیام کردند. مذهب وی و پیروانش شیعه اسماعیلیه نزاریه بود که شاخه‌ای از پیروان امامان است اما به هفت امام اعتقاد داشتند و امامت را بعد از جعفر صادق حق فرزند وی اسماعیل دانسته و مهدی موعود امام (آخر الزمان) را از نسل او می‌دانند. مرکز قدرت اینان در مصر بود که خلفای فاطمی مصر این مذهب را در این کشور رسمی اعلام کرده بودند. حسن صبّاح، بنیان‌گذار دولت اسماعیلیه در ایران و نیز بانی دعوت مستقل اسماعیلیه نزاری است.

1. قلعه الموت یکی از قلعه‌های منحصربه فرد تاریخی در ایران است. دژ الموت در شمال شرقی روستای گازرخان (قصر خان) و بر فراز صخره‌ای به ارتفاع ۲۱۶۳ متر از سطح دریا که بلندی صخره از زمین‌های پیرامون خود ۲۰۰ متر و گسترده دژ ۲۰۰۰۰ متر مربع می‌باشد قرار دارد.

[7]. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ص165.

فصل بعد
نقدها و نظرات