شيوههاي توجه دادن به فاعل حقيقي
1401/09/17 10:12فصل قبل
بعد از بيان معنا و ضرورت توجه به فاعل حقيقي، پرداختن به شيوههاي توجه دادن به فاعل ضروري است. در کلاس درس ميتوان با روشهاي متفاوتي بنا بر صلاحديد و سليقه خود در مورد فاعل حقيقي صحبت کرد به عنوان مثال ميتوان موارد زير را مطرح کرد.
1- توجه به الهي بودن علوم
بعضي تصور ميکنند علوم دانشگاهي، صرفاً بعد مادي داشته و ارتباطي به خداوند ندارد. در صورتي که اين مباحث نيز همانند علوم ديني، الهي هستند. زيرا يکي از راههاي شناخت خداوند و رسيدن به يقين، بررسي قوانين وضعشده بر عالم هستي توسط خداوند متعال و تفکر در معماري و آفرينش است. به عبارت ديگر اين علوم به تفسير فعل الهي ميپردازند، بنابراين الهي هستند و پرداختن به آن عبادت محسوب ميشود. در حديثي از امام رضا g آمده است: «عبادت به زيادي نماز و روزه نيست، بلکه عبادت به انديشه نمودن در کار خداوند است». [1] همچنين از اميرالمؤمنين علي g منقول است که: «هيچ عبادتي همانند فکر و انديشه در آفريدههاي خداوند نيست». [2]
از منظر آيتالله جوادي آملي، علم را نميتوان به اسلامي و غيراسلامي قسمت کرد؛ لذا فيزيک، [عمران] يا طب، به اسلامي و غيراسلامي تقسيم نميشوند. بلکه علم اگر علم باشد و نه وهم و خيال و فرضيه محض، هرگز غيراسلامي نميشود. علمي که اوراق کتاب تکوين الهي را ورق ميزند و پرده از اسرار و رموز آن برميدارد اسلامي و ديني است و معنا ندارد که آن را به ديني و غيرديني و اسلامي و غيراسلامي تقسيم کنيم. اگر تفسير قول خدا، علمِ اسلامي را به دست ميدهد، تفسير فعل خدا نيز علمي را به دست ميدهد که اسلامي محسوب ميشود؛ بنابراين علم الحادي وجود ندارد هرچند ممکن است عالِم ملحد وجود داشته باشد[3].
گاليله نيز به جنبه الهي توجه کرده و ميگويد «خداوند هم نگارنده کتاب تکوين است و هم مؤلف کتاب تشريع[4]»؛ بنابراين علوم دانشگاهي غير الهي نبوده و استاد درس بايد همواره دانشجويان را به اين نکته توجه دهد. چه بهتر است که توجه دادن دانشجو به اين موضوع در اولين جلسه درس صورت گرفته و چنين بينشي به دانشجويان داده شود.
2- بيان اذکار مناسب به هنگام تدريس
يکي ديگر از روشهاي توجه به فاعل حقيقي گفتن کلماتي مانند سبحانالله و يا اللهاکبر به هنگام رسيدن به مطلبي شگفتانگيز مرتبط با عجايب خلقت و پديدههاي هستي است. بيان چنين کلماتي نهتنها دلها را متوجه خداوند ميکند، بلکه فضاي کلاس را تغيير داده و آن را مستعد مطرح کردن مطالب ديني مينمايد. در حديث معروفي از پيامبر اکرم a ذکرهاي مناسبي که لازم است انسان در مواجهه با اتفاقات و يا پديدههاي مختلف بگويد آمده است. اين حديث به شرح زير است:
مهيا کردم براي هر هراسي «لاالهالاالله» را و براي هر غم و اندوهي «ماشاءالله» را، و براي هر نعمتي «الحمدلله» را، و براي هر راحتي «الشکرلله» را، و براي هر شگفتي «سبحانالله» را، و براي هر گناهي «استغفرلله» را و براي هر مصيبتي «انا لله و انا اليه راجعون» را، و براي هر تنگي «حسبي الله» را و براي هر قضاوقدر «توکلتعليالله» را، و براي هر دشمن «اِعْتَصَمْتُ بِاللهِ» [5] را و براي هر طاعت و معصيت «لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلي العظيم» را. [6]
بر طبق اين حديث پسنديده است که انسان به هنگام ديدن نعمتهاي خداوند الحمدلله و به هنگام ديدن عجايب خلقت سبحانالله بگويد.
3- ذکر نعمتها و الطاف الهي
ذکر نعمتها و الطاف الهي به هنگام بيان مطالب درسي يکي ديگر از روشهاي توجه دادن به فاعل حقيقي است. اين فرمان خدا است که ميفرمايد: وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيکُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ يعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَيءٍ عَليمٌ[7].
و به ياد بياوريد نعمت خدا را بر خود، و کتاب آسماني و علم و دانشي که بر شما نازل کرده، و شما را با آن، پند ميدهد! و از (نافرماني) خدا بپرهيزيد! و بدانيد خداوند از هر چيزي آگاه است.
قرآن کريم، خود نيز از اين شيوه (توجه دادن به نعمتها) بسيار استفاده کرده است. به عنوان مثال در سوره واقعه آمده است.
«أَ فَرَأَيتُمُ الْماءَ الَّذي تَشْرَبُونَ أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ. لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْکُرُونَ؛ آيا به آبي که مينوشيد، انديشيدهايد؟! آيا شما آن را از ابر نازل کردهايد يا ما نازل ميکنيم؟! هرگاه بخواهيم، اين آب گوارا را تلخ و شور قرار ميدهيم پس چرا شکر نميکنيد؟!» [8]
همچنين در سوره طه ميفرمايد:
«الَّذي جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَکَ لَکُمْ فيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّي. کُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَکُمْ إِنَّ في ذلِکَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهي؛ همان خداوندي که زمين را براي شما محل آسايش قرار داد و راههايي در آن ايجاد کرد و از آسمان آبي فرستاد که با آن انواع گوناگون گياهان را (از خاک تيره) برآورديم. هم خودتان بخوريد و هم چهارپايانتان را در آن به چرا بريد. مسلماً در اينها نشانههاي روشني براي خردمندان است.» [9]
در مطالب درسي نيز به هنگام بحث پيرامون قوانين دقيق و مدبرانه موجود در عالم، به راحتي ميتوان نعمتهايي که در اين قوانين نهفته است را بيان نمود. به عنوان مثال:
اگر مقاومت بالاي فلز آهن نبود ايجاد ساختمانهاي مرتفع چطور ممکن بود؟
اگر خاک نفوذپذير با دانهبندي مناسب وجود نداشت چگونه آب به طبقات زيرين زمين منتقل ميشد و اگر لايههاي ناتراوايي در طبقات پايين زمين وجود نداشت، چگونه منابع آب زيرزميني ايجاد ميشد؟
لطف خداوند است که همزمان با تبخير آب، املاح و همچنين ميکروبهاي موجود در آب تبخير نميشوند و درنتيجه باران، آب شيرين و قابل شرب را براي ما تأمين ميکند.
اگر اثر دما بر جرم حجمي براي آب در دماي صفر تا 4 درجه معکوس نبود، در سرماي زمستان کل آب موجود در درياها و رودخانهها منجمد ميشد و کليه جانداران آبي که در آنها زندگي ميکردند از بين ميرفتند.
4- ذکر فاعليت خداوند در گزارههاي علمي
يکي ديگر از روشهاي توجه دادن به فاعل حقيقي آن است که در گزارههاي علمي به جاي اينکه گزارهها به صورت مجهول بيان گردد، به صورت معلوم بيان شده و به خدا نسبت داده شود.
البته تذکر اين نکته لازم است که بايد از ناشي گري ادبي پرهيز کرد، چرا که گاهي استعمال فعل مجهول مناسبتر است و مهم سياق کلام و تلقي نهايي مخاطب به معناي توحيد افعالي است. نميشود در هر جايي و يا به مقدار زياد تصريح به فاعليت حقتعالي کرد بلکه ميبايست در بستر و زمينهاي سخن گفته شود که اين فاعليت مورد توجه و پيشفرض باشد، از اين رو لازم نيست ادبيات تصنعي به کار بريم. خروج از روال عادي خطر حساسيت بيمورد مخاطب را به دنبال دارد. در کلمات انبيا الهي نيز توجه به فاعل حقيقي به نحوي ظريف گنجانده شده است. اما با اين همه لازم است گاهي در اثناي سخن به فاعليت خداوند تصريح شود تا درس، جهت الهي به خود بگيرد.
به عنوان مثال:
به جاي جمله «بشر توانسته است برجهايي با ارتفاع بلند بسازد» گفته شود «خداوند به بشر استعدادي داده که توانسته برجهايي با ارتفاع بلند بسازد»
به جاي جمله «مصالح ساختماني گوناگون داراي استحکام متفاوتي ميباشند» گفته شود «خداوند مصالح مختلف و مواد تشکيلدهنده آن را با استحکامهاي متفاوتي آفريده است»
به جاي جمله «رفتار مکانيکي مواد تحت تأثير نيروهاي وارده به دو دسته مواد شکلپذير و ترد تقسيم ميشود» گفته شود «خداوند مواد مختلف را بهگونهاي آفريده است که ازلحاظ رفتار مکانيکي به دودسته شکلپذير و ترد تقسيم ميشوند».
در گذشته اين امر در ميان دانشمندان امري مرسوم بوده است که برخي از نمونههاي آن در فصل دوم ذکر شد. بهعنوان مثال دانشمند قرن چهارم، کرجي در زمينه پيدايش آب مينويسد: «خدا آب را چنان آفريد که بيشتر شکافها و رگههاي درون زمين را پر کند و مازاد آن در دريا سرازير گردد؛ بنابراين بايد منبع و منشأ بيشتر آبها از برفوباران و تبديل آب به هوا و هوا به آب باشد».
[1]. «لَيْسَ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَكُّرُ فِي أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» (الكافي، ج2، ص55).
[2]. «لَا عِبَادَةَ كَالتَّفَكُّرِ فِي صَنْعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» (بحار الأنوار، ج68، ص 324).
[3]. سخنراني آيتالله جوادي آملي در جمع اساتيد دانشکده روانشناسي دانشگاه تهران، 14 دي 1390؛ و نيز ببينيد: منزلت عقل در هندسه معرفت ديني، صص141-143.
[4]. از علم سکولار تا علم ديني، ص8.
[5]. پناه بردم به خدا.
[6]. «اَعْدَدْتُ لِکُلِّ هَوْلٍ لا اِلهَ اِلّا اللهُ وَ لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ ماشاءَاللهُ وَ لِکُلِّ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ للهِ وَ لِکُلِّ رَخآءٍ اَلشُّکْرُ للهِوَ لِکُلِّ اُعْجُوبَةٍ سُبْحانَ اللهِ وَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اَسْتَغْفِرُاللهَ وَلِکُلِّ مُصيبَةٍ اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ وَ لِکُلِّ ضيقٍ حَسْبِىَ اللهُ وَ لِکُلِّ قَضآءٍ وَ قَدَرٍ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللهِ وَ لِکُلِّ عَدُوٍّ اِعْتَصَمْتُ بِاللهِ وَ لِکُلِّ طاعَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ»(بحارالانوار، ج84، ص5).
[7]. بقره:231.
[8]. واقعه:68 تا 70.
[9]. طه: 53 و 54.