دليل استفاده از پيوند و گريز
1401/09/17 11:09فصل قبل
چرا پيشنهاد ميشود براي توجه دادن دانشجويان به معارف الهي و مسائل تربيتي از شيوه پيوند و گريز استفاده شود؟ دليل انتخاب اين شيوه چيست و چه محسناتي دارد؟ در پاسخ بايد گفت:
آموزش به دو شيوه رسمي و غيررسمي تقسيم ميشود. آموزش رسمي، «اطلاعات» را افزايش ميدهد و آموزش غيررسمي، چون به صورت ضمني است، ميتواند به «باور» تبديل شود. به عنوان مثال اگر معلّم قرآن در مورد اهميت و احترام قران در کلاس توضيح دهد، اين شيوه، شيوه رسمي است، اما اگر معلمِ درسي غير از قرآن، در کلاس خود، گفتار يا رفتاري مبتني بر احترام به قرآن انجام دهد، اين آموزش، غيررسمي محسوب ميشود.
از اين رو هرگاه استاد عمران در هنگام تدريس، با رعايت تناسب و با استفاده از ذوق سليم، مطلبي اخلاقي، تربيتي يا ديني را (به صورت گريز يا پيوند) مطرح نمايد، دانشجويان، آن مطلب را از استاد درس تخصصي خود بهتر و راحتتر ميپذيرند. چرا که شغل رسمي او آموزش مباحث ديني و اخلاقي نيست و در اين کار نفع شخصي براي او متصور نبوده يا لااقل کمتر متصور است. از اين رو آموزش غيررسمي، ماندگارتر و مؤثرتر است. پس تأثيرگذاري بيشتر در اين روش يکي از دلايل استفاده از پيوند و گريز در ضمن آموزش است.
دليل ديگر آنکه در نگاه الهي، غفلت، مذموم و توجه به خدا، آخرت و دين مطلوب است از اين رو مؤمن چشم عبرت بين دارد و از مسائل دنيوي به مسائل اخروي و از امور مادي به امور الهي منتقل ميشود و ديگران را نيز منتقل مينمايد.
با دقت در آيات و احاديث معصومين g به موارد فراواني از اين نوع گريزها برميخوريم که در اينجا برخي موارد به عنوان نمونه ذکر ميشود. مثلاً خداوند در قران هنگام بر شمردن نعمت لباس و ذکر فوايد آن، بلافاصله مخاطب را از لباس ظاهري به لباس معنوي منتقل مينمايد؛ آنجا که ميفرمايد:
«يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيکمْ لِبَاسًا يوَارِي سَوْآتِکمْ وَ رِيشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَي ذَلِک خَيرٌ ذَلِک مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يذَّکرُونَ؛[1] اي فرزندان آدم، در حقيقت ما براي شما لباسي فرو فرستاديم که عورتهاي شما را پوشيده ميدارد و [براي شما] زينتي است و [ولي] بهترين جامه، لباس تقوا است اين از نشانههاي [قدرت] خداست؛ باشد که متذکر شوند».
همچنين خداوند هنگام بيان نعمت باران و روياندن گياهان به قدرت خود، بلافاصله مخاطب را به بيرون آوردن مردگان از زمين به قدرت خود، منتقل ميکند، آنجا که ميفرمايد:
«وَهُوَ الَّذِي يرْسِلُ الرِّياحَ بُشْرًا بَينَ يدَي رَحْمَتِهِ حَتَّي إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ کلِّ الثَّمَرَاتِ کذَلِک نُخْرِجُ الْمَوْتَي لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ؛[2] و اوست که بادها را پيشاپيش [باران] رحمتش مژدهرسان ميفرستد تا آن گاه که ابرهاي گرانبار را بردارند [و] آن را به سوي سرزميني مرده برانيم و از آن باران فرود آوريم و از هرگونه ميوهاي [از خاک] برآوريم. بدينسان مردگان را [نيز از قبرها] خارج ميسازيم، باشد که شما متذکر شويد.»
اين روش در گفتار و سيره معصومين b نيز وجود دارد، به عنوان مثال امام علي g شب عروسي، فاطمهي زهرا h را نگران و گريان ديدند. پرسيدند: چرا ناراحتي؟ پاسخ دادند: «پيرامون حال و رفتار خويش فکر کردم. پس ورودم به جاي جديد را به ورودم به خانه قبر تشبيه کردم، پس تو را به خدا سوگند ميدهم که: بيا تا به نماز بايستيم و با هم در اين شب خدا را عبادت کنيم» [3]
در اين جريان، حضرت زهرا h از يک امر دنيوي به يک امر اخروي منتقل شدند.
در موردي ديگر اميرمؤمنان g هنگام سخن در مورد حمام که يک امر دنيوي است، خود و مخاطب را به يک امر اخروي منتقل نمودند و فرمودند: چه خوب جايي است حمام که آتش دوزخ را به ياد ميآورد و چرک را ميبرد. معلم بزرگ اخلاق و عرفان، ميرزا جواد ملکي تبريزي، بعد از ذکر حديث بالا مينويسد: «در اين روايت با همه کوتاهياش اشارههايي لطيف به مطالبي مهم و بزرگ است. از آن جمله که آتش (يا آب داغ) حمام، دوزخ را به ياد اهل مراقبت[4] مياندازد و از آن جمله اشاره به اين است که بر مؤمن لازم است در هرچه ميبيند، به مناسبت، به ياد چيزي از آخرت بيفتد. حمام، از اين جهت خصوصيتي ندارد. پس براي مؤمن خردمند سزاوار است در چيزهايي که ميبيند – از ريز و درشت - برايش پند و موعظه باشد». [5]
روش استفاده از گريز که در اين کتاب مدنظر قرار گرفته است، الهام گرفته از روش قرآن و عترت است. البته رعايت تناسب بين مطلب درسي و مطلب ديني يک اصل مهم است که سعي شده در اين کتاب رعايت شود، اما واقع مطلب آن است که هيچ معياري جز ذوق سليم براي رعايت اين تناسب وجود ندارد. از اين رو سعي شده است با کارِ گروهي و در نظر گرفتن چند سليقه، تا حد امکان اين مهم رعايت شود؛ هرچند مسلماً نواقصي وجود دارد که اميدواريم خوانندگان محترم با ذوق و سليقه خود و ارائه پيشنهادهاي تکميلي به غناي کار بيفزايند.
براي تدوين اين فصل، رعايت يک سري اصول لازم بود که در اينجا به پارهاي از آنها اشاره ميشود:
مطالب درسي و ديني با ذکر منبع آورده شود.
حتيالامکان از مطالب و پايگاههاي اينترنتي به عنوان منبع استفاده نگردد و به کتاب ارجاع داده شود.
قبل از هر مطلب براي آن شناسنامه (نام درس، سرفصل مربوطه و عنوان مطلب درسي) ذکر شده باشد، تا خواننده بتواند به راحتي موضوع موردنظر خود را پيدا کند.
مطلب درسي کوتاه و گويا باشد (به اندازه اي باشد که براي استاد اين رشته نياز است، نه بيشتر).
مطلب ديني کوتاه و گويا باشد (بهاندازه اي باشد که فرصت زيادي از کلاس را به خود اختصاص ندهد).
در بخش مطلب ديني حتيالامکان از واژهها و ادبيات آن رشته استفاده شود.
مطالبي که براي جهتگيري ديني - فرهنگي آورده ميشود، متنوع باشد از قبيل: معرفت ديني، خداشناسي، اخلاقي، تربيتي و آموزنده.
جمله ربط بين مطلب درسي و مطلب ديني وجود داشته باشد تا استاد هنگام تدريس بتواند بين اين دو مطلب ارتباط برقرار کند.
توضيحات ديني (يعني توضيحاتي که براي خواننده کتاب لازم و مفيد است و اما فرصت مطرح کردن آن در کلاس درس وجود ندارد) در بخشي تحت عنوان، جهت مطالعه بيشتر آورده شود.
ترجمه روان آيات و احاديث آورده شود.
در صورت امکان، براي فهم بهتر مطلب از تصوير استفاده شود.
در اين فصل تعداد 14 درس از دروس تخصصي رشته عمران (مقطع کارشناسي) انتخاب و برخي از مباحث به عنوان نمونه، بر اساس سرفصلهاي مصوب وزارت علوم ذکر گرديده و پيوند و گريز مرتبط با آن آورده شده است.
[1]. اعراف: 26.
[2]. اعراف: 57.
[3]. «تَفكَّرتُ فِي حالي عِندَ ذَهاب عُمري وَ نُزُولي فِي قَبري فَشَبَّهتُ دُخُولِي فِي فِراشي بِمَنزِلي كَدُخُولِي إلي لَحدِي وَ قَبرِي فَاُنشِدُكَ الله إنْ قُمتَ إلَي الصَّلَوةِ فَتَعبُدَ اللهَ تَعالَي هذِهِ»(فرهنگ سخنان فاطمه زهرا h، محمد دشتي، صفحه 21).
[4]. افرادي که در حال مراقبت از اعمال و نيات خود هستند.
[5]. ترجمه اسرار الصلاه، ص106.