فهرست مختصر نام برخي از مهندسين ايران از زمان باستان

1401/09/20 13:57
فصل قبل

 

ساخت و ساز قدمتي به طول حيات بشر دارد، چنانکه در متون ديني ميخوانيم: اولين کسي که خانه ساخت حضرت آدم g بود.[1] اما در اين بخش فقط به تاريخ ساختوساز در جهان اسلام و ايران اشاره ميشود.

در اين فهرست نام برخي از دانشمندان آمده است. بديهي است تعداد واقعي آنان بهمراتب بيش از اين است و مجال بيشتري ميطلبد. علاقهمندان ميتوانند به کتب مربوطه مانند «تاريخ مهندسي در ايران نوشته دکتر مهدي فرشاد» مراجعه کنند.

ستاسپ: مکتشف و دريانورد و مهندس سازندة قنات (دوره هخامنشي زمان داريوش اول)

بوِيراندا: مهندس دوره هخامنشي زمان خشايارشا

آرتاخه: مهندس و سازنده کانال آتوس (دوره هخامنشي)[2]

برازه: مهندس و احياکننده شهر فيروزآباد (با خراب کردن سد ساخته شده توسط اسکندر) (دوره ساساني، زمان اردشير)

پيروز (ابولؤلؤ): مهندس و سازنده آسيابهاي بادي (دوره اسلامي زمان خليفه دوم)

روزبه: طراح و مهندس شهرهاي کوفه و بصره (دوره اسلامي زمان خليفه  دوم)

نوبخت: ستارهشناس و مهندس ايراني – طراح و سازنده شهر بغداد و کليه مجموعههاي ساختماني آن (دوره اسلامي زمان منصور خليفه عباسي)

ابوريحان بيروني: دانشمند و مهندس در مکانيک، نقشهبرداري، زمينشناسي، مصالح شناس. طراح تقويم چرخدندهاي، مبدع روشهايي در اندازهگيري وزن مخصوص، صاحب تئوري چاههاي آرتزين و آثاري در مکانيک و نقشهبرداري

اخوانالصفا: گروهي مخفي که اکثر آنان ايراني بوده و در رشتههاي گوناگون علوم ازجمله زلزله، جزر و مد و صوت مطالعاتي داشتهاند.

ابوبکرمحمد بن حسن کرجي: نيمه دوم قرن چهارم هجري، مهندس و دانشمند آبهاي زيرزميني

ابوالوفاء بوزجاني: مهندس و دانشمند رياضيات علمي و مهندسي

ابوسهل کوهي:رياضيدان، ستارهشناس و سازنده رصدخانه بغداد (زمان شرفالدين سلطان آلبويه)

حبش الحبيب: اهل مرو،  دانشمند ستارهشناس و زمينشناس اندازهگيري قطر زمين، فاصله بين سيارات و قطر آنها و صاحب کتابي در ساعتهاي آفتابي.

عليشاه: طراح مسجد جامع تبريز و طراح مجموعه شام در تبريز

قوام الدين شيرازي: قرن ششم هجري قمري، طراح گوهرشاد در مشهد، طراح مدرسه غياثيه واقع در خرگرد (خورگرد) شهرستان خواف، طراح مدرسه هرات.

خواجه فخرالدين محمداشترجاني:طراح و معمار مسجد اشترجان

محمود افغاني:معمار مسجد جامع بسطام

استاد شمسالدين محمد: معمار و کاشي تراش زبردست قرن دهم هجري (بناي سردر مسجد قطبيه به امر شاهطهماسب)

استاد علياکبر اصفهاني:معمار و مهندس مسجد امام در اصفهان

استاد محمدعلي: معمار و بناي مسجد شيخ لطفالله

استاد محمدرضا: معمار و آجرتراش (زمان شاه سلطان حسين)، سازنده بناي درب امام اصفهان و مسجد شيخ محمد)

استاد حسين معمار: سازنده بقعه هارون اصفهان ولايت به امرشاه اسمعيل صفوي 918 هجري.

ميرزا نصراصفهاني: دانشمند، پزشک و مهندس. مطابق روايتي نقشه مسجد وکيل از اوست و نيز جام گيتينما در رياضيات.

به فهرست بالا بايد نام صدها مهندس و صنعتکار گمنام ديگر را افزود که از قديميترين ايام، بخش فني تمدن اين سرزمين را پايهگذاري کرده و اخلاف آنها در طي قرون متمادي اين تمدن را توسعه داده و به پيش بردهاند.

باآنکه از اين مردم در تاريخ مهندسي نامي بجاي نمانده، با اين همه هزاران اثر فني و اختراعات بيشماري که به دست آنها به انجام رسيده به خوبي معرف قدرت خلاقه، اصالت فکري و مهارت فني آنان است. در قالب اين صفات و آثار است که نشان اين بزرگان در تاريخ جاودان باقي خواهد ماند.

به انجام رسيدن آثاري مانند تختجمشيد، طاق کسري و ابداعاتي مانند گنبدها و طاقهاي ايراني و فرمهاي خرپايي و ماشينهاي آبي و بادي و بسياري مثالهاي ديگر نشان دهنده درک مکانيکي مهندسين و سازندگان ايراني به شمار ميرود.

همچنين انجام پروژههاي بزرگ مهندسي چون کانال سوئز، راه شاهي و ساختمانهاي بزرگ همگي نشان دهنده  قدرت سازماندهي مديران ايراني در دورههاي قديم هستند. ايرانيان و مهندسين ايراني قديم علاوه بر خصوصياتي که به آنها اشاره شد اين خصوصيت را داشتهاند که هيچگاه به عقايد و روشهاي تازه پشت نکرده بلکه تأثيرات فرهنگهاي ديگر را با فکر و انديشهاي باز ميپذيرفته و مورد بررسي قرارمي داده و نکات پرارزش آنها را جذب و آنها را تکميل ميکردهاند.

در ادامه به شرح خدمات دو تن از اين بزرگان پرداخته ميشود:

ابوبکر محمد بن حسن (حسين) کرجي:

متوفي بين 410 و 420 هجري قمري،رياضيدان و آبشناس ايراني در نيمه دوم سده چهارم و اوايل سده پنجم و همدوره ابوريحان بيروني، زکرياي رازي و بوعلي سينا بوده است اما کسي وي را به اندازه اين سه تن نميشناسد. دستاوردهاي علمي وي تا چندي پيش ناشناخته بود تا اينکه در سال1853ميلادي، مستشرق آلماني، وپکه، بخشي از کتاب الفخري وي را به زبان فرانسه و همراه با تحليلي منتشر ساخت. وپکه در کتاب خود ثابت کرد که بخش عظيمي از کارهاي فيبوناتچي از رياضيدانهاي مسلمان و بهخصوص کرجي اخذ شده است.

کرجي در علم حساب و جبر داراي تحقيقات و نوشتههاي مهمي است. وي در پايهگذاري اصولي در جبر، ريشهيابي اعداد و حل معادلات، نقش مهمي را در تاريخ علم ايران و جهان داراست. درزمينه علوم کاربردي و مهندسي نيز کرجي صاحب نظريات نو و نوشتههاي ارزندهاي است.

کرجي در سده چهارم و پنجم هجري ميزيست. وي در رشتههاي مختلف رياضي چيرهدست بود، در آغاز سده پنجم به پايتخت علمي جهان اسلام، بغداد رفت. بهخوبي آشکار نيست که کرجي تا چه زماني در بغداد به سر ميبرده است. اما گويا پس از قتل وزير بغداد (فخرالملک) که پشتيبان کرجي به شمار ميرفت، اين شهر را هراسان رها کرده و به زادگاه خود (کرج) بازگشته است (403 هجري يا پيش از آن). در آنجا بنا بر دستور ابوغانم معروف به محمد وزير و دبير ويژه منوچهر بن قابوس و شاعرو اديب فرهيخته ايراني درباره «آبهاي دروني زمين و روش بيرون آوردن آنها» گفتاري را مينگارد که فرايند آن، پژوهش کاربردي و بزرگترين شاهکار کرجي است. حاصل آن، کتاب « انباط المياء الخفيه» است. وفات وي در سال 420 هجري، 32 سال پيش از ابوريحان (ره) روي داد. از دستاورد هاي کرجي مي توان به موارد زير اشاره نمود:

آبشناسي:

کرجي را علاوه بر دانشمند رياضي ميتوان چهرهاي تابناک در تاريخ مهندسي ايران و جهان به شمار آورد. وي درزمينه پيدايش آبهاي زيرزميني و راههاي استخراج آنها، نظريهها، روشها و اختراعهاي بديعي داشته است. کرجي جريان آب را از نقطهاي به نقطه ديگر به وجود اختلاف سطح بين دونقطه وابسته ميداند.وي در کتاب «استخراج آبهاي پنهاني» در رابطه با چگونگي پيدايش چشمه مينويسد:

هيچ آب جاري يا جوشندهاي [فوران کنندهاي] در سطح زمين يا در شکم آن وجود ندارد مگر آنکه فاصله منبع آن از مرکز زمين دورتر از فاصله محلي باشد که بر سطح زمين ظاهر ميشود و جاري ميگردد يا فوران ميکند، وضع آب چشمه بههيچوجه غير از اين نميتواند بوده باشد.

کرجي معتقد بود که آبهاي زيرزميني به سه طريق به وجود ميآيند. اول نفوذ آبهاي باران و برف در شکافهاي زمين طبق قانون ميل به مرکز، دوم نفوذ بخار آب و تقطير آن در شکافهاي زمين، سوم صعود بخارهاي آب واقع در زمين و تبديل آن به آب. وي درباره توليد آب و باران چنين اظهارنظر ميکند:

خدا آب را چنان آفريد که بيشتر شکافها و رگهاي درون زمين را پر کند و مازاد آن در دريا سرازير گردد؛ بنابراين بايد منبع و منشأ بيشتر آبها از برف و باران و تبديل آب به بخار و بخار به آب باشد.

موضوع مهم ديگري که کرجي به شرح آن ميپردازد تأثير زلزله در خشک شدن يا پيدايش چشمههاي جديد است. وي ميگويد: هنگام زلزله چشمهها فوران ميکنند و در بعضي مواقع چشمههاي تازه پديدار ميشود و يا آنکه محل چشمهها از جايي بهجاي ديگر منتقل ميشود. علت اين امر آن است که در زيرزمين رگههايي است که آب از آنها عبور ميکند و از چشمههاي روي زمين بيرون ميآيد و خاکهايي که در اطراف اين رگهها قرار دارند سخت (غيرقابل نفوذ) هستند. اگر زمينلرزههايي که بر اثر خروج بخارهاي متراکم شده زيرزمين ايجاد ميشوند، با مجراي اين چشمهها برخورد کند و در خاک آن خللوفرج ايجاد کند و براي آب روزنههاي ديگري که به مرکز زمين نزديکترند ايجاد نمايند، آب از يکي از آن سوراخها بيرون ميآيد و مجراي اولي قطع ميگردد. چهبسا که اين بخار مخزن آبهاي حبس شده، در زيرزمين را بشکافد و برايشان بر سطح زمين راهي باز کند، و درنتيجه چشمهاي تازه ايجاد شود. اين امر بسيار ديده شده است.

کشف نيروي جاذبه و کرويت زمين:

کرجي در کتاب «استخراج آبهاي پنهاني» خود به وضوح از کرويت و نيروي جاذبه و قوانين تعادل و حرکت که چندين قرن بعد توسط دانشمندان اروپايي (گاليله و کپلرو نيوتن و ...) مطرح شد سخن ميراند. وي ميگويد: زمين با تمام کوهها و دشتها و پستي و بلنديهايش کروي شکل است. اجسام سنگين مانند خاک و آب خواستار رسيدن به مرکز زميناند و هرچه جسم سنگينتر باشد اين ميل به مرکز بيشتر است. و همچنين است حال بناها و مکانهايي که از سطح زمين بلندترند که فروافتادن و ويران شدن آنها نتيجه همان مرکزطلبي آنها و کرويت گونه زمين است.کرجي حصول فرم کروي را عامل وصول به حالت تعادل ميداند و معتقد است که هرگونه دوري از شکل کروي موجب حرکت ميشود و حرکت همواره در جهت رسيدن به مرکز و فرم کروي است. از اين جهت او وجود کوهها و ناهمواريهاي سطح زمين را عامل و وسيلهاي براي به هم زدن تعادل حرکت زمين ميداند. وي در اين زمينه ميگويد: «... و خدا خاک زمين را بسيار گونهگون آفريد. همه اينها براي آن است که آب سطح زمين را بپوشاند و شکل کروي خود را به دست نياورد، تا از  پي آن ساکن بماند و از جريان بازايستد.

نقشهبرداري زميني:

بهاحتمال قوي کرجي نخستين کسي است که نقشه برداري زيرزميني را مطرح کرده است. وي براي هدايت راستا و شيب کف قنات روشهايي ارائه کرده که از نظر اصول رياضي درست منطبق بر آن چيزي است که امروزه در نقشه برداريهاي زيرزميني انجام ميشود و تفاوت اندک آنها در اجرا، به دليل ابزارهايي مثل تئودوليت است که در آن زمان موجود نبوده است.

ابوبکر کرجي در جبر و حساب، نوآوريهاي بسياري انجام داده است و قبل از او خوارزمي و ابوکامل شجاع بن اسلم مصري تنها گامهايي در اين زمينه برداشته بودند.

در جبر، پا را از خوارزمي فراتر ميگذارد و به معادلات با درجات بالاتر از 2 ميپردازد.

اختراع تراز دايرهاي و اختراع زاويه ياب و ارتفاع ياب:

معرفي يکي از مهمترين روشهاي حل مسئله به نام  اصل استقراي رياضي « (که هنوز هم در حل بسياري از مسائل رياضي بسيار دشوار، بهعنوان يکي از بهترين روشها است) از اوست؛ ولي در کتابهاي غربي نامي از اين شخصيت مهم و مشهور بهعنوان کاشف اين اصل نبردهاند.

تراز مربعي اختراع کرجي:

شيخ بهايي:

بهاءالدين محمد بن عزالدين حسين معروف به شيخ بهايي در سال 953 هـ .ق در بعلبک لبنان متولد شد. طراح و معمار بناهاي ماندگار متعدد مانند مسجد چهارباغ، گرمابه شيخ بهايي و نيز احداث شهر نجفآباد.

 بهاءالدين در کودکي به همراه پدرش به ايران آمد و پس از اتمام تحصيلات، شيخالاسلام اصفهان شد. وي در علوم فلسفه، منطق، هيئت و رياضيات تبحر داشت، مجموعه تأليفاتي که از او برجايمانده در حدود 88 کتاب و رساله است. وي در سال 1031 هـ .ق در اصفهان درگذشت و بنا بر وصيت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علي بن موسيالرضا g دفن کردند. 

خدمات شيخ بهائي:

در عرف مردم ايران، شيخ بهايي به مهارت در رياضي و معماري و مهندسي معروف بوده و هنوز هم به همين صفت معروف است، چنانکه معماري مسجد امام اصفهان و مهندسي حصار نجف را به او نسبت ميدهند و نيز شاخصي براي تعيين اوقات شبانهروز از روي سايه آفتاب يا به اصطلاح فني، ساعت آفتابي يا صفحه آفتابي و يا ساعت ظلي در مغرب مسجد امام (مسجد شاه سابق) در اصفهان هست که ميگويند وي ساخته است.

تقسيم آب زايندهرود:

نخستين کار جالب او تقسيم صحيح و مهندسي آب زايندهرود به محلهها و باغهاي شهر اصفهان بود. او با محاسبه دقيق و به دست آوردن آمار بارندگي مناطق مختلف اصفهان، حومه و کوهستانهاي اطراف و همچنين سرچشمه زايندهرود، طرح دقيق نهرها و شيب و عرض جويبارها و سهم استفاده آب هر باغ و محله و منزل، به اختلاف چندينساله مردم اين منطقه پايان داد.

اين منطقه تا قبل از تقسيم آب، هميشه در حال نزاع و جنگ و خونريزي قبيلهاي براي تقسيم آب بود و با اين کار شيخ بهايي، اين گرفتاري براي هميشه حل شد. شيخ بهايي طرز تقسيمبندي جريان آب زايندهرود را با توجه به محاسبات خيلي دقيق به 33 سهم تقسيم نمود که هر سهم معادل 5 شبانهروز قسمتي از آب رودخانه است که بايد آب موجود در رودخانه به هر محله سرازير شود که امروزه با نصب دستگاههاي مختلف آبسنج، در نقاط زايندهرود به همان نتيجه رسيدهاند که او در بيش از چهار قرن پيش رسيده بود.

ساخت مسجد چهارباغ روي لجن زار:

کار مهم ديگر شيخ بهايي بناي مسجد مشهور چهارباغ است که چون در مسير يکي از کانالهاي آب زايندهرود قرار داشت و امکان نداشت که روي آنهمه لجن و آب، ساختمان عظيم و سنگي ساخته شود و ساختمان، با خطر ريزش مواجه ميشد، شيخ بهايي دست به ابتکار جالبي زد. شيخ براي انجام اين کار پيشنهاد کرد که ابتدا، مقدار زيادي زغال چوب به ضخامت 2 متر در سرتاسر پي ساختمان پخش کنند و پس از کوبيدن زغال در کف پيها، روي آن را با ساروج و شفته پر کرده و پيهاي ساختمان را روي ساروج و شفته، قرار دهند .

از آنجا که هر چه ملات، بيشتر پا بخورد، چسبندگي گل بهتر شده و خوب عمل ميآيد از اين لحاظ به دستور شيخ بهايي ابتکاري براي هر چه بيشتر پا زدن گلها به کار برده شد که ملات بناي مسجد هر روز زير پاي مردم و کودکان اهل اصفهان بيوقفه پا بخورد و با هم مخلوط شود .

ابتکار شيخ بهايي اين بود که دستور داد هر روز صبح چند سکه طلا را در خاک ملاتها بريزند و سپس گل درست کنند و به مردم اطلاع دهند که بيايند و سکهها را براي خود بيابند. مردم، گروهگروه گل ملاتها را از صبح لگدمال کرده و تا غروب، تعدادي سکه براي خود پيدا ميکردند و با اين روش گل ملاتها کاملاً عمل ميآمد؛ يعني همين کاري که امروزه هم براي گل خاک رس کاشيسازي با ماشينهاي مکانيکي مخلوطکن انجام ميگيرد (البته امروزه، اين بنا به مدرسه چهارباغ، مشهور است).

روش ساخت گل مخصوص شيخ بهايي براي بناي ساختمانهاي عظيم روي مردابها و لجنزارها، بعدها موردتوجه اروپاييان قرار گرفت و آنها هم براي ساختن ساختمانهاي خود از اين روش جالب استفاده کردند و ساختمانهاي عظيم خود را با اين روش ساختند و هنوز هم در بعضي از نقاط به همين روش عمل ميکنند .

 

 گرمابه شيخ بهايي:

ماجراي اين حمام و گرم نگهداشتن آب آن، با يک شمع، به رازي حلنشدني در تاريخ تبديلشده بود که با کنکاشهاي پيدرپي بالاخره راز اين حمام تاريخي کشف شد .

شيخ بهايي با استفاده از طلا که رسانايي بالا و در انتقال گرما نقش مؤثري دارد، منبع اين حمام را ساخت و به دليل استفاده از طلا و جلوگيري از سرقت آن، راز ساخت آن را پنهان نگه داشت. يکي ديگر از کارهاي شيخ بهايي ساختن گرمابهاي است که بهاحتمال نزديک بهيقين از روي ايده شمع خودکار احمد بن موسي بن شاکر خراساني ساختهشده است .

تأمين مايع سوخت، در زمان شيخ بهايي با يک لوله زيرزميني به عصارخانه جنب حمام وصل شده بود و با توليد روغنهاي کرچک، کنجد و روغنهاي سوختي ديگر که در محل مذکور روغنکشي ميشده، تأمين ميگرديد .

روي شمع مذکور، لگن مسي بوده که حجم آبي را برابر با 3 و يا 4 سطل گنجايش داشته و مرتباً در شبانهروز گرم بوده و آب آن براي کساني که از شستشو فراغت يافته بودند و در سربينه حمام (قسمت خروجي نزديک در) کار گذاشته و جاسازي کرده بودند. دستگاه مذکور را حدوداً اواخر حکومت زنديها از زيرزمين بيرون آوردند و به خارج از ايران منتقل کردند. تقريباً کار اين دستگاه شبيه آبگرم کنهاي گازي ِديواري است که آب را سريع گرم ميکند.

احداث شهر نجفآباد:

در دوره صفوي، شهر نجفآباد با طرح شيخ بهايي و به پيشنهاد او بهعنوان يک شهر جديد احداث شده است. اين شهر نقشه معماري و شهرسازي پيشرفتهاي دارد که نقشه اصلي آن از سوي شيخ بهايي ترسيم شده است و در موزه شهر ليسبون پايتخت پرتغال نگهداري ميشود.

سازههاي آبي شوشتر

مجموعه هاي به هم پيوسته از13 اثر تاريخي شامل پلها، بندها، آسيابها، آبشارها، کانالهاي دست کند و تونلهاي عظيم هدايت آب هستند که در ارتباط با يکديگر کار ميکنند و در دوران هخامنشيان تا ساسانيان، جهت بهرهگيري بيشــتر از آب ساخته شدهاند. در سفرنامه مادام ژان ديولافوآ باستانشناس نامدار فرانســوي از اين محوطه به عنوان بزرگترين مجموعه صنعتي پيش از انقلاب صنعتي ياد شده است. اين 13 اثر تاريخي به فاصله کمي از يکديگر درمحدوده شهر شوشتر واقع شدهاند با احراز معيارهاي 1، 2 و 5 با عنوان سيستم آبي تاريخي شوشتر به صورت يکجا به عنوان دهمين اثر ايران در فهرست ميراث جهاني يونسکو با شماره  1315به ثبت رسيدهاند.[3]

قنات

قنات يک راهروي زيرزميني است که آب را از آبخوان يا سفره آب زيرزميني به اراضي پستتر منتقل مي کند. در واقع، قنات متشکل است از چندين چاه که بصورت عمودي در يک سطح شيب دار حفر شده اند و اين چاهها در زير زمين با يک راهروي با شيب ملايم تر از سطح زمين به يکديگر متصل مي شوند. عمق اولين چاه (مادر چاه) که معمولاًدريک مخروطه آبرفتي فرو رفته است، بيشتر از سطح آب زيرزميني مي باشد. اين چاهها با فواصل  20تا  200متري ميان ناحيه تره کار و خشــکه کار قنات قرار دارند. از بالا، سيستم قنات شبيه مسيري از لانه مورچهها مي باشد که از دامنه کوه آغاز شده و تا رسيدن به محل برداشت آب در بيابان امتداد دارد.[4]

 

 


[1]. «إن آدم هو الذي بنى البيت و وضع أساسه‏»(الوافي، ج12، ص136).

 

[2]. کانال دريايي سوئز بهوسيله مهندسان ايراني به سرپرستي مهندس آرتاخه هخامنشي به فرمان داريوش اول به وجود آمده و افتخار آن براي هميشه از آن ايران و ايراني است. داريوش با توجه به اهميت راههاي دريايي بهويژه راه دريايي بين مصر و ايران دستور داد کانالي بين درياي سرخ از راه نيل به درياي مديترانه ايجاد شود. (نقش ايرانيان در تاريخ تمدن جهان، ص111)  

 

[3]. http://whc.unesco.org/en/decisions/1956.

 

[4]. http://icqhs.org/SC.php?type=static&id=29.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات