تقريظ پروفسور عبدالحميد بامنيري
1401/07/27 08:44فصل قبل
باسمه تعالي
از نظر اسلام علم شيمي علمي غير ديني نيست و در تمدن گذشته اسلامي، اين علم در حوزههاي علم ديني رشد مييافت و گاهي عالمان ديني محققان اين رشته نيز بودند. يک عالم ديني در اسلام، تمام جهان را فعل خداي متعال ميداند و علم شيمي و فيزيک و... راه شناخت افعال الهي ميداند. و تفکيک اين علوم، از علوم ديني، ناشي از نگاههاي سکولار است که متاسفانه در بعضي افراد نيز رخنه کرده است. چنانچه در بعضي موارد سخن از تناقضات علم، با دين به ميان ميآيد. در حالي که علم اگر علم(يعني کشف واقعيت) باشد و دين اگر دين الهي باشد، هر دو از يک منبع سرچشمه ميگيرد و تعارضي بين آن دو نيست.
اگر هم زماني تعارضي احساس شود ناشي از خطاي دانشمندان يا عالمان ديني است، نه خطاي علم يا دين.
همانگونه که در خصوص علم شيمي نيز ميتوان تعارضها و تناقضهايي بين نظرات دانشمندان آن ديد. اين مساله، ما را متوجه آن ميکند که هر دستاورد بشري را حق مطلق نبينيم.
در هرصورت تعارض منطقياي نميتواند بين دين و علوم مادي، وجود داشته باشد.
چرا که دين، از عوالم غيب ميگويد و علوم مادي با ابزارهاي مادي، تنها در حدّ ماده ميتوانند اظهار نظر کنند. در مواردي هم که ادعاي تعارض شده است، بايد به نحو جزئي و موردي وارد شد. آن گاه خواهيم ديد که در بسياري از موارد تعارضها، نه به دليل تجربهها و ادراکات حواس، بلکه به دليل پيش فرضهاي فلسفي و غير تجربي حاکم بر گزارههاي علمي است . کج فهمي آموزههاي ديني نيز تاثيري جدي بر تلقي تعارض دارد و در مواردي که احساس تعارض ميشود، اگر ادعاي دينِ حق، درست درک شود، خواهيم ديد که تعارضي وجود ندارد.
از آن جهت که انسان، به تعبير قرآن کريم در آيه 60 سوره هود «مکلف به احيا و آباد کردن زمين» و حفظ نعمتهاي الهي است، لذا ملزم به فراگيري علوم و دانشي است که وي را به اين مهم رهمنون ميسازد.
چگونگي رسيدن به اين مهم به عقل و استعداد انسان واگذار شده است. به دليل آن که بر اساس آيه 20 سوره لقمان خداي متعال قدرت اکتشاف و به استخدام در آوردن امکانات و اشياي زميني و آسماني را براي زندگي و رفاه انسان در اختيار وي نهاده است. البته فراگيري علوم اين چنيني، واجب کفايي است؛ يعني بر همه افراد جامعه واجب نيست که فيزيک دان، شيمي دان، رياضي دان و ... باشند، بلکه اگر تعدادي به آموختن اين علوم اقدام کردند، اين وجوب از ديگران برداشته ميشود. دنياي کنوني اهميت علوم را شناخته است و متاسفانه اين دنياي غرب است که از نظر صنعت و تکنولوژي از ما پيشي گرفته و اين علوم را در انحصار خويش در آورده و آنها را در اختيار تحقق اهداف بعضاً شيطاني خود گرفته است.
انسان -که خليفه و جانشين پروردگار عالَم و عالَميان است- در قبال زندگي مسئول و در برابر کره خاکي مکلف به آباد کردن و سازندگي در آن است. همانگونه که مجاز به استفاده و بهره برداري از امکانات آن- که خداوند آنها را به تسخير انسان در آورده است- ميباشد.
اشاره برخي آيات به پيدايش آتش از درخت سبز، مجاورت آبهاي شيرين و شور بدون اختلاط، شکل پذيري آهن در دست حضرت داوود، پيوستگي زمين و آسمان و جدا شدن آنها از يکديگر، توجه دادن به رقيق شدن هوا و کمبود اکسيژن در لايههاي بالاي جو، بر شمردن منفعت و ضرر برخي مواد و چگونگي استفاده از آنها و بيان احکام حليت و حرمت که ميتواند انسان را به سوي تحقيق علمي راهنما باشد، اين حقيقت را آشکار ميسازد که اگرچه قرآن؛ کتاب فيزيک و شيمي و... نيست، بلکه به منظور هدايت و تربيت بشر نازل شده است، اما در عصري که جاهليت بر جهان سايه افکنده بود و دانشمندان به جرم دانستن و بيان عقايد خود در دادگاههاي تفتيش عقايد محاکمه و سوزانده ميشدند، قرآن کريم با روشنگريهاي علمي خود به تکريم جايگاه علم و تفکر پرداخت و بشر را در عرصهي مبارزه با جهل و ظلمت رهبري نمود.
اينجانب به عنوان معلمي که هم در دورههاي دانشگاهي و قبل از آن به تدريس و مطالعه و حتي تدوين متون شيمي در سطح بين المللي پرداختهام اذعان دارم که همه علوم از جمله علم شيمي ميتوانند راهي براي شناخت بيشتر خدا و جهان باشند. بايستي به اين نکته توجه داشت که هدف از آموزش، شناخت بيشتر آفرينش و فلسفه وجودي هر آفريده هست. با توجه به هدفي که ذکر شد، اهميت نگارش اين کتاب بيشتر نمايان ميشود. هرچند اولين قدم در هر زمينه کاري، معمولا با برخي کاستيها همراه است اما اين کتاب، کاري در نوع خود کم نظير است. اميد است خداوند متعال از کليه دست اندرکاران اين مهم بپذيرد و مدرسان محترم علم شيمي بتوانند در تدريس خود از مطالب مفيد آن سود ببرند. از طرفي به نظر اينجانب اين کتاب ميتواند براي تدريس شيمي در سالهاي اخر دبيرستان و سال اول دانشگاه بسيار مفيد باشد.
پروفسور عبدالحميد بامنيري
استاد تمام و عضو هيئت علمي دانشکده شيمي دانشگاه کاشان
و عضو اصلي کميته شيمي آلي انجمن شيمي ايران