1-2-نمونه1: مفاهيم اساسي

1401/07/27 14:24
فصل قبل

 

1-1-2- واحدهاي اندازهگيري

امروزه به صورت جهاني براي سنجش هر چيزي از معيار و ميزاني استفاده ميکنند که اين معيارها موردتوافق مجمع عمومي اوزان و اندازهها بوده و تحت عنوان دستگاه بينالمللي واحدها (SI) است که شامل 7 واحد اصلي ) متر واحد طول، کيلوگرم واحد جرم، ثانيه واحد زمان، آمپر واحد جريان، کلوين واحد دما، مول واحد مقدار جسم، کاندلا واحد شدت نور ) و 2 واحد فرعي( راديان واحد زاويه، استراديان واحد زاويه فضايي) است[1].

بايد توجه داشت که اندازهگيري و رعايت اندازه در همه امور جهان اعم از مادي و معنوي رعايت مي‌‌شود. در خصوص رعايت اندازه در جهان مادي خداوند ميفرمايد:

«إِناَّ کلَّ شَيءٍ خَلقناَهُ بقِدَرٍ؛[2] ما هر چيزي را به اندازه آفريديم»

و ازاينروست که خدا را چنين ميخوانيم:

«يا مَنْ اِلَيْهِ التَّدْبيرُ وَ لَهُ الْمَقاديرُ؛ [3] اي آنکه تدبير امور با او و اندازهها به دست اوست.»

در خصوص اندازهگيري در امور معنوي و اخروي نيز خداوند ميفرمايد:

 «وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَمَهِ؛[4] ترازوهاي عدالت را در روز قيامت وضع ميکنيم.»

در حقيقت واحد اندازهگيري يا همان ميزان اعمال در روز قيامت اميرالمؤمنينg و فرزندان ايشان ميباشند[5]. يعني براي آنکه معلوم شود يک فرد تا چه اندازه وظايف خود را در قبال خداوند انجام داده است، اعمال او با اعمال اميرالمؤمنين g و ساير ائمه g سنجيده ميشود. همان گونه که براي تشخيص انحراف يک خط از خط کشي استفاده ميشود که ذره اي انحراف در آن نيست. «درواقع مردان و زنان نمونه جهان، مقياسهاي سنجش اعمال انسانها هستند و هرکسي به آن اندازه که به آنها شباهت دارد، وزن دارد و آنها که از ايشان بيگآنهاند، کموزن يا بيوزن هستند»[6].

2-1-2- مخلوط همگن و ناهمگن

مخلوط ناهمگن مخلوطي است که اجزاي سازندهي آن بهطور يکنواخت در همه جاي آن پخش نشده و قابل تشخيص است. به عبارتي مخلوط ناهمگن داراي يک يا چند مرز قابل رؤيت بين اجزاي تشکيل دهنده است. آب گلآلود و يا مخلوط آب و روغن مثالهايي از مخلوط ناهمگن است.

مخلوط همگن مخلوطي است که اجزاي سازنده آن بهطور يکنواخت پخش شده و يک فاز را تشکيل ميدهند و اجزاء آن قابل تشخيص از يکديگر نيستند و مرزي بين آنها وجود ندارد. براي مثال ميتوان اين موارد را به عنوان مخلوط همگن نام برد: مخلوط آب و الکل، آب و نمک، هوا (که مخلوطي از گازهاي اکسيژن، نيتروژن و ديگر گازها ازجمله گازهاي نادر است)، آلياژ برنج (که از مس سختتر بوده و شامل 70 % مس و 30 % روي است)، آلياژ آهن و مس و استيل نرم (که مقاومتر و سختتر از آهن خالص است و از7/99 % آهن و 3/0 % کربن تشکيل شده است[7]).

در پارهاي از موارد بشر براي بهبود خواص فيزيکي و شيميايي مواد مختلف به ويژه آلياژهاي فلزي آنها را به صورت مخلوط همگن در ميآورد. در قرآن کريم نيز با اشاره به داستان ذوالقرنين و ساختن سد به آلياژ آهن و کربن که مخلوط همگن است و کاربرد آن در ساخت سد اشاره شده است[8]: «ءاَتوُني زُبرَ الحدِيدِ حَتي إذِاَ سَاوَي بين الصَّدَفين قاَلَ انفخوا حَتي إذِاَ جَعلَه ناَرًا قاَلَ ءاَتوُني أفرِغْ عَليهِ قِطرًا * فمَا اسْطَاعُوا أنَ يظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتطَاعُوا له نقبا[9]؛ قطعات بزرگ آهن برايم بياوريد و آنها را روي هم بچينيد تا وقتيکه کاملاً ميان دو کوه را بپوشاند، گفت: در اطراف آن آتش بيفروزيد، و در آن بدميد( آنها دميدند)تا قطعات آهن گداخته (و ذوب) شد، و گفت: اکنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روي آن بريزم، سرانجام چنان سد مستحکمي ساخت که طايفه يأجوج و مأجوج قادر نبودند از آن بالا روند و نميتوانستند روزنهاي در آن ايجاد کنند[10]

 

 


[1]. مراجعه شود به: شيمي عمومي مورتيمر، صص  5 و6.

 

[2]. سوره قمر، آيه 49.

 

[3]. مصباح المتهجد، ج2، ص810، اعمال ماه رجب، دعاي ام داوود.

 

[4]. سوره انبيا، ، آيه 47.

 

[5]. بحارالانوار، جلد 7، ص 151.

 

[6]. تفسير نمونه، جلد 6، ص 92.

 

[7]. مراجعه شود به: اصول شيمي سيلبربرگ، ص 76؛  شيمي عمومي مورتيمر، ص5.

 

[8]. در اين آيه صحبت از مخلوط شدن آهن و مس نيست تا آلياژ همگن يا ناهمگن محسوب شود. البته ميتوان به مخلوط آهن و کربن -دميدن  دود و کربن آتش در آن- بهعنوان آلياژ اشاره کرد.

 

[9]. سوره کهف آيات 97 و 96.

 

[10]. ردم (بـر وزن مـرد) در اصل به معنى پر کردن شكاف بهوسيله سنگ است، ولى بعداً بـه مـعـنـى وسيعتري كـه شـامـل هـرگـونـه سـد، و حـتـى شامل وصله كردن لباس ميشود گفته شده است. جـمـعـى از مـفـسـران مـعـتقدند كه (ردم ) به سد محكم و نيرومند گفته ميشود و طبق اين تفسير ذوالقرنين به آنها قول داد كه بيش ازآنچه انتظار دارند بنا كند ضمناً بايد توجه داشت كه سد (بر وزن قد) و سد (بر وزن خود) به يك معنى است و آن حـائلى اسـت كه ميان دو چيز ايجاد ميکنند، ولى به گفته راغب در مفردات بعضى ميان اين دو فرق گذاشتهاند، اولى را مصنوع انسان و دومى را حائلهاي طبيعى دانستهاند سپس چنين دستور داد: قطعات بزرگ آهن براى من بياوريد) (آتونى زبر الحديد) (زبر) جمع (زبره ) (بر وزن غرفه ) به معنى قطعات بزرگ و ضخيم آهن است. هنگاميکه قطعات آهن آماده شد، دستور چيدن آنها را به روى يكديگر صادر كرد تا کاملاً ميان دو كوه را پوشاند (حتى اذا ساوى بين الصدفين ) صـدف  در ايـنجا به معنى كناره كوه است، و از اين تعبير روشن ميشود كه ميان دو كناره كوه شكافى بوده كه يأجوجومأجوج از آن وارد ميشدند، ذوالقرنين تصميم داشت آن را پر كند بههرحال سومين دستور ذوالقرنين اين بود كه به آنها گفت مواد آتشزا (هيزم و مانند آن ) بياوريد و آنها در دو طرف اين سد قرار دهيد، و با وسايلي كه در اختيار داريد (در آن آتـش بـدمـيـد تـا قـطـعـات آهـن را، سـرخ و گـداخـتـه كـرد) (قال انفخوا حتى اذا جعله نارا) در حقيقت او ميخواست، از اين طريق قطعات آهن را به يكديگر پيوند دهد و سد يکپارچهاي بـسـازد، و بـا ايـن طـرح عـجـيـب، همان كارى را كه امروز بهوسيله جوشكارى انجام ميدهند انـجـام داد، يـعـنـى بهقدري حـرارت به آهنها داده شد كه كمى نرم شدند و به هم جوش خوردند سـرانـجـام آخـريـن دسـتـور را چـنـيـن صادر كرد (گفت مس ذوبشده براى من بياوريد تا بروى اين سد بريزم ) (قال آتونى افرغ عليه قطرا) و بهاينترتيب مجموعه آن سد آهنين را با لايهاي از مس پوشانيد و آن را از نفوذ هوا و پوسيدن حفظ كرد. تفسير نمونه ج12، ص531.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات