دليل استفاده از پيوند و گريز

1401/10/18 16:27
فصل قبل

 

استفاده از پيوند به علت ارتباط مستقيم با مطلب درسي، نياز چنداني به توضيح چرايي استفاده از آنها ندارد اما گريز به علت ارتباط غيرمستقيم با بحث، نياز دارد (چرايي استفاده از اين روش) براي خوانندگان محترم توضيح داده شود.

آموزش به دو شيوه رسمي و غيررسمي تقسيم ميشود. متخصصان مربوطه معتقدند آموزش رسمي، اطلاعات را افزايش ميدهد و آموزش غيررسمي، چون بهصورت ضمني است؛ درنتيجه به باور تبديل ميشود؛ بهعنوانمثال اگر معلّم قرآن در مورد اهميت و احترام قرآن در کلاس توضيح دهد اين شيوه، شيوه رسمي است اما اگر معلمِ درسي غير از قرآن، در کلاسِ خود گفتار يا رفتاري مبتني بر احترام به قرآن انجام دهد، اين آموزش، غيررسمي محسوب ميشود.

بهعنوانمثال هرگاه استاد درس فيزيک در هنگام تدريس، با رعايت تناسب و با استفاده از ذوق سليم، مطلبي اخلاقي، تربيتي يا ديني را مطرح نمايد، دانشجويان آن مطلب را از استاد درس تخصصي خود بهتر و راحتتر ميپذيرند. چراکه شغل رسمي او آموزش مباحث ديني و اخلاقي نيست و بنابراين دانشجويان نفع شخصي براي وي متصوّر نيستند يا لااقل کمتر متصوّر ميباشند.

تجربيات و تحقيقات نشان داده است آموزش غيررسمي ماندگارتر و مؤثرتر است. پس تأثيرگذاري بيشتر در اين روش يکي از دلايل استفاده از گريز در ضمن آموزش است.

دليل ديگر آنکه در نگاه الهي غفلت، مذموم و توجه به خدا، آخرت و دين مطلوب است. ازاينرو مؤمن چشم عبرت بين دارد و از مسائل دنيوي به مسائل اخروي و از امور مادي به امور الهي منتقل ميشود و ديگران را نيز منتقل مينمايد.

با دقت در آيات و احاديث معصومين به موارد فراواني از اين نوع گريزها برميخوريم که در اينجا برخي موارد بهعنوان نمونه ذکر ميشود. مثلاً خداوند در قرآن هنگام برشمردن نعمت لباس و ذکر فوايد آن بلافاصله مخاطب را از لباس ظاهري به لباس معنوي منتقل مينمايد؛ آنجا که ميفرمايد: «يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيکمْ لِبَاسًا يوَارِي سَوْآتِکمْ وَ رِيشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَي ذَلِک خَيرٌ ذَلِک مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يذَّکرُونَ؛[1] اي فرزندان آدم در حقيقت ما براي شما لباسي فرو فرستاديم که زشتيهاي شما را پوشيده ميدارد و براي شما زينتي است ولي بهترين جامه، لباس تقوا است. اين از نشانههاي قدرت خداست؛ باشد که متذکر شوند.»

همچنين خداوند هنگام بيان نعمت باران و روياندن گياهان به قدرت خود، بلافاصله مخاطب را به بيرون آوردن مردگان از زمين به قدرت خود متذکر ميکند؛ آنجا که ميفرمايد: «وَهُوَ الَّذِي يرْسِلُ الرِّياحَ بُشْرًا بَينَ يدَي رَحْمَتِهِ حَتَّي إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ کلِّ الثَّمَرَاتِ کذَلِک نُخْرِجُ الْمَوْتَي لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ؛[2] و اوست که بادها را پيشاپيش باران رحمتش مژدهرسان ميفرستد تا آنگاه که ابرهاي گرانبار را بردارند آن را به سوي سرزميني مرده برانيم و از آن باران فرود آوريم و از هرگونه ميوهاي از خاک برآوريم بدينسان مردگان را نيز از قبرها خارج ميسازيم باشد که شما متذکر شويد.»

اين روش در گفتار و سيره معصومين نيز وجود دارد، بهعنوانمثال امام علي شب عروسي، فاطمة زهرا را نگران و گريان ديدند. پرسيدند: چرا ناراحتي؟ پاسخ دادند: پيرامون حال و رفتار خويش فکر کردم. پس ورودم به خانه جديد را به ورودم به خانه قبر تشبيه کردم. پس تو را به خدا سوگند ميدهم که بيا تا به نماز بايستيم و باهم در اين شب خدا را عبادت کنيم.[3]

در اين جريان حضرت زهرا از يک امر دنيوي به يک امر اخروي منتقل شدند. در موردي ديگر اميرمؤمنان هنگام سخن در مورد حمام که يک امر دنيوي است، خود و مخاطب را به يک امر اخروي منتقل نمودند و فرمودند: چه خوب جايي است حمام که آتش دوزخ را به ياد ميآورد و چرک را ميبرد.

معلم بزرگ اخلاق و عرفان، ميرزا جواد ملکي تبريزي بعد از ذکر حديث بالا مينويسد: «در اين روايت با همه کوتاهياش اشارههايي لطيف به مطالبي مهم و بزرگ است. از آن جمله که آتش حمام، دوزخ را به ياد مراقبان مياندازد؛ و از آن جمله اشاره به اين است که بر مؤمن لازم است در هرچه ميبيند به مناسبت، ياد چيزي از آخرت بيفتد. حمام ازاينجهت خصوصيتي ندارد. پس براي مؤمن خردمند سزاوار است در چيزهايي که ميبيند – از ريزودرشت – برايش پند و موعظه باشد.»

روش استفاده از گريز که در اين کتاب مدنظر قرارگرفته، الهام گرفته از روش قرآن و عترت است. البته رعايت تناسب بين مطلب درسي و مطلب ديني يک اصل مهم است که سعي شده در اين کتاب رعايت شود اما در واقع هيچ معياري جز ذوق سليم براي رعايت اين تناسب وجود ندارد.

ازاينرو سعي شده است با کار گروهي و در نظر گرفتن چند سليقه تا حد امکان اين مهم رعايت شود؛ هرچند مسلّم نواقصي وجود دارد که اميدواريم خوانندگان محترم با ذوق و سليقه خود و ارائه پيشنهادهاي تکميلي به غناي کار بيفزايند.

درس فيزيک 1 ويژه دانشجويان مهندسي، شامل مکانيک و گرما است که دانشجويان در ترم اول آن را ميگيرند و معادل 3 واحد درسي هست. در اين فصل برخي مطالبي که دانشجوي مقطع کارشناسي در درس فيزيک مکانيک و گرما بايد فراگيرد، انتخاب شده سپس در هر مبحث بعد از بيان مطلب درسي بهصورت کوتاه، نکته ديني يا فرهنگي (که متناسب آن باشد) ذکر شده است. براي تدوين اين فصل نياز به کار جمعي و رعايت يکسري اصول بود که در اينجا به پارهاي از آنها اشاره ميشود.

مطالب درسي و ديني با ذکر منبع آورده شود.

ترتيب مطالب درسي ارائهشده بر اساس ترتيب و فصلبندي کتاب مباني فيزيک (جلد اول: مکانيک و گرما) نوشته ديويد هاليدي و همکارانش بوده که در اکثر دانشگاهها بهعنوان مرجع درسي براي دانشجويان ترم اول رشته علوم پايه و مهندسي تدريس ميگردد.

مطلب درسي کوتاه و گويا باشد (بهاندازهاي که براي استاد اين رشته نياز است؛ نه بيشتر و فرصت زيادي از کلاس را به خود اختصاص ندهد).

در بخش مطلب ديني حتيالامکان از واژهها و ادبيات آن رشته استفاده شود.

مطالبي که براي جهتگيري ديني- فرهنگي آورده ميشود، متنوع باشد از قبيل معرفت ديني، خداشناسي، اخلاقي، تربيتي، تاريخي و آموزنده.

جمله ربط بين مطلب درسي و مطلب ديني وجود داشته باشد تا استاد هنگام تدريس بتواند بين اين دو مطلب ارتباط برقرار کند.

مطلب درسي بهگونهاي نوشته شده باشد که اگر يک فردي که متخصص اين رشته هم نيست آن را مطالعه کند؛ ارتباط بين آن و مطلب ديني را متوجه شود.

توضيحات ديني (توضيحاتي که براي خواننده کتاب لازم و مفيد است و اما فرصت مطرح کردن آن در کلاس درس وجود ندارد) در بخشي تحت عنوان، جهت مطالعه بيشتر آورده شود.

ترجمه روان آيات و احاديث آورده شود.

 


[1].  اعراف:26.

 

[2].  اعراف:58.

 

[3].  فرهنگ سخنان فاطمه زهرا (سلام الله عليها)، ص21.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات