ديدگاه فيزيک‌دانان ملحد

1401/10/19 14:00
فصل قبل

 

از نگاه اين فيزيکدانها جهان بهخوديخود به وجود آمده و نيازي به پديدآورندهاي متافيزيکي ندارد. اين افراد هرچه را که با علم آنها قابل توجيه نيست (مانند معجزات الهي يا حيات پس از مرگ) نفي ميکنند. وَينبرگ[1] فيزيکدان معروف آمريکايي و کسي که همراه عبدالسلام فيزيکدان مسلمان جايزه نوبل را کسب کرد ميگويد: «به نظر من اين بسيار مهم است که ما ميتوانيم جهان را هم در زيستشناسي و هم در علوم فيزيکي بهگونهاي تبيين کنيم که نيازي به دخالت خدا نباشد.»

يا استيون هاوکينگ[2] فيزيکدان معروف انگليسي که اگرچه در کتاب «طرح بزرگ»[3] در سال 2010 از عدم ضرورت خالقي براي جهان سخن گفت، اما چهار سال بعد در سال 2014 در مصاحبه با روزنامه ال موندو اسپانيا صراحتاً وجود خداوند را انکار کرد. وي دراينباره ميگويد: «جهان را ميتوان بهوسيله الگويي رياضي توصيف کرد که تنها با قوانين فيزيک تعيين ميشود.»

همچنين هنگاميکه از هاوکينگ سؤال شد که: «در قرن هفدهم، نيوتون و کپلر احساس ميکردند که به آثار منظم، منطقي و زيباي خداوند نظر ميافکنند، ولي حالا وقتيکه ما به اين معادلات نگاه ميکنيم چه ميفهميم؟ جواب ميدهد:  ما هنوز اعتقاد داريم که جهان منطقي و زيباست، تنها واژه خداوند را حذف کردهايم.»[4]

به عنوان مثال در بحث آغاز جهان و نظريه انفجار بزرگ، اگر براي جهان آغازي در نظر گرفته شود به اين معني است که پذيرفتهايم که جهان خالقي دارد. حال اينکه فيزيکدانهايي همچون هاوکينگ بهواسطه عدم اعتقاد به خدا در نظريه خود آغازي براي جهان متصور نميشوند. هاوکينگ دراينباره ميگويد: «اگر جهان آغازي ميداشت ما ميتوانستيم فرض کنيم خالقي دارد. اما اگر جهان واقعاً بهطور کامل خوداتکا باشد، يعني مرز و لبهاي نداشته باشد، آن نه آغازي دارد و نه انجامي. در اين صورت چه جايي براي خدا است.»[5]

اين دسته از فيزيکدانان ادعا ميکنند که تمام پديدههاي جهان توسط قوانين فيزيک قابل توصيف هستند و ازآنجا نتيجه ميگيرند پس جهان خودکفا است و نيازي به خالق ندارد. حال اينکه وقتي سؤال مطرح ميشود که اين جهان خودکفا، آغازش چگونه بوده يا قبل از آغاز آن شرايط چگونه بوده، آنگاه قادر به پاسخگويي آن نيستند، هرچند نظريههايي در اين باب ارائه شده اما هرگز با قطعيت پاسخي داده نشده است.

 


[1]. Weinberg.

 

[2]. Stephen Hawking.

 

[3]. The Garnd Design.

 

[4].  فيزيکدانان غربي و مسئله خداباوري، ص 7.

 

[5]. The Garnd Design, p 134, 161.

 

فصل بعد