عنوان درس: متالورژي فيزيکي مواد 1

1401/07/25 12:59
فصل قبل

 

سرفصل: آلياژسازي

 نمونه9- عنوان مطلب درسي: هدف از آلياژسازي

عمل آلياژ کردن بهمنظور بالا بردن کيفيت، بهبود خواص فيزيکي يا مکانيکي فلزات انجام ميشود. گاهي هم متخصصان براي يک فرآيند احتياج به مادهاي با خصوصيات ويژه دارند که عناصر موجود فاقد آن خاصيت هستند، در اين صورت هم، آلياژ کردن ميتواند مادهاي جديد با خواص موردنظر را توليد کند. براي ساخت يک آلياژ، اطلاع کامل از خواص و خصوصيات فيزيکي و مکانيکي و شيميايي عناصر اوليه الزامي است. مواردي چون قابليت انحلال، شعاع اتمي، وزن مخصوص، نقطه ذوب، ظرفيت عناصر و ...، عوامل تأثيرگذار در انتخاب عناصري است که امکان آلياژ کردنشان با يکديگر وجود دارد[1].

عنوان جهت الهي بحث: لزوم شناخت قبل از ازدواج

همانگونه که براي ساخت يک آلياژ مفيد (که اتمهاي متفاوت دو فلز با هم پيوند ميخورند) اطلاع کامل از خصوصيات عناصر اوليه لازم است براي ايجاد يک زندگي مشترک موفق که ميان دو فرد بيگانه از هم ايجاد ميشود اطلاع کامل از خصوصيات طرفين لازم است. با توجه به اهميت شناخت در موفقيت ازدواج روشن ميشود که ازدواجهايي که بدون شناخت صورت ميگيرد و صرفاً با علاقههايي که در يک لحظه و با يک نگاه پيدا ميشود، از شانس موفقيت بسيار کمتري برخوردار است. همچنين علاوه بر شناخت، داشتن ويژگيهاي مشترک و تناسب (کفويت) لازم است.

سرفصل: آلياژسازي

 نمونه10- عنوان مطلب درسي: ظرفيت شيميايي عناصر يکي از شرايط آلياژسازي

براي تشکيل يک محلول جامد (آلياژ) چهار شرط به ترتيب اولويت لازم است:

تشابه ساختمان کريستالي.

اختلاف اندازه شعاع اتمي.

ظرفيت شيميايي عناصر.

ميل شيميايي.

طبق قوانين هيومن و روتاري عناصري که داراي ظرفيت شيميايي بالاتري هستند، عناصر با ظرفيت پايين را در خود حل ميکنند و برعکس عناصر با ظرفيت پايين عناصر با ظرفيت بالا را در خود حل نميکنند مگر به صورت محدود.

عنوان جهت الهي: تأثيرپذيري افراد ضعيف و حل شدن آنها در محيط

همانگونه که عناصر با ظرفيت پايين در عناصر داراي ظرفيت بالا هضم ميشوند، افراد ضعيف الاراده نيز در مواجهه با افراد و محيطهاي ناسالم در آنها هضم ميشوند. در حالي که انسان بايد سعي کند بجاي آنکه در جامعه حل شود و از افراد تأثير بپذيرد، از چنان بينش، آگاهي و شخصيتي برخوردار باشد که او بر محيط تأثير بگذارد.

هر محلول داراي دو جزء است، يکي اتم محلول و ديگري اتم حلال. اتم محلول يا مادهاي که حل ميشود، بخش کوچکتر محلول و اتم حلاّل بخش اصلي محلول را تشکيل ميدهند. اتمهاي حلاّل و محلول ميتوانند به صورت گاز، مايع يا جامد باشند. در معمولترين محلولها از آب به عنوان حلاّل استفاده ميشود. براي مثال شکر و نمک (به عنوان اتمهاي محلول) در آب حل ميشوند. مقدار اتم محلولي که ميتواند بهوسيله حلاّل حل شود، تابعي از دما (در فشار ثابت) است. معمولاً ميزان حلاليت اتم محلول در حلال با افزايش دما زياد ميشود[2].

براي يک محلول سه حالت ممکن وجود دارد. اين سه حالت عبارتاند از کمتر از اشباع، اشباع و فوق اشباع. اگر مقدار اتم محلول در حلال کمتر از حد حلاليت، يعني حداکثر اتمهاي قابل حل در يک دما و فشار خاص باشد، آن محلول را «کمتر از اشباع» مينامند. اگر مقدار اتمهاي محلول به اندازه حد حلاليت باشد، محلول را اشباع و اگر بيش از حد حلاليت باشد، آن را محلول فوق اشباع گويند. شرايط فوق اشباع را ميتوان با انجام کار روي محلول به دست آورد (براي مثال با هم زدن محلول يا جلوگيري از رسيدن به حالت تعادلي با سرد کردن سريع). شرايط فوق اشباع، يک حالت ناپايدار است و با گذشت زمان يا دادن مقداري انرژي، با دفع شدن عنصر حل شده يا رسوبگذاري آن، به حالت پايدار يا اشباع در ميآيد.

عنوان جهت الهي بحث: ميانهروي در عبادت

در مورد انسانها نيز سه حالت متصور است برخي کمتر از ظرفيت خودشان عبادت ميکنند و برخي با تحمل سختيِ متعادل، متناسب با ظرفيت خود خدا را پرستش ميکنند و برخي بيش از حد طاقت و ظرفيت خود سختي و فشار را بر خويش تحميل ميکنند، اين افراد ممکن است موفقيتهايي کسب کنند ولي پايدار نخواهد بود و حتي ممکن است در آينده آسيبهايي هم به دنبال داشته باشد.

بنابراين ظرفيت انسانها در عبادت متفاوت است و هر انساني بايد متناسب با ظرفيت خويش به عبادات بپردازد، همانطور که در حديث معروفي از رسول اكرم a آمده است که ايشان فرمود: «اين دين مقدس اسلام دينى است استوار و حكيمانه و با متانت (دور از افراط و تفريط) پس حركت دينى شما بايد با نرمش و اعتدال باشد و شما عبادت الهى را در نظر بندگان خدا سنگين و ناپسند نكنيد كه در نتيجه مانند راكب و سوارى خواهيد شد كه از اثر فشار بر مركب خود آن حيوان را خسته و كوفته كرده كه نهايتاً نه راهى را طى كرده و نه پشت و گرده سالمى براى حيوان باقى مانده[3]

سرفصل: خواص حرارتي و الکتريکي

 نمونه11- عنوان مطلب درسي: هدايت حرارتي و الكتريكي

هدايت حرارتي با رسانش در جامدات اتفاق ميافتد. انرژي حرارتي يک جسم معادل انرژي جنبشي ناشي از ارتعاش مولکولها و يا سرعت مولکولهاي آن است. زماني که به يک جسم انرژي حرارتي ميرسد آن را جذب کرده باعث افزايش سرعت ارتعاشي مولکولهاي آن قسمت از جسم ميگردد. برخورد اين مولکولها با مولکولهاي سرد مجاور باعث تبادل انرژي حرارتي شده و اين کار ادامه مييابد. لذا انتقال انرژي حرارتي به کليه نقاط جسم صورت ميگيرد.

بهطورکلي در يک ماده مشخص چند عامل بر روي هدايت اثر ميگذارد از جمله:

الف) تعداد الکترونهاي لايه ظرفيت.

ب) درجه خلوص.

ج) نظم ساختاري.

هر چقدر درجه خلوص بيشتر و ساختار منظمتر باشد، هدايت بيشتر و بهتر خواهد بود.[4]

عنوان جهت الهي بحث: تأثير اخلاص و نظم در عملکرد انسان

همانطور كه در فلزات درجه خلوص و نظم بر هدايت اثرگذار است در مورد انسانها نيز ميتوان بيان نمود كه هر قدر اخلاص و نظم بيشتر باشد هدايت او بهتر و راحتتر صورت ميگيرد.

پيامبر a: خداوند ميفرمايد: «هرگاه دل بندهام را بنگرم و دريابم که از روي اخلاص و براي خشنودي من طاعتم را بهجا ميآورد، اصلاح و تربيت (هدايت) او را خود به عهده ميگيرم.»[5]

چنانکه در حديثي ديگر در مورد حسّاسيت پيامبر در مورد نظم در انجام کارها به نقل از نعمان بن بشير آمده است: «رسول خدا a صفوف [نماز] ما را طورى منظم ميکرد كه گويى تيرها را [در تيردان] مرتب ميکند تا آنكه ديد ما از او غافل شدهايم. سپس روزى [براى نماز] بيرون آمد و خواست تكبيرة الاحرام بگويد كه ديد مردى سينهاش را جلو آورده است. فرمود: اى بندگان خدا! صفوف خود را منظم كنيد وگرنه خداوند شما را از هم روگردان ميکند [و دچار اختلاف ميشويد][6]»

البته همانطور که تعداد الکترونهاي لايه ظرفيت يا ذات ماده از درجه خلوص و نظم ساختاري مهمتر است در مورد انسانها هم اصل شخصيت و ذات انسانکه مؤمن باشد يا کافر، پاک باشد يا ناپاک، از نظم و خلوص مهمتر است. لذا اگر فرد گمراهي در کارهايش نظم داشته باشد يا اخلاص داشته باشد، سودي ندارد.

نکتهي بسيار قابل توجه در اين حديث شريف آن است که حضرت بينظمي در کارها را بهعنوان يکي از عوامل دشمنيها و ناهنجاريهاي اجتماعي معرفي ميفرمايند.

سرفصل: خواص مغناطيسي

 نمونه12- عنوان مطلب درسي: انواع مواد از نظر مغناطيسي

در مواد فرومغناطيس، حوزههاي مغناطيسي مختلف وجود داشته که شامل تعداد زيادي دوقطبيهاي مغناطيسي ميباشند. اين حوزههاي مغناطيسي در داخل ماده همجهت نيستند. زماني که ماده در يک ميدان مغناطيسي قرار ميگيرد اين حوزهها ميتوانند همجهت شده و در جهت ميدان قرار گيرند که نتيجه آن ايجاد خاصيت مغناطيسي در ماده مذکور است. شايان ذکر است سه حالت براي ماده متصور ميشود:

الف) چنانچه پس از حذف ميدان مغناطيسي خاصيت مغناطيسي از بين برود، به اين مواد «پارامغناطيس» گفته ميشود.

ب) چنانچه پس از حذف ميدان مغناطيسي، خاصيت مغناطيسي پايدار باشد، به اين ماده «فرومغناطيس» گفته ميشود. فرومغناطيسها به دو دسته نرم و سخت تقسيمبندي ميشوند.

ج) چنانچه مادهاي بر خلاف ميدان مغناطيسي اعمالي، يک خاصيت مغناطيسي ضعيف از خود نشان دهد تحت عنوان «ديامغناطيس» شناخته ميشود.[7]

 عنوان جهت الهي بحث: امام ميدان مغناطيس هدايت

اين بحث (متفاوت بودن مواد در تأثيرپذيري از ميدان مغناطيس) دقيقاً مانند انسانهاي جامعه بشري و تأثيرپذيري آنها از امامت است. چراکه جامعه بشري بدون امام و‌‌ هادي شبيه به عدم وجود ميدان مغناطيسي است. در اين شرايط حوزهي مغناطيسي بوده که هرکدام جهتگيري متفاوتي داشته و سرگردان و حيران ميباشند. امام g مانند ميدان مغناطيسي است که همه انسانها را همجهت نموده و به سمت توحيد و سعادت رهنمون مينمايد.

انسانها نيز در هدايتپذيري و پيروي از امام g به اختيار و اراده خود رفتارهاي متفاوتي نشان ميدهند که ميتوان آنها را در سه گروه زير قرار داد:

الف) انسانهايي که ايمان نرم و سستي داشته و تا در کنار امام هادي قرار دارند تحت تأثير هدايتهاي او ميباشند اما اگر پيشواي آنها غايب شود دچار گمراهي و پراکندگي ميشوند. همانگونه که حضرت موسي g چهل روز از قوم بني اسراييل غايب شد و آنها تحت تأثير تبليغات سامري قرار گرفته و گوسالهپرست شدند. در قرآن ميخوانيم جواب بني اسراييل به حضرت هارون که آنها را توبيخ نمود اين بود: «قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسى‏[8]؛ آنها گفتند: ما هم چنان گرد آن مى‏گرديم (و به پرستش گوساله ادامه مى‏دهيم) تا موسى به سوى ما بازگردد!» نکته حائز اهميت اينکه مؤمنان در عصر غيبت بايد چنان ايمان خود را سخت و معرفت خود را قوي نمايند که غيبت امام باعث گمراهي و انحراف آنها از جهتگيري الهي نگردد.

ب) البته جاذبه مغناطيس امام حتي در زمان غيبت هم وجود دارد و انسانهايي که تحت تأثير هدايت امام قرار گرفته و بعد از کسب هدايت داراي ايمان قوي و سخت شده اند حتي در زمان غيبت امام همچنان تحت تأثير هدايتهاي او باقي ميمانند. اين اشخاص مانند مادهاي که تحت تأثير دائم ميدان مغناطيس قرار گرفته ميتوانند همچون آهنربا خاصيت مغناطيسي دائمي داشته و ديگران را نيز هدايت نمايند. افرادي مانند سلمان، ابوذر، عمار و علماي رباني از اين دسته ميباشند.

ج) انسانهايي که دلي سخت و تأثيرناپذير دارند که هدايتهاي پيامبر، امام و علما تأثيري بر ايشان ندارد هرچند در محضر امام و در حوزه مغناطيس هدايت او قرار گرفته باشند. افرادي مانند ابوجهل، ابولهب و از اين دسته ميباشند. لازم به ذکر است در هر عصر و زماني اينگونه افراد حضور دارند.

 

 


[1]. .Iintroduction to physical metallurgy, pp. 147 -154.

 

[2]. .Iintroduction to physical metallurgy, pp 150 -154.

 

[3]. «إِنَّ هَذَا الدِّينَ‏ مَتِينٌ‏ فَأَوْغِلُوا فِيهِ بِرِفْقٍ وَ لَا تُكَرِّهُوا عِبَادَةَ اللَّهِ إِلَى عِبَادِ اللَّهِ فَتَكُونُوا كَالرَّاكِبِ الْمُنْبَتِّ الَّذِي لَا سَفَراً قَطَعَ وَ لَا ظَهْراً أَبْقَى» (بحارالأنوار، ج‏68، ص 212).

 

[4]. اصول علم مواد، صص 481-478.

 

[5]. عن رسول الله a: قالَ اللّه ُ عزّ و جلّ: «لا أطَّلِعُ على قَلبِ عَبدٍ فأعْلَمُ مِنهُ حُبَّ الإخْلاصِ لِطاعَتي لِوَجْهي و ابْتِغاءَ مَرْضاتي إلاّ تَولّيتُ تَقويمَهُ و سياسَتَهُ» (بحارالانوار، ج82، ص136).

 

[6]. عن النُّعمان بن بَشيرٍ: «كانَ رسولُ اللّه ِ a يُسَوِّي صُفوفَنا حتّى كأنّما يُسَوِّي بِها القِداحَ حتّى رأى أنّا قد غَفَلنا عَنهُ، ثُمّ خَرَجَ يَوما فَقامَ حتّى كادَ أن يُكَبِّرَ فَرأى رجُلاً بادِيا صَدرُهُ، فقالَ: عِبادَ اللّه ِ، لَتُسَوُّونَ صُفوفَكُم أو لَيُخالِفَنَّ اللّه ُ بَينَ وُجوهِكُ» (مجموعه ورام، ج2، ص267).

 

[7]. اصول علم مواد، صص 536 -524.

 

[8]. طه: 91.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات