ضرورت خودباوري

1401/07/26 09:20
فصل قبل

 

جامعه بدون خودباوري مانند فرد بيگانهاي است که در منزل ديگري زندگي ميکند. اين جامعه نميداند چه چيزي را انتخاب کند يا چه تصميمي بگيرد و وقتي جوامع ديگر به او احترام بگذارند، گمان ميکند اين احترام متعلق به او نيست، بلکه متعلق به ديگران است و او لايق آن نيست. نوعي حالت بلاتکليفي به اوست دست ميدهد و به همين دليل است که براي جوامعي که خودباوري پاييني دارند مشکلات زندگي مثل غول وحشتآوري جلوه ميکند يا انعطافپذيري آنها در برابر مشکلات بشدت کم است و اغلب بهجاي آنکه به دنبال کسب موفقيت و کاميابي باشند تنها تلاششان اين است که از درد و رنج فرار کنند.

انبياء با رسالتي که از جانب خداوند متعال داشتند، آمدهاند تا اين خودباوري را در وجود مؤمنان رشد دهند و انسانها را از اين خطر خودباختگي و نااميدي از رحمت الهي دور کنند و کمک کنند تا انسانها راحتتر به بالاترين مرتبه سعادت دست پيدا کنند. در مورد ضرورت خودباوري اميرالمؤمنين علي g ميفرمايند: «هر کس خود را بلند نگرداند و به اوج رفعت نرساند، کسي او را بلند نخواهد کرد.[1] همچنين ميفرمايند: «دانا کسي است که قدر خود را بشناسد و در ناداني انسان همين بس که ارزش خويش را نداند.»[2]

افراد جامعهاي با خودباوري پايين، اغلب نياز دارند خود را براي ديگران اثبات کنند. آنها به نوعي زندگي مکانيکي و ناآگاهانه تن ميدهند تا خود حقيقيشان را فراموش کنند. آرزوهاي آنها کوچک و پيشپاافتاده است و مدام از خود ميپرسند چرا اصلاً زندهاند و به چه دردي ميخورند. امام علي g ميفرمايند: «بزرگترين ناداني، ناآگاهي انسان از شأن و منزلت خويش است.»[3]

جامعهاي که افراد آن خودباوري بالا دارند براي مبارزه در جهت رسيدن به اهداف و مقابله با مشکلات آمادهاند و پس از شکست هم سريعتر خود را بازيافته و انرژي لازم را براي آغاز دوباره به دست ميآورند. آنها صادقتر و روراستتر و در روابط سازگارترند و چون عقايد خود را ارزشمند ميدانند از ابراز آنها واهمه ندارند و به روابطي مبهم و همراه با دورويي و حيله رو نميآورند.

ناگفته نماند زماني که يک جامعه فقط خود و عقايد و رفتار و ارزشها و ايده آلهاي خود را ميستايد و ديگران برايش اهميتي ندارند، نميتوانيم بگوييم خودباورياش بالاست. چنين جامعهاي بيشتر خودشيفته است. در چنين جامعهاي جايي براي ديگران يا دوست داشتن ديگران وجود ندارد و خودباوري او سالم نيست.

 

 


[1]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 698.

 

[2]. نهجالبلاغه، خطبه 103.

 

[3]. «أَعْظَمُ الْجَهْلِ جَهْلُ الْإِنْسَانِ أَمْرَ نَفْسِه‏» (غررالحکم، ص189).

 

فصل بعد
نقدها و نظرات