عنوان درس: مواد مرکب کامپوزيت
1401/07/25 15:13فصل قبل
سرفصل: کلياتي بر کامپوزيتها
نمونه57- عنوان مطلب درسي: تعريف کامپوزيت
ترکيب دو يا چند ماده مجزا که سطح مشترک مشخصي بين آنها وجود داشته باشد کامپوزيت گفته ميشود. يک ماده کامپوزيت، مخلوط فيزيکي است که از دو يا چند ماده مختلف به دست آمده است. اين مواد خصوصيات فيزيکي و شيميايي خود را حفظ کرده ولي در مجموع، مخلوط خواص بهتري از هر يک از اجزا تشکيلدهندهي خود را دارا است. کامپوزيتها ممکن است غير لايهاي و لايهاي باشند در کامپوزيتهاي غير لايهاي، کامپوزيت از دو قسمت اصلي زمينه و تقويتکننده تشکيل شده است. زمينه با احاطه کردن تقويتکننده آن را در محل مناسب خودش نگه ميدارد.
در کامپوزيتهاي لايهاي به دليل عدم ايزوتروپ بودن لايهها چينش آنها بهطوري است که کامپوزيت حاصل ايزوتروپ گشته و خواص قطعه در تمام جهات به هم نزديک باشد
عنوان جهت الهي بحث: کامپوزيت لايهاي در خلقت
در آفرينش نمونههايي از کامپوزيتهاي طبيعي نيز ديده ميشود براي مثال اسکلت برخي از حشرات از صفحات سختي تشکيل شده است که با مفصلهاي منعطف هماهنگي دارند. در سوسکها بال رويي از تکرار صفحات سخت يا اليترا ايجادشده است که لايههاي زيرين بال را تشکيل ميدهند. (شکل 1) شاخکهاي سوسک بسيار سخت است چون از مادهاي به نام کيتين ساخته شده است. اسکلت داخلي در بسياري از حشرات از کيتين ساخته شده است که به صورت لايههايي از فيبرهاي موازي روي هم چيده شده است. فيبرهاي هر لايه در جهات مختلف شکل پيدا کردهاند و اين اسکلت را خيلي سخت کرده است. اين ايده در کامپوزيتهايي که در هواپيماها و فضاپيماها به کار رفتهاند، کپي برداري شده تا در همه جهات خواص نزديک به هم باشد.
[1].
ضمناً در قرآن نيز به کاربرد نوعي کامپوزيت در زمان ذوالقرنين اشاره شده است. آنجا که ذوالقرنين به مردم گفت: «آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا؛ براي من تکههاي آهن بياوريد چون ميان آن دو کوه انباشته شد، گفت: بدميد تا آن آهن را بگداخت و گفت: مس گداخته بياوريد تا بر آن ريزم[2].»
در زندگي انسانها همچنين قوانيني وجود دارد مثلاً توأم شدن ايمان و عمل است که هيچکدام بهتنهايي باعث سعادت انسان نميشود. با در نظر گرفتن مطلب مذکور اگر ايمان را فاز تقويتکننده و عمل را فاز زمينه در نظر بگيريم رفتار انسانها بدون هر يک از اين دو فاز، مطلوب و بهينه نخواهد بود و بهترين نتيجه که همان رستگاري و سعادت دنيوي و اخروي است حاصل نخواهد شد.
ايمان و عمل صالح ارتباط متقابلي با يكديگر دارند. در آيات بسياري از قرآن كريم به عمل صالح نيز بعد از ايمان اشاره شده است. مقارنت ايمان و عمل صالح بيانگر ارتباط بين آنهاست. اين دو در حقيقت مانند دو كفه ترازويي هستند كه سنجش بدون يكي از آن دو ممكن نيست و ايمان بدون عمل صالح، سودي نخواهد داشت. اگر كسي بدون آنكه به برنامههاي اسلام عمل كند، ادعاي ايمان داشته باشد، ايمانش صوري و ادعايي است و هيچ سودي به حال او نخواهد داشت. قرآن مجيد دراينباره ميفرمايد: «يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا؛[3] آن روز که بعضي از آيات پروردگارت تحقق پذيرد ايمان آوردن افرادي که قبلاً ايمان نياوردهاند يا در ايمانشان عمل نيکي انجام ندادهاند سودي به حالشان نخواهد داشت».
[1]. Nanomat.ir/edu/?page_id=939
[2]. کهف، 96.
[3]. انعام، 158.