فلزکاري در ايران باستان

1401/07/26 12:35
فصل قبل

 

بررسيهاي زمينشناسي در نقاط مختلف ايران نشان ميدهند که فلات ايران از حدود هفت هزار سال قبل پس از يک دوره سرسبزي بهتدريج دچار خشکسالي شده و مردم ايران اجباراً زندگي در دشتها را برگزيدهاند. از آثار باستاني استنباط ميگردد که اولين مناطق مسکوني ايران در آغاز هزاره هفتم پيش در حاشيه کوير و بهويژه در سيلک قرار داشته است.

بشر اوليه ابزارهاي خود را از مصالح موجود در دسترس مانند سنگ، چوب و استخوان ميساخته است بعضي از فلزات خالص به مرور توجه بشر را جلب کرده و بدينجهت آنها ابزارهاي خود را از فلزات خالص که در دسترس داشتهاند ساختهاند و بهوسيله سنگ و غيره به شکلهاي مطلوب در ميآوردهاند. براي نمونه ايرانيان باستان مس را بدون آنکه ذوب کنند چکشکاري ميکردند و براي ساختن ابزارآلاتي مانند درفش و سنجاق مورد استفاده قرار ميدادند.

پس از کشف آتش و کاربرد آن، توليد مس از سنگهاي اکسيدي آن، قديميترين کوشش متالورژيستهاي باستان در جهان براي توليد است و به دوازده هزار سال پيش برميگردد. بر اساس کشفيات جديد از پنج هزار سال پيش، مس ذوب شده در ساختن اشياء بهره بردند و از آن در ساخت وسايلي مانند تير، خنجر، کجبيل و ظروف استفاده کردند[1].

بنابر دستاوردهاي کاوشهاي مربوط به آثار فلزي در شش و هفت هزار سال قبل و پژوهشهاي آزمايشگاهي مرکز تحقيقاتي آذربايجان شوروي در شهر باکو دو شيء به دست آمده از طبقات 1 و 2 تپه سيلک کاش آنکه عمرشان به شش تا شش هزار و پانصد سال قبل ميرسد به عنوان کهنترين شيء مسي استخراج شده از معدن ايران شناخته شدهاند. با اين حال، جا دارد که در کاوشهاي بعدي نشانههاي استفاده از فلز در ايران را از زمانهاي بسيار کهنتر دانست. همچنين از کاوشهاي انجام شده در تل ابليس واقع در بخش مرکزي رشتهکوههاي کرمان و بر اساس تجزيه کربن 14، برخي از اشياء کهن مسي، داراي تاريخي برابر با 4705 سال قبل از هجرت بوده است.

آقاي جوزف کالدول استاد دانشگاه آمريکايي که سايقه زيادي در حفريات باستانشناسي جنوب غرب آسيا دارد و کاوشهايي در تل ابليس انجام داده اشيا و ابزاري از مس و استخوان و سنگ و مجسمه مربوط به 6400 سال پيش به دست آورده است[2].

بر اساس اشياء فلزي به دست آمده از کاوشهاي بمپور، شهداد و ساير نقاط تاريخي مجاور در جنوب فلات ايران ثابت شده است که مردم اين نواحي در نتيجه نزديکي با معادن فلزات بهويژه معادن مس از 7000 سال پيش با ساخت اشياي مسي و شيوه استفاده از آنها آشنا بودند.

گرچه متالورژيستهاي آن زمان به احياء و ذوب برخي از سنگهاي معدني دست يافته بودند اما به علت عدم شناسايي دقيق سنگهاي معدني مختلف هر سنگ معدني را که بشر در دسترس داشته و احياء و ذوب آن سهل بوده، مورد استفاده قرار ميداده است. بدينجهت مفرغ به علت سهولت توليد آن از سنگهاي مس با سنگهاي قلع، سرب، آنتيموان و غيره از اولين آلياژهايي بودهاند که بشر به کشف آن توفيق يافته است.

براي اولين بار سومريها در بينالنهرين در حدود پنج هزار و پانصد سال پيش مفرغ را شناختند و مورد استفاده قرار دادند. گر چه از شش هزار سال قبل، بشر عهد کهن با ذوب انواع سنگهاي معدني توفيق ساخت نوعي مفرغ را يافت[3].

کشف ابزارهايي از جنس مفرغ ولي با ترکيباتي متفاوت از فلز مس با قلع و سرب ، در ايران نشان دهنده آن است که ايرانيان به مرور با توليد جداگانه اين فلزات، شناخت خواص برخي از آلياژهاي فلزي فوقالذکر و نيز ساخت ابزارهاي موردنياز به آلياژهاي مطلوب دست يافته بودند.

شواهد موجود نشان ميدهد که ايرانيان حتي با توليد مس از سنگهاي سولفوري نيز آشنا بودند و آن را طبق روش معمول، تشويه و سپس احيا ميکردند. اين روش با کمي تغيير هماکنون نيز براي توليد مس از سنگهاي سولفور مس انجام ميگردد.

در دوره هخامنشيان مرحله جديدي در صنعت متالورژي ايران به وجود آمده است. ايرانيان در آن دوران با وارد کردن مواد خام موردنياز براي تهيه فلزات و نيز بهره گرفتن و کوچ دادن صنعتگران از کشورهاي تحت سلطه توانسته بودند توفيق بيشتري در ساخت آلات و ابزار فلزي به دست آورند.

آثار بسياري از طلا، نقره، مفرغ و هفتجوش (آلياژي بوده از آهن، روي، مس، نقره، قلع، جيوه و طلا) و برنج مربوط به اين دوره در موزهاي اروپا، آمريکا و نيز موزه ايران باستان وجود دارد.

برنج که در بعضي کشورها به آلياژ زرد و يا آلياژ ايراني معروف است به گفته روسي موس نويسنده يوناني از اختراع ايرانيها بوده است، اما در اين زمينه اتفاقنظر وجود ندارد.

از مطالب فوق استنباط ميگردد که ايرانيان باستان در فنون متالورژي غير آهني تبحر داشتهاند گرچه آهن در آن مقطع زماني در بعضي نقاط دنيا شناخته شده بود اما توليد و کاربرد آن در ايران هنوز متداول نبوده است.

در مورد آهن قابل ذکر است که احتمالاً اولين بار بشر، آهن را از طريق کشف سنگهاي آسماني شناخته است.[4] شايد بدينجهت است که مصريها نيز آن را فلز آسماني ميناميدند. اولين آلات و ابزار و نيز زينتآلات آهني کشف شده از سنگهاي آسماني بوده است که به روش چکشکاري سرد شکل داده ميشده است.

اولين آثار کاربرد آهن در ايران را ميتوان در زينتآلاتي که از آثار باستاني بابل کشف گرديده و متعلق به 4700 سال پيش است مشاهده کرد. لذا احتمال ميرود که کلدانيان در آن دوران، اين فلز را به صورت خالص در طبيعت ميشناختهاند.

گرچه ايرانيان از حدود 3200 تا 3100 سال پيش به فن توليد آهن و فولاد آشنا بودهاند ولي تا سه هزار سال قبل، توليد و مصرف آهن در ايران متداول نبوده است.

از طرفي چون در قبرهاي حکام و ثروتمندان ايراني در گورستان سيلک کاشان، نه تنها زينتآلات، بلکه اسلحه و حتي آلات و ابزارهاي آهني متعلق به قرون نخستين از هزاره اول پيش از ميلاد، کشف گرديده است و از طرف ديگر چون متالورژي توليد فلزات غير آهني بهويژه توليد مس در حاشيه کوير ايران از قزوين تا کرمان از حدود هزاره هفتم پيش از اين وجود داشته، لذا استنباط ميگردد که ايرانيان در آن دوره به متالورژي توليد آهن از سنگ آن نيز دست يافته بودند[5].

 

 


[1]. هفت هزار سال هنر فلزکاري در ايران، ص 3.

 

[2]. همان، ص 5.

 

[3]. همان، ص 52.

 

[4]. آيه «انزلنا الحديد؛ ما آهن را نازل کرديم» (حديد:25) ميتواند مؤيد اين احتمال باشد.

 

[5]. سير تکامل آهن و فولاد در ايران، صص 25-36.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات