تقریظ دکتر محمد مهدی زاهدی

1401/09/28 14:32
فصل قبل

تقریظ دکتر محمد مهدی زاهدی[1]

هو العلیم

علم و دانش موهبتی است الهی که تا به منبع حقیقی آن که ذات مقدس خداوند است، منتهی نشود، خود را بر ما عرضه نمی‌کند؛ لذا علم را باید از واهب آن طلب نمود. تمام کارهایی که در راستای کسب علم و دانش انجام می‌گیرد، در حقیقت تمنا و دعائی بیش نیست که هرگز تبدیل به معرفت و باعث خشوع دل نمی‌شود مگر او بخواهد. از این روست که می‌فرماید:

«إِنَّمَا یخْشَی اللّه مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ؛ از بندگان خدا، فقط عالمان (که عظمت اورادرک کرده‌اند) از او می‌ترسند». [2]

و این علم است که خداوند به حبیبش محمد (ص) می‌فرماید: « قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً؛ بگو پروردگارا علم مرا بیفزا».[3] و چه زیبا امیر کلام، علی (ع) می‌فرمایند: «علم نه در آسمان‌هاست که به سوی شما فرود آید و نه در اعماق زمین است تا به طرف شما بالا رود. بلکه آن در دل‌های شما به ودیعه نهاد شده است. پس به اخلاق روحانیون متخلق شوید تا خود بر شما آشکار شود».[4]

هدف از آفرینش

   جهان هستی، مجموعه‌ای است از موجودیت‌ها و روابط آشکار و پنهان بین آنها. روابطی که دانش بشری با تکامل خود، قادر به کشف برخی از آن‌ها و ناتوان در شناخت همه آنها و ذات آنهاست. در نگاه غیرالهی، به دلیل محدودیت‌های دانش بشری و پیچیدگی ساختار آفرینش، توجیه و پاسخ برای بسیاری از خلقت‌ها و فلسفه آن خلقت، منتهی به پوچ‌گرایی و نهایتا تئوری‌‌‌‌هایی همچون نظریه تکامل می‌شود.

    شناخت انسان از فلسفه آفرینش و هدف از آفرینش هر موجودیت می‌تواند نوع تعامل و رفتار انسان را با آنها تعیین کند. رفتار انسان تابع نگرش‌هاست و نگرش‌ها نیز تابع شناخت آدمی است. در نگاه بشری درک موجودیت‌ها به شناخت فیزیکی و مادی آنها محدود می‌شود که مثلا یک ماده از چه ذراتی و عناصری تشکیل شده است و با چه ساختاری؛ لیکن در نگاه ماوراء. طبیعت و دیدگاه الهی، شناخت ماهیت اشیاء بسیار دشوارتر است؛ از همین رو پیامبر اکرم J به پیشگاه خداوند متعال عرضه می‌دارد:

«اَلَلَّهُمَّ اَرِنِی الْاَشْیَاءَ کَمَا هِیَ ؛ خداوندا، چیزها را آن‌طور که  هستند به من نشان بده». [5]

     مثال روشنی که می‌توان به آن اشاره داشت و در آیات الهی هم به آن اشاره شده است، آفرینش شهاب ‌سنگ‌هاست. در نگاه بشری شهاب سنگ به قطعات سنگ جدا شده از سیارک‌ها گفته می‌شود که از جو سیاره زمین عبور و با سطح زمین برخورد می‌کند و دانشمندان بررسی می‌کنند که ساختار و مواد تشکیل دهنده این اجرام آسمانی چیست؟ آیا شهاب سنگ از نوع سنگی، آهنی و سنگی ـ آهنی است؟ چند هزار کیلومتر طی کرده تا به زمین اصابت کند؟ و سوال‌هایی از این قبیل. لیکن هیچگاه وارد فلسفه آفرینش شهاب سنگ نمی‌شوند. آیات قرآن کریم که به تبیین فلسفه و هدف آفرینش هستی و برخی اشیاء پرداخته است پاسخ به فلسفه خلقت این اجرام آسمانی در آیات قرآن را در آیات 6 تا 10 سوره صافات اینگونه بیان می‌کند که: ستارگان را به عنوان زینت‌های آسمان دنیا آفریدیم که دور از دسترس شیاطین سرکشی هستند که می‌خواهند به طبقات آسمانی نفوذ کنند و اطلاعاتی از آینده به دست آورند و فلسفه‌ خلقت شهاب سنگ‌ها این است که مأموریت دارند تا مانع نفوذ و حضور شیاطینی که برای استماع به آسمان می‌آیند بشوند و آنان را بگریزانند.

     اگر انسان عوالم ملکوتی و باطنی را بپذیرد که غیر از عوالم ظاهر است، نگاه وی به هستی تغییر می‌یابد، همچنین اگر هدف و فلسفه هر چیزی را بشناسد به همان میزان نگاه وی تغییر یافته و به‌گونه‌ای دیگر با آن تعامل و رفتار می‌کند.

    پیامبر اکرم J به تبیین فلسفه و هدف از آفرینش انسان و علم و دنیا پرداخته است تا نوع رفتار و نگرش ما را نسبت به آنها تصحیح و اصلاح کند و فلسفه و سبک زندگی ما را دگرگون سازد. ایشان چنانکه در صفحه 159 کتاب اثنی‌عشریه آمده، می‌فرماید:

«خلق اربعه لاربعه: المال للانفاق لا للامساک و العلم للعمل لا للمجادله و العبد للتعبد لا للتعظیم و الدنیا للعبره لا للعماره؛ چهار چیز خلق شده برای چهار چیز: مال برای انفاق نه برای حفظ کردن و نگه داشتن، علم برای عمل نه برای مجادله، انسان برای تعبد و اطاعت نه تعظیم و دنیا برای کسب عبرت نه ساخت عمارت».

 آیات قرآن و روایات اهل بیت Dهمه در صدد تبیین فلسفه و غایت هر چیزی است، تا انسان میزان و قدر هر چیزی را بشناسد و هر چیزی را به درستی بر اساس موازین الهی بسنجند.

ریاضیات و آفرینش الهی

اولین سؤال که ممکن است به ذهن خطور کند، چرایی ارتباط دادن ریاضیات به خلقت و آفرینش است؟ نکته جالب در تعریف واژه ریاضیات است، که آن را به معنای تلاش و کوشش، ریاضت و تحمل رنج برای تهذیب نفس تعریف نموده‌اند. ریاضیات نه فقط به عنوان یک علم، بلکه می‌توان آن را به عنوان یک جهت‌دهنده ذهن همچون خط کشی دانست که فکر را از کجی‌ها حفظ کرده و قوه تحلیل و تعمق را در انسان تقویت می‌نماید. ریاضیات کمک می‌کند تا برخی حقایق پنهان و واقعیت‌های غیرقطعی را کشف نمود و پرده از قوانین و روابط (ظاهری) بین موجودیت‌ها برداشت.

     یقینا اگر علم ریاضیات در کنار علوم الهی و معرفت شناسی قرار گیرد، انسان را برای درک واقعی ماهیت موجودیت‌ها یاری می‌رساند. تأملی در زندگی دانشمندان و علمای مسلمان، نشان می‌دهد که ایشان علاوه بر تسلط بر علوم اسلامی، در حوزه ریاضیات نیز صاحب‌نظر بوده‌اند، از آن جمله می‌توان به خوارزمی، كندی، فرغانی و ابومعشر بلخی، بوزجانی، ابن هیثم، ابوسهل كوهی، ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا، ابوبكر كرجی و ابوالحسن نسوی و غیاث الدین عمر خیام، خواجه نصیرالدین طوسی، غیاث الدین جمشید كاشانی، ابوعبدالله محمد بن عیسی ماهانی، بهاءالدین عاملی و در دوران حاضر علامه حسن زاده آملی اشاره داشت.

     اندیشمندان مسلمان در حوزه ریاضیات نوآوری‌ها و ابداعات قابل توجهی داشته‌اند؛ گسترش علم جبر از آن جمله است. كتاب «الجبر و المقابله» خوارزمی را می‌توان یكی از مراجع علم جبر برشمرد. خوارزمی جبر را به منزله یك فن اختراع نكرد و آن را یا از یونانیان یا به احتمال قوی‌تر از هندی‌ها برگرفت. ولی دستاورد او این بود كه جبر را چنان وضوح بخشید و چنان شیوا بیان كرد كه استفاده از آن معمول شد. پرداختن به اصل پنجم اقلیدس و كوشش برای اثبات آن که بدین ترتیب، مسلمانان مقدمات هندسه فضایی را فراهم كردند. فراهم آوردن نخستین جداول توابع مثلثاتی و به كار بردن ظل معكوس به عنوان تابع مثلثاتی مستقل و استفاده منظم از آن. بتانی، ریاضیدان مسلمان، نسبت مثلثاتی سینوس را به دست آورد. او نسبت مخالف آن، كسینوس را نیز به كار برد. ابن یونس نیز قضیه سینوس را كشف كرد كه تا امروز نیز در مورد مثلث‌های واقع بر سطوح كروی به كار می‌رود. «عدد پی» را غیاث الدین جمشید كاشانی با دقتی كه تا مدت‌ها همتایی نیافت محاسبه كرد. حل معادلات درجه سوم به همت خیام، كاشانی و ادخال ظل در مثلثات توسط خواجه نصیر طوسی، كه حالات شش گانه مثلث كروی قائم الزاویه را در كتاب الشكل القطاع به كار برد. حل دستگاه‌های معادلات سیاله تا درجه نهم و تا 4 معادله و 7 مجهول كه كرجی آن را به دست آورد، گوشه ای از تلاش‌ها و ابداعات دانشندان مسلمان بوده است.

    علوم ریاضی در اسلام شامل حساب، هندسه، نجوم و موسیقی بوده است و اغلب دانشمندان و فیلسوفان مسلمان این هر چهار علم را فرا می‌گرفتند و در هر کدام از این علوم صاحب نظر بودند.  از بزرگ‌ترین مفاخر تمدن اسلام در حساب ابوجعفر خوارزمی است كه كتابی درباره ارقام هندی نگاشت حسابدانان مسلمان، عملی را كه معروف به طرح 9 به 9 است ارائه دادند، كه برای امتحان كردن محاسبات حسابی به كار می‌رود و قاعده امتحان و تصحیح و قاعده خطائین، كه به كمك آنها برخی مسائل جبری را می‌توان به طریقه غیرجبری حل كرد و همچنین جذر و كعب، كسرها و قاعده سه را بارها تشریح كردند.

     در اوایل قرن پنجم هجری، ابن هیثم كتابی تألیف كرد كه برای نخستین بار اصول هندسی و عددی اقلیدس و آپولونیوس را در آن جمع كرد و آن را به چندین بابِ مرتب، تقسیم كرد و با برهان و دلیل صحت آن را ثابت نمود. جنبه‌ای از هندسه اسلامی كه همواره غرب را تحت تأثیر قرار داده است، طرح‌های بدیعی است كه روی چوب، كاشی یا موزاییك ایجاد شده و به وفور در سراسر عالم اسلامی به چشم می‌خورد، مثلا كاشی‌كاری‌‌‌‌های منظم و ظریف و استثنایی كه در الحمرای گرانادا (قرطبه) در اسپانیا دیده می‌شود تحسین جهانیان را برانگیخته است.

      اندیشمندان مسلمان، در علم نجوم شهرت بسیاری یافتند و یکی از كارهای مهم آنان این بود كه درجه خط نصف النهار را مقیاس كردند. از علمای نامی می‌توان به حنین بن اسحاق و ثابت بن قره، ماهانی، فرغانی، تبانی، بوزجانی، بیرونی و دیگران بودند و پیشوای علم هیئت در قرن هفتم خواجه نصیر طوسی اشاره داشت.

یونانیان، از جمله ارسطو، فلسفه را به سه قسمت فلسفه نظری، فلسفه عملی و فلسفه شعری تقسیم كرد و فلسفه نظری را هم به سه قسم رتبه‌بندی کرد: حكمت سُفلی (طبیعیات)، حكمت وُسطی (ریاضیات) و حكمت اولی (الهیات) و بدین ترتیب ریاضیات را حد وسط طبیعیات و الاهیات می‌دانست و این جایگاه و اهمیت ریاضیات را نشان می‌دهد.

     فارابی در احصاءالعلوم، علوم را به پنج دسته تقسیم كرد. علم زبان، علم منطق، علم طبیعی و علم الهی، علم مدنی شامل فقه و كلام و علم تعالیم. وی سپس علم تعالیم را به هفت نوع دسته‌بندی كرد: علم عدد، علم هندسه، علم مناظر، علم نجوم، علم موسیقی، علم اثقال و علم جبل.

      علامه طباطبایی بر این نظر است كه می‌توان علوم را به برهانی و غیربرهانی تقسیم كرد. علوم برهانی علومی هستند كه از روش قیاسی بهره می‌برند و بر اساس مقدمات یقینی، نتیجه یقینی به دست می‌آورند. علوم غیربرهانی نیز علومی هستند كه از طریق غیرقیاس یقینی حاصل می‌شوند. در این تقسیم‌بندی ریاضیات جزو علوم برهانی است.

   به عنوان معلمی که به ریاضات عشق می‌ورزم و سال‌ها در پی آن بوده‌ام و در این اثنا تجربیاتی کسب و مطالبی آموخته‌ام و شاگردانی تربیت نموده‌ام، اذعان دارم که همه علوم می‌توانند راهی برای شناخت بیشتر خدا و جهان باشند که علم ریاضی هم از این قاعده مستثنی نیست. ریاضی، می‌تواند نیروی استدلال و کشف حقیقت را در انسان تقویت کند و پرده از برخی قوانین موجود در خلقت بردارد. اما نکته مهم آنست که آموزش‌دهنده و آموزش‌گیرنده به این نکته توجه داشته باشند که هدف از آموزش، شناخت بیشتر آفرینش و فلسفه وجودی هر آفریده هست. با توجه به هدفی که ذکر شد، اهمیت کاری که نویسندگان محترم با دقت و تلاش سعی کرده‌اند، به انجام برسانند، بیشتر نمایان می‌شود. هرچند اولین گام، معمولا با برخی کاستی‌ها همراه است. اما این اثر، کاری در نوع خود کم نظیر است. امید است خداوند از ایشان بپذیرد و مدرسان محترم در تدریس خود از مطالب مفید آن سود بجویند.

والسلام

محمد مهدی زاهدی

معلم ریاضی

 


1- دکتر محمدمهدی زاهدی در سال 1369 دکترای ریاضی خود را از دانشگاه شهید باهنر کرمان اخذ نمود و رساله دوره دکترای وی به عنوان رساله برتر دکترای ریاضی کشور در اولین جشنواره ریاضی دانشگاه تهران برگزیده شد. ایشان در سال 1375 به عنوان استاد نمونه کشوری، انتخاب شد. وی در سال 1998 تا 2002 توسط انجمن ریاضی آمریکا در لیست برترین ریاضی‌دانان جهان قرار گرفت. علاوه بر سوابق علمی، وزارت علوم، نمایندگی مجلس و  سفارت ایران  در مالزی  از سوابق اجرایی ایشان به شمار می‌رود.

[2] - سوره فاطر آیه 28.

[3] - سوره طه آیه 114.

[4] - قرّة العيون للفيض الكاشاني : ص 439.

[5]. بحارالانوار، ج۱۴، ص ۱۰ و ۱۱.

فصل بعد
نقدها و نظرات