2- کاربردهایی از ریاضیات در نجوم و علوم اسلامی

1401/09/30 09:15
فصل قبل
  1.  

نجوم یا ستاره‌شناسی از علوم قدیمه است که به بررسی وضعیت، حرکت و موقعیت ستارگان و سیارات می‌پردازد. وابستگی نجوم به فیزیک که به علم اندازه و محاسبات معروف است، استفاده و وابستگی این رشته را به ریاضیات نشان می‌دهد. این وابستگی به حدی است که اغلب یافته‎‌های نجومی به محاسبات ریاضی وابسته‌اند و اغلب منجمین از گذشته تا حال، خود، ریاضیدان نیز بوده‌اند و در بررسی تاریخ این علم، کمتر می‌توان منجمی یافت که در ریاضیات تبحر نداشته باشد و صاحب نظر نباشد. به عنوان نمونه، منجمان معروف دوره اسلامی نظیر عبدالرحمان صوفی، غیاث الدین جمشید كاشانی، ابوعبید جوزجانی، خواجه نصیرالدین طوسی، قطب الدین شیرازی و ابوریحان بیرونی، از جمله ریاضیدانان معروف این دوره هستند.

پیشرفت‌های قدیم و جدید در علوم مختلف مانند مهندسی، نجوم و علوم اسلامی بی‌شک مدیون محاسبات دقیق ریاضی است که پایه اصلی مسائل نجومی است.

به عنوان یک مثال ساده، زمین یک شکل هندسی تقریباً کروی دارد. لذا فاصله شهرهای مختلف، فاصله بین آن‌ها روی کره است. از طرفی زمین هر روز یک دور یعنی 360 درجه دور خود می‌چرخد که این چرخش علت وقوع روز و شب است. همچنین طلوع و غروب خورشید نیز به دلیل این چرخش است. حال، اگر فردی بخواهد زمان دقیق طلوع و غروب خورشید را و یا میزان تفاوت در اوقات شرعی در بین شهرهای مختلف را اندازه بگیرد، لازمه آن انجام محاسبات دقیق ریاضی است که یکی از مهمترین آن‌ها در نجوم، محاسبه نسبت‌های مثلثاتی زاویه‌های بسیار کوچک است.

این موضوع با توجه به این که مسأله تعیین جهت قبله و همچنین اوقات شرعی نماز، یک امر شرعی بوده است، پای فقها را نیز به بحث ریاضی باز کرده است و سال‌ها ریاضیات در حوزه‌های درسی دینی تدریس می‌شده است و بسیاری از صاحب‌نظران ریاضی نیز در بین فقها وجود داشته‌اند. از جمله این دانشمندان دینی، ریاضی‌دان بزرگ خواجه نصیرالدین طوسی نویسنده کتاب تحریر اقلیدس است. در کتاب جمع پراکنده به نقل از علامه حسن زاده آملی آورده است:

 «حسن حسن زاده آملی در سنه 1381 هجری قمری که به زیارت بیت الله کعبه معظمه توفیق یافته است، یک عَشَره کامله ( دهه کامل) در مدینه در جوار خاتم انبیاء تشرّف داشته است، در امر قبله مدینه دقت تمام به کار برده است و آن را چنان یافته است که «علامه بیرونی» و ناصرخسرو علوی و متأخرین از اهل اروپا گفته‌اند که مدینه و مکه تقریبا در سطح یک دایره نصف النهار واقعند و همه معترف و مُصدِّق این حقیقت‌اند که قبله مدینه چنان است که رسول خاتم بدون کار بردن هیچ‌گونه وسایل رصدی و ضوابط هَیَوی (ضوابط علم هیأت و نجوم) و قواعد ریاضی به سوی کعبه ایستاد و فرمود مِحرابی عَلی المیزاب؛ محراب من (در مدینه) در امتداد ناودانِ (کعبه در مکه) است».[1]

 


[1]ـ جمع پراکنده، ص 72.

فصل بعد
نقدها و نظرات