تقریظ دکتر بیژن دواز
1401/09/28 14:33فصل قبل
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از موضوعات مهم، بحث اسلامی شدن دانشگاهها بوده است و بحث اسلامی شدن دانشگاهها از دو منظر قالب بررسی است:
الف) محتوا
ب)ظاهر
در مقوله محتوا، باید به دو موضوع عقل و دین توجه ویژه داشت. بحث تعارض میان علم و دین مربوط به مسیحیت و نگاه خاص آنان به دین بود و به دلیل گسترش علوم جدید و شکوفایی آن، مسیحیت به انزوا کشیده شد و از رهگذر این تعارض، خسارتهای قابل توجهی به بار آمد. تربیتی که فقط علمی باشد، محصولش فقط ابزار است، یعنی قدرت و توانایی علم، از نوع قدرت و توانایی ابزار است. اما توجه به این نکته مهم است که ابزارها همواره در راه و طریق مقصدها به کار گرفته میشود. انسان نمیتواند بدون داشتن ایده، آرمان و ایمان، زندگی صالح داشته باشد. این از نظر علامه طباطبایی، که همان نظر منطق قرآن است، یک روش زندگی است که به منظور سعادت ابدی انسان به صورت قوانین ومقررات هماهنگ با تکوین برنامهریزی شده است. آیت الله جوادی آملی در کتاب «منزلت عقل در هندسه معرفت دین» سازگاری عقل و دین (منظور دین اسلام است) را ثابت میکنند. به تعبیر شهید مطهری، علم و ایمان همانند دو بال یک کبوتر هستند که هر دو بال برای پرواز کردن کبوتر ضروری و لازماند. اگر چه دین برای علم و دانش ارزش بسیار زیادی قائل است و به ترویج آن میپردازد، اما این حمایت از علم، به معنای تأیید مطلق آن و در هر راه و هر هدفی نیست. علامه طباطبایی دلیل این همه تشویشها و تحریکها برای علم را رسیدن به خالق یکتا و هدف آفرینش میداند، نه این که خود علم هدف و گاهی حتی باعث دوری از خدا شود.
در قرآن کریم و در روایات نشانههای فراوانی مبنی بر اصالت عقل وجود دارد که در اینجا به یک مورد از هر کدام اشاره میکنیم:
- اصالت عقل از منظر آیات قرآن:
«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ؛ [2] بدترین جنبندهها نزد خدا کسانی هستند که کرند و لال و نمیاندیشند» (یعنی مقام انسان بودن که خلیفه الهی را شایسته او کرده، در سایه خردورزی حاصل میشود).
- ریشهدار بودن عقل بر پایه روایات و احادیث
امام موسی بن جعفر A: خدا بر مردمان دو حجت دارد: «حجتی بیرونی و آشکار و حجتی درونی. حجت آشکار، همانا پیامبران و ائمه و حجت درونی، خردهایند»[3]
دو حجت عقل و وحی مکمل یکدیگرند، یعنی اگر عقل باشد و پیامبران نباشند، بشر نمیتواند راه سعادت خود را طی کند و اگر انبیا باشند و عقل نباشد، باز انسان نمیتواند راه سعادت خود را بپیماید.
اکنون یک سؤال بسیارمهم را مطرح میکنیم: این اسلامی شدن علوم، یعنی ارائه یک نوع جدید از فیزیک، ریاضی، شیمی و علوم تجربی؟
نکته قابل تأمل این است که علوم فوق و بویژه علوم تجربی موجود، ناقصاند. زیرا به صورت افقی به راه خود ادامه میدهند. برای جهان هستی، نه مبدأ در نظر میگیرند و نه هدف و فرجامی برای آن در نظر میگیرند. این طرز نگاه به جهان، اصل و جوهر هستی را نادیده گرفته و هستی را به عنوان خلقت نمیبینند و برای آن خالق و هدفی در نظر نمیگیرد و صرفا به مطالعه ظاهر هستی میپردازد و علم را زاییده فکر و نه لطف و بخشش خداوند میداند.
اسلامی شدن علوم در گروه تغییر اساسی در نگاه به علم، دانش و طبیعت و تدوین دروس سرآمد و هماهنگ دیدن حوزههای معرفتی و بازگشت علم به دامن دین است.
پس داشتن دانشگاه اسلامی، منوط به داشتن علوم اسلامی است و بر اساس نظر آیت الله جوادی آملی این علم، زمانی فراهم میشود که اولا علم را به حریم هندسه معرفت دینی راه دهیم و چتر دین را بر سر آن بگسترانیم و ثانیا جهان هستی را خلقت ببینیم و میان طبیعتشناسی و الهیات آشتی برقرار کنیم. پس اسلامی کردن علوم به معنای رفع عیب و نقص حاکم بر علوم رایج است.
علم اگر علم باشد، نه وهم و خیال، هرگز غیر اسلامی نمیشود، به عبارت دیگر علم نمیتواند غیر اسلامی باشد، زیرا علم فعل الهی است و تبیین کار خدا حتما اسلامی است، اگر چه فهمنده این حقیقت را درنیابد.
گام بعدی باور به این که عقل و دانش سرمایه و موهبت الهی است و همچنان که نقل عطای خداوند و حجت او برای فهم و هدایت بشر است، عقل و علم نیز موهبت خداوند و حجت او برای شناخت دین است و تفسیر عالمانه فعل و قول خداوند هر دو حجت است و هر دو تأمین کننده محتوای اسلام است.
در اهمیت و متقن بودن مباحث ریاضی در کیفیت و کمیت آفرینش و عظمت خدای یکتا، تردیدی نیست و خداوند سبحان در چند جای قرآن کریم خود را به علم شریف حساب متصف فرموده است: « إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الحِساب »[4]
خاطرهای از سالها قبل در ذهنم باقی است که آن را نقل میکنم. در یکی از روزها، در زمان استراحت بین دو کلاس، با یکی از اساتید تاریخ اسلام گفت و گویی دوستانه همراه با فراح داشتیم و هرکدام از ما اصرار بر مهمتر بودن رشته خود داشت. بویژه ایشان تأکید بسیاری بر اهمیت رشته تاریخ داشت و این که در قرآن کریم، داستانهای تاریخی بسیاری برای پند و اندرز ذکر شده است و خبری از ریاضیات نیست (ایشان قصد داشت که ثابت کند تاریخ بسیار با اهمیتتر از ریاضی است). در همان لحظه نکتهای به ذهنم رسید و به ایشان عرض کردم اگر چه داستانهای تاریخی بسیاری در قرآن است، اما بدون شک هدف تمام قرآن از اول تا اخر توجه دادن به «حساب»است و ایشان که فرد فرهیختهای بود، استدلال این حقیر را بیدرنگ پذیرفت.
اما مقوله دیگر در بحث اسلامی شدن دانشگاهها، ظاهر است. این که ما دانشگاهی میخواهیم داشته باشیم که تزکیه و آموزش را با هم بیاموزد و فضای علم و دانش به سمت انسانیت و ارزشمداری باشد و جریان علمی ایران اسلامی، به عنوان یک جریان ارزشی، الهی و انسانی در جهان الگو شود، که البته در این خصوص وظایفی به عهده مسئولین از جمله شورای انقلاب فرهنگی، مسئولین دانشگاه و سایرین است مثلا دانشکدهها نمازخانه داشته باشند، برگزاری مراسمهای فوق برنامه فرهنگی، اجرای برخی از قوانین ...
اما وظیفه ما به عنوان یک استاد دانشگاه چیست؟
ابتدا برخی از وظایف ما به عنوان یک استاد ریاضی:
1)نیت الهی: مدرس باید نیت خود را اصلاح کند، متاسفانه یکی از بیماریهای معلمی خود شیفتگی است.
2)استمرار در یادگیری: به عنوان مثال شهید مطهری برای یک ساعت سخنرانی، 20ساعت مطالعه داشته است.
3)پرهیز از مجادله علمی.
4)نمیدانم: استاد از کلمه «نمیدانم» هراس نداشته باشد.
5)به جای فروتنی، میگویم صلابت مهربانانه.
6)کوشش: برای خوب درس دادن کوشش کنیم و با تمام سلولهای بدنمان درس دهیم.
7)باید حرکت کنیم تا به مرز علم و دانش رشته خودمان برسیم.
اما یک استاد به عنوان یک استاد مسلمان که در یک دانشگاه اسلامی و در یک کشور اسلامی تدریس میکند، چه وظایف دیگری دارد:
1) اعتماد سازی: فرایندی است که بخشی از آن با گفتار و بخشی از آن با رفتار ما انجام میشود. در واقع پیامهای «فرا کلامی» در اعتمادسازی بسیار موثرتر و ماندگارتر است. به عنوان مثال اگر استاد شخصیت منظمی داشته باشد، اعتماد بچهها را بیشتر جلب میکند.
2) برخی مولفههای دینی که در زندگی ما وجود دارد، از دیده شدن اینها توسط دانشجویان، مانع نشویم. توجه کنید که فرق است بین نشان دادن و دیده شدن.
3)گسترش اطلاعات عمومی و طرح برخی مسائل ارشادی در فرصتهای مناسب.
کتاب حاضر که این حقیر از نزدیک شاهد تلاشها و زحمات نویسندگان آن بودهام، نخستین گام در رسیدن به اهدافی است که در بالا به آنها اشاره شد.
با تشکر بیژن دواز |
امید است که خداوند همه ما را در راه رسیدن به اهداف عالیه دین مبین اسلام موفق و مؤید فرماید.
[1] - دکتر بیژن دواز استاد تمام رشته ریاضی محض در دانشگاه یزد، و پژوهشگر برتر کشوری در سال های 1387 و 1390 است. ایشان در سال 1388 به عنوان استاد نمونه کشوری انتخاب شده , و در سال 1399 نام ایشان در فهرست یک درصد دانشمندان جهان قرار گرفته است، و همچنین از سالهای 1391 تا 1393 به عنوان دانشمند پراستناد دنیا معرفی گردید.
[2]. سوره انفال آیه 22.
.[3] اصول کافی، ج1، ص16.
[4] آل عمران آیه 199.