فصل دوم: ارائه ي مطالب درسي همراه با پيوندها و گريزهاي الهي فرهنگي

1401/10/21 14:37
فصل قبل

 

هدف از اين فصل آن است که مدرسين محترمي که تصميم دارند با جهتگيري الهي فرهنگي تدريس نمايند و تمايل دارند برخي از معارف ديني، اخلاقي و فرهنگي را هنگام تدريس براي دانشجويان مطرح نمايند؛ بتوانند با استفاده از مواردي که به عنوان «پيشنهاد» در اين فصل آورده شده است؛ اين مهم را انجام دهند. در اين فصل ما براي بيان مطالب ديني در خلال مباحث درسي از دو شيوه ي پيوند و گريز استفاده ميکنيم؛ اما توضيح هرکدام به اين شرح است:

پيوند: هرگاه متناسب با مطلب درسي، آيه يا حديث آورده شود، به آن، «پيوند الهي» گفته ميشود. گاهي نيز مطلب مرتبط، يک نکته ي تاريخي، اخلاقي يا تربيتي هست که به آن «پيوند فرهنگي» گفته ميشود.

گريز: هرگاه آيه يا حديث متناسب با مطلب درسي وجود نداشته باشد يا در دسترس نباشد؛ به تناسب مطلب درسي يک مطلب ديني يا اخلاقي (از باب تشبيه و امثال آن) ذکر ميشود به عبارت ديگر گريز يعني انتقال هدفمند و پيش بيني شده، از مطلب مورد بحث به مطلب مورد نظر با در نظر گرفتن تناسب که در اين جا منظور، انتقال از مطلب درسي به مطلب ديني يا اخلاقي است.

اما چرا در اين فصل از روش پيوند و گريز استفاده شده است، دلايلي دارد که برخي از آنها بيان ميشود.

يکي از دلايل استفاده از پيوند و گريز آن است که آموزش به دو شيوه ي رسمي و غيررسمي تقسيم ميشود. آموزش رسمي، «اطلاعات» را افزايش ميدهد و آموزش غيررسمي (که ميتواند مستقيم يا غيرمستقيم باشد)، چون به صورت ضمني است ميتواند به «باور» تبديل شود. بهعنوان مثال اگر معلّم قرآن در مورد اهميت و احترام قرآن در کلاس توضيح دهد اين شيوه، شيوه ي رسمي است اما اگر معلمِ درسي غير از قرآن، در کلاس خود، گفتار يا رفتاري مبتني بر احترام به قرآن انجام دهد، اين آموزش، غيررسمي محسوب ميشود.

ازاين رو هرگاه استاد درس کشاورزي در هنگام تدريس، با رعايت تناسب و با استفاده از ذوق سليم، مطلبي اخلاقي، تربيتي يا ديني را مطرح نمايد، دانشجويان آن مطلب را از استاد درس تخصصي خود بهتر و راحتتر ميپذيرند. چراکه شغل رسمي او آموزش مباحث ديني و اخلاقي نيست و در اين کار نفع شخصي براي او متصور نبوده يا لااقل کمتر متصور است. تجربيات نشان داده است که آموزش غيررسمي ماندگارتر و مؤثرتر است. پس تأثيرگذاري بيشتر در اين روش يکي از دلايل استفاده از پيوند و گريز در ضمن آموزش است.

دليل ديگر آن که گريز و پيوند الهي موجب رفع غفلت ميشود. در نگاه الهي غفلت، مذموم و توجه به خدا، آخرت و دين مطلوب است ازاينرو مؤمن چشم عبرت بين دارد و از مسائل دنيوي به مسائل اخروي و از امور مادي به امور الهي منتقل ميشود و ديگران را نيز منتقل مينمايد.

 با دقت در آيات و احاديث معصومين (ع) به موارد فراواني از اين نوع گريزها برميخوريم که در اين جا برخي موارد به عنوان نمونه ذکر ميشود. مثلاً خداوند در قرآن هنگام برشمردن نعمت لباس و ذکر فوايد آن بلافاصله مخاطب را از لباس ظاهري به لباس معنوي منتقل مينمايد؛ آن جا که ميفرمايد:

«يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْکُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِکُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَي ذَلِکَ خَيْرٌ ذَلِکَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّکَّرُون[1]؛ اي فرزندان آدم! لباسي براي شما فرستاديم که اندام شما را مي‏پوشاند و مايه ي زينت شماست؛ اما لباس پرهيزگاري بهتر است. اين ها (همه) از آيات خداست، تا متذکر (نعمت هاي او) شوند.»

همچنين خداوند هنگام بيان نعمت باران و روياندن گياهان به قدرت خود، بلافاصله مخاطب را به بيرون آوردن مردگان از زمين به قدرت خود منتقل ميکند؛ آن جا که ميفرمايد:

«وهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّي إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَي لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون؛[2] او کسي است که بادها را بشارت دهنده در پيشاپيش (باران) رحمتش مي‏فرستد؛ تا ابرهاي سنگين بار را (بر دوش) کشند؛ (سپس) ما آنها را به سوي زمين هاي مرده ميفرستيم؛ و به وسيله ي آنها، آب (حيات بخش) را نازل مي‏کنيم؛ و با آن، از هرگونه ميوه‏اي (از خاک تيره) بيرون مي‏آوريم؛ اينگونه (که زمين هاي مرده را زنده کرديم،) مردگان را (نيز در قيامت) زنده مي‏کنيم، شايد (با توجه به اين مثال) متذکر شويد.»

اين روش در گفتار و سيره ي معصومين (ع) نيز وجود دارد، به عنوان مثال امام علي (ع) شب عروسي، فاطمه ي زهرا (س) را نگران و گريان ديدند. پرسيدند: چرا ناراحتي؟ پاسخ دادند: پيرامون حال و رفتار خويش فکر کردم. پس ورودم به جاي جديد را به ورودم به خانه ي قبر تشبيه کردم پس تو را به خدا سوگند ميدهم که: بيا تا به نماز بايستيم و با هم در اين شب خدا را عبادت کنيم[3]

در اين جريان حضرت زهرا (س) از يک امر دنيوي به يک امر اخروي منتقل شدند.

در موردي ديگر اميرمؤمنان (ع) هنگام سخن در مورد حمام که يک امر دنيوي است، خود و مخاطب را به يک امر اخروي منتقل نمودند و فرمودند: چه خوب جايي است حمام که آتش دوزخ را به ياد ميآورد و چرک را ميبرد. معلم بزرگ اخلاق و عرفان، ميرزا جواد ملکي تبريزي بعد از ذکر حديث بالا مينويسد: «در اين روايت با همه ي کوتاهياش اشارههايي لطيف به مطالبي مهم و بزرگ است. از آن جمله که آتش حمام (و آبهاي داغ آن)، دوزخ را به ياد مراقبان[4]مياندازد و از آن جمله اشاره به اين است که بر مؤمن لازم است در هرچه ميبيند، به مناسبت، به ياد چيزي از آخرت بيفتد. حمام از اينجهت خصوصيتي ندارد. پس براي مؤمن خردمند سزاوار است در چيزهايي که ميبيند از ريز و درشت برايش پند و موعظه باشد.»[5]

روش استفاده از گريز که در اين کتاب مدنظر قرارگرفته است، الهام گرفته از روش قرآن و عترت است. البته رعايت تناسب بين مطلب درسي و مطلب ديني يک اصل مهم است که سعي شده در اين کتاب رعايت شود اما واقع مطلب آن است که هيچ معياري جز ذوق سليم براي رعايت اين تناسب وجود ندارد. ازاينرو سعي شده است با کارِ گروهي و در نظر گرفتن چند سليقه تا حد امکان اين مهم رعايت شود؛ هرچند مسلّم نواقصي وجود دارد که اميد است خوانندگان محترم باذوق و سليقه خود و ارائه ي پيشنهادهاي تکميلي به غناي کار بيفزايند.

براي تدوين اين فصل رعايت يک سري اصول لازم بود که در اين جا به پارهاي از آنها اشاره ميشود:

مطالب درسي و ديني با ذکر منبع آورده شود.

حتيالامکان از مطالب وب سايتهاي اينترنتي به عنوان منبع استفاده نگردد و به کتاب ارجاع داده شود.

قبل از هر مطلب عنوان مطلب درسي ذکرشده باشد تا خواننده بتواند به راحتي موضوع موردنظر خود را پيدا کند.

مطلب درسي کوتاه و گويا باشد (به اندازهاي باشد که براي استاد اين رشته نياز است نه بيشتر).

مطلب ديني کوتاه و گويا باشد (به اندازهاي باشد که فرصت زيادي از کلاس را به خود اختصاص ندهد).

در بخش مطلب ديني حتيالامکان از واژهها و ادبيات آن رشته استفاده شود.

مطالبي که براي جهتگيري الهي فرهنگي آورده ميشود، متنوع باشد از قبيل معرفت ديني، خداشناسي، اخلاقي، تربيتي و آموزنده.

جمله ي ربط بين مطلب درسي و مطلب ديني وجود داشته باشد تا استاد هنگام تدريس بتواند بين اين دو مطلب ارتباط برقرار کند.

توضيحات ديني (توضيحاتي که براي خواننده  ي کتاب لازم و مفيد است و اما فرصت مطرح کردن آن در کلاس درس وجود ندارد) در بخشي تحت عنوان، مطالعه  ي بيشتر آورده شود.

ترجمه  ي روان آيات و احاديث آورده شود.

در صورت امکان، براي فهم بهتر مطلب از تصوير استفاده شود.

 


[1]. اعراف / 26 .

 

[2]. اعراف / 57 .

 

[3]. «تَفَکَّرْتُ في حالي وَ اَمْري عِنْدَ ذَهاب عُمْري وَ نُزُولي في قَبْري فَشَبَّهْتُ دُخُولي في فِراشي بِمَنْزِلي کَدُخُولي اِلي لَحَدي وَ قَبْري فَاُنْشِدُکَ اللَّهَ اِن قُمْتَ اِلَي الصَّلاة فَنَعْبُد اللَّهَ تَعالي هذِهِ اللَّيْلَة.» (احقاق الحق، ج23، ص489)

 

[4]. افرادي که درهرحال مراقب اعمال و نيات خود هستند.

 

[5]. ترجمه اسرار الصلوه، ص 105.

 

فصل بعد