اسلام و کشاورزي

1401/10/21 15:59
فصل قبل

 

در روزگار اعراب جاهلي با توجّه به دشوار بودن کشاورزي در بسياري از مناطق عربستان به دليل بدي آب و هواي آن و ناآگاهي آنان از فنون و دانش کشاورزي و انبارداري ، کشاورزي رونق نداشت و در پايينترين مرتبه ممکن خود قرار گرفته بود.

با ظهور اسلام، پيامبر اسلام (ص) همواره بر اهميت کشاورزي تأکيد نمودند و منزلت کشاورزان را به مردم نمايان کردند. امامان معصوم (ع) نيز اين راه را ادامه دادند.

امامان معصوم ما هم که وارثان انبياي الهي‏اند، از موقعيتهاي به دست آمده استفاده مي‏کردند و به باغ داري، درخت کاري، گلکاري و ايجاد فضاهاي سبز مي‏پرداختند.

در روايتي آمده است که از امام صادق (ع) درباره ي کشاورزي پرسيده شد، حضرت فرمود: کشاورزان گنجهاي خدا در زميناند و در ميان اعمال هيچ عملي محبوبتر از آن نزد خدا نيست[1] و در روايتي ديگر امام صادق (ع) ميفرمايد: کشاورزان گنجينههاي آدمياناند. آنان (دانه ي) پاکيزهاي ميکارند که خداوند آن را از زمين بيرون ميآورد و آنان روز قيامت والاترين مقام را دارند و از نزديکترين منزلت (نزد خداوند متعال) برخوردارند و آنان با عنوان (مبارک) خوانده ميشوند. [2]

و در روايتي ديگر آن حضرت ميفرمايد: از پيامبر (ص) پرسيدند بهترين عمل کدام است؟ در پاسخ فرمود: زراعتي است که کشاورز آن را بکارد و آن را شايسته بدارد و به روز برداشت سهم فقيران را از آن بدهد»[3] و نيز از آن حضرت نقل کردند که کشاورزي بزرگترين کيميا است. [4] و نيز مردي ميگويد بدان حضرت عرض کردم: فدايت شوم شنيدهام گروهي ميگويند کشاورزي مکروه است آن حضرت پاسخ داد: کشاورزي کنيد ... همانا سوگند به خدا مردم هيچ کاري حلالتر و پاکيزهتر از کشاورزي انجام نميدهند. [5]

حضرت علي (ع) هنگامي که از جهاد بر مي‏گشت، به تعليم مردم و قضاوت بين آنها مي‏پرداخت و در هنگام فراغت، به باغي که ملک او بود مي‏رفت و با دست خود کار مي‏کرد و ذکر خدا مي‏گفت.[6]

آن حضرت(ع) در طول عمر خويش علاوه بر زمامداري و امامت به کارهاي زراعت و باغباني ميپرداخت و درآمد آن را صرف فقرا و يتيمان و اقشار پايين جامعه مينمود، تا آنجا که امام صادق (ع) مي فرمايند: «امام علي (ع) با درآمد خود از راه کشاورزي هزار برده آزاد نمود».[7]

ابيعمرو مي‏گويد: «روزي در يکي از باغها امام صادق (ع) را ملاقات کردم. آن حضرت لباس مخصوص پوشيده، بيل به دست گرفته و در باغ خويش مشغول کشاورزي بود. چنان فعاليت مي‏کرد که عرق از پيشاني مبارکش مي‏ريخت. گفتم: فدايت شوم، بيل را بدهيد تا من کار کنم. فرمود: دوست دارم آدمي براي کسب روزي حلال در برابر آفتاب آزرده شود.» [8]

امام صادق (ع) فرمود: من در برخي از باغهايم چنان تلاش مي‏کنم که از شدت فعاليت عرق مي‏ريزم؛ در حالي که کساني را دارم که اين کارها را انجام دهند. اما اين کوشش به اين خاطر است که خداي متعال بداند من با کوشش خود در جستجوي روزي حلال هستم.[9]

علي بن حمزه مي‏گويد: روزي امام موسي کاظم (ع) را درمزرعه‏اش ملاقات کردم و اين در حالي بود که حضرت، به علت کار و فعاليت شديد، عرق بدن مبارکش را خيس کرده بود. گفتم: فدايت شوم پس مردان شما کجايند که خود با اين زحمت کار مي‏کنيد؟ پاسخ داد: اي علي، کساني که از من و پدرم بهتر بودند، با دست خويش کشاورزي مي‏کردند. پرسيدم: چه کساني از شما و پدر بزرگوارتان بهتر بودند؟ فرمود: رسول خدا و امير مؤمنان علي و تمام پدرانم که همه با دست مبارک خويش زراعت مي‏کردند. نهتنها آنان بلکه پيامبران و فرستادگان الهي و انسانهاي صالح هم کشاورزي مي‏کردند و بهترين خلق بودند. [10]

يکي از امور مربوط به کشاورزي، نهال کاري و درخت کاري است که موردتوجه رهبران بزرگوار مکتب اسلام قرار گرفته است. در اين مورد به چند حديث توجه کنيد: رسول خدا (ص) فرمود: هر مسلماني نهال درختي را نشاند و بارور کند، خداوند متعال در مقابل براي آن نهال درختي در بهشت قرار مي‏دهد. [11]

جابر بن عبدالله انصاري از پيامبر اکرم (ص) نقل مي‏کند که فرمود: «هيچ مسلماني نهالي نميکارد که انساني که از آن استفاده کند، يا جنبنده اي، يا پرنده اي، مگر آنکه براي او صدقهاي نوشته مي‏شود تا روز قيامت». [12]

يکي از ياران امام صادق (ع) مدتي خدمت امام نيامده بود، امام صادق (ع) احوال او را جويا شدند عرض کردند: او کار و فعاليت تجارتي را ترک کرده و به عبادت روي آورده است، امام فرمود: واي بر او، آيا نميداند کسي که تلاش و طلب روزي را ترک کند، دعايش مستجاب نميشود. [13]

حضرت علي (عليه السلام) فرمودهاند: کسي که آب و خاک داشته باشد و در عين حال فقير زندگي کند، خداوند او را [از رحمتش] دور مي‏کند... [14]. همچنين فرمودند: بهترين کارها کشاورزي است.[15]

اسلام براي کشاورزي سفارش زيادي نموده است تا آن جا که سيراب کردن درخت، پاداش سيراب کردن مؤمن را دارد. [16]

در روايات از فروش زمين نهي شده است و فروش آن مايه از دست رفتن مال بيان شده است.[17]

کشاورزي يک شغل استراتژيک محسوب مي شود، و توجه و بي توجهي به آن نقش اساسي در تأمين امنيت غذايي و عدم وابستگي به ديگران ايفا مي کند، به همين خاطر بايد مورد توجه ويژه از سوي مسئولين دولتي قرار گيرد، امام صادق(ع) ميفرمايد: «اميرالمؤمنين (ع) هميشه به عمال و کارمندانشان سفارش کشاورزان را مينمودند.» [18]

ايشان در نامه اي به استاندارش اينچنين به حمايت از کشاورزان و پرهيز از ستم به ايشان توصيه مي فرمايد: «بايد كوشش تو در آبادي زمين بيش از كوشش در جمعآوري خراج(ماليات) باشد, زيرا كه خراج جز با آباداني بهدست نميآيد و آن كس كه بخواهد ماليات را بدون عمران و آباداني مطالبه كند, شهرها را خراب, و بندگان خدا را نابود ميسازد. و حكومتش بيش از مدت كمي دوام نخواهد داشت. اگر كشاورزان از سنگيني ماليات و يا رسيدن آفات يا خشكشدن آب قناتها و يا كمي باران و يا دگرگوني زمين در اثر آبگرفتن و فساد بذرها و يا تشنگي بسيار براي زراعت و فاسدشدن آن به تو شكايت آورند. ماليات را به مقداري كه حال آنها بهبود پذيرد, تخفيف ده و هرگز اين تخفيف بر تو گران نيايد، زيرا كه آن ذخيره و گنجينهاي است كه آنها بالأخره آن را در عمران و آبادي كشورت بهكار ميبندند و موجب عمران سرزمينهاي تو و زينت حكومت و رياست تو خواهد بود.» [19]

در سيره امام کاظم(ع) نيز آمده است که ملخ ها مزرعه صيفي کاري يکي از کشاورزان را نابود کردند، و آن کشاورز به اندازه پول دو شتر بدهکار بود. وي چنين نقل مي کند: نشسته بودم و فکر ميکردم. ناگهان امام موسي بن جعفر (ع) را ديدم که درحال عبور از آن جا بود و مرا ديد، فرمود: چرا ناراحتي؟ عرض کردم: به خاطر اينکه ملخها کشاورزي مرا نابود کردهاند. حضرت فرمود: چه قدرضررکردهاي؟ عرض کردم: يک صد و بيست دينار با پول دو شتر. حضرت به غلام خود فرمود: يکصد و پنجاه دينار به او بده سي دينار سود به اضافه ي اصل مخارج و دو شتر هم به وي تحويل بده! آن مرد ميگويد: وقتي اين کمک را تحويل گرفتم، عرض کردم: وارد زمين من شويد و درحق من دعا کنيد. حضرت وارد زمين شد و دعا کرد، سپس از رسول خدا (ص) نقل کرد و فرمود: از بازماندگان مشکلات محکم نگه داري کنيد. [20]

توجه به اين نکته لازم است: همانگونه که کشاورزي امري پسنديده است، علم کشاورزي هم پسنديده و مورد تأکيد است. چرا که اولاً هر کاري را انسان با علم و آگاهي انجام دهد، نتايج بهتري به دست ميآورد. ثانياً در زمان حاضر علم کشاورزي از علومي است که جامعه ي اسلامي و بشري به آن نياز مبرم دارد و هر علمي که جامعه ي اسلامي به آن نياز داشته باشد، فراگرفتن آن تا مرحله ي رفع نياز واجب است. [21]پس علم کشاورزي از مصاديق حديث معروفي است که پيامبر (ص) ميفرمايند: طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. [22]

 


[1]. «الزَّارِعُونَ كُنُوزُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ مَا فِي الْأَعْمَالِ شَيْ‏ءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الزِّرَاعَةِ»(تهذيب، ج6، ص384)

 

[2]. «الزَّارِعُونَ كُنُوزُ الْأَنَامِ يَزْرَعُونَ طَيِّباً أَخْرَجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَحْسَنُ النَّاسِ مَقَاماً وَ أَقْرَبُهُمْ مَنْزِلَةً يُدْعَوْنَ الْمُبَارَكِين‏»(الکافي، ج5، ص261)

 

[3]. «زَرْعٌ زَرَعَهُ صَاحِبُهُ وَ أَصْلَحَهُ وَ أَدَّى حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِه‏» (من لا يحضره الفقيه، ج2، ص291)

 

[4]. «الْكِيمِيَاءُ الْأَكْبَرُ الزِّرَاعَة»(الکافي، ج5، ص261)

 

[5]. «رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَسْمَعُ قَوْماً يَقُولُونَ إِنَّ الزِّرَاعَةَ مَكْرُوهَةٌ فَقَالَ لَهُ ازْرَعُوا وَ اغْرِسُوا فَلَا وَ اللَّهِ مَا عَمِلَ النَّاسُ عَمَلًا أَحَلَّ وَ لَا أَطْيَبَ مِنْه‏»(الکافي، ج5، ص260)

 

[6]. «لَمَّا كَانَ يَفْرُغُ مِنَ اَلْجِهَادِ يَتَفَرَّغُ لِتَعْلِيمِ اَلنَّاسِ وَ اَلْقَضَاءِ بَيْنَهُمْ فَإِذَا يَفْرُغُ مِنْ ذَلِكَ اِشْتَغَلَ فِي حَائِطٍ لَهُ يَعْمَلُ فِيهِ بِيَدِهِ»(عدة الداعي، ص111)

 

[7]. « كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَضْرِبُ بِالْمَرِّ وَ يَسْتَخْرِجُ الْأَرَضِينَ... أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ مَالِهِ وَ كَدِّ يَدِهِ»(الکافي، ج5، ص74)

 

[8]. « أَبِي عَمْرٍو اَلشَّيْبَانِيِّ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بِيَدِهِ مِسْحَاةٌ وَ عَلَيْهِ إِزَارٌ غَلِيظٌ يَعْمَلُ فِي حَائِطٍ لَهُ وَ اَلْعَرَقُ يَتَصَابُّ عَنْ ظَهْرِهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَعْطِنِي أَكْفِكَ فَقَالَ لِي إِنِّي أُحِبُّ أَنْ يَتَأَذَّى اَلرَّجُلُ بِحَرِّ اَلشَّمْسِ فِي طَلَبِ اَلْمَعِيشَةِ»(الکافي، ج5، ص76)

 

[9]. « إِنِّي لَأَعْمَلُ فِي بَعْضِ ضِيَاعِي حَتَّى أَعْرَقَ وَ إِنَّ لِي مَنْ يَكْفِينِي لِيَعْلَمَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنِّي أَطْلُبُ اَلرِّزْقَ اَلْحَلاَلَ»(الکافي، ج5، ص77)

 

[10]. «رَأَيْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَعْمَلُ فِي أَرْضٍ لَهُ قَدِ اِسْتَنْقَعَتْ قَدَمَاهُ فِي اَلْعَرَقِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيْنَ اَلرِّجَالُ فَقَالَ يَا عَلِيُّ قَدْ عَمِلَ بِالْيَدِ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ مِنْ أَبِي فِي أَرْضِهِ فَقُلْتُ وَ مَنْ هُوَ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ، وَ آبَائِي كُلُّهُمْ كَانُوا قَدْ عَمِلُوا بِأَيْدِيهِمْ وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ اَلنَّبِيِّينَ وَ اَلْمُرْسَلِينَ وَ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ اَلصَّالِحِينَ»(وسائل الشيعه، ج17، ص39)

 

[11]. « مَن غَرَسَ شَجَرَةً فأينَعَت، غَرَسَ اَللَّهُ بِهَا شَجَرَاً فِي اَلْجَنَّةِ»(کنزاالعمال، ج3، ص896، ح896)

 

[12]. «مَا مِنْ‏ مُسْلِمٍ‏ يَغْرِسُ‏ غَرْساً يَأْكُلُ مِنْهُ إِنْسَانٌ أَوْ دَابَّةٌ أَوْ طَيْرٌ إِلَّا أَنْ يُكْتَبَ لَهُ صَدَقَةٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ» (مستدرک، ج13، ص26)

 

[13]. «وَيْحَهُ أَمَا عَلِمَ أَنَّ تَارِكَ اَلطَّلَبِ لاَ يُسْتَجَابُ لَهُ»(الکافي، ج5، ص84)

 

[14]. «مَنْ‏ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَ‏ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّه‏»(وسائل الشيعه، ج17، ص41).

 

[15]. «خَيْرُ الْأَعْمَالِ الْحَرْث‏»(الکافي، ج5، ص260)

 

[16]. پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله) فرمود: «من سقي طلحة أو سدرة فکأنّما سقي مؤمناً من ظمأ»؛ هر کس درخت خرما يا سدري را آبياري کند، مانند آن است که انسان مؤمني را از تشنگي رهانيده و سيراب ساخته است . شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 17، ص 42

 

[17]. «مَنْ بَاعَ الْمَاءَ وَ الطِّينَ وَ لَمْ يَجْعَلْ مَالَهُ فِي الْمَاءِ وَ الطِّينِ ذَهَبَ مَالُهُ هَبَاء»(تهذيب، ج6، ص388)

 

[18]. «كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَكْتُبُ إِلَى عُمَّالِهِ ... وَ كَانَ يَكْتُبُ يُوصِي بِالْفَلَّاحِينَ خَيْرا»(الکافي، ج5، ص284)

 

[19]. «وَ لْيَكُنْ نَظَرُكَ فِي عِمَارَةِ الْأَرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِكَ فِي اسْتِجْلَابِ الْخَرَاجِ لِأَنَّ ذَلِكَ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِالْعِمَارَةِ وَ مَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَةٍ أَخْرَبَ الْبِلَادَ وَ أَهْلَكَ‏ الْعِبَادَ وَ لَمْ يَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلَّا قَلِيلًا فَإِنْ شَكَوْا ثِقَلًا أَوْ عِلَّةً أَوِ انْقِطَاعَ شِرْبٍ أَوْ بَالَّةٍ أَوْ إِحَالَةَ أَرْضٍ اغْتَمَرَهَا غَرَق...»(نهج البلاغه، نامه 53، ص436)

 

[20]. « عيسى بن محمد بن مغيث القرظي وبلغ تسعين سنة قال زرعت بطيخا وقثاء وقرعا في موضع بالجوانية على بئر يقال لها أم العظام فلما قرب الخير واستوى الزرع بغتني الجراد فاتى على الزرع كله وكنت غرمت على الزرع وفي ثمن جملين مائة وعشرين دينارا فبينما أنا جالس طلع موسى بن جعفر...»تاريخ بغداد، ج13، صص30 و 31.

 

[21]. به اين واجب، واجب کفايي گفته ميشود.

 

[22]. «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ فِي مَظَانِّهِ وَ اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ الْحَدِيثَ. وسائل الشيعه، ج 27، ص 30).

 

 

فصل بعد