تأثير نوع نگاه و جهان‌بيني دانشمندان بر اهداف علمي آن‌ها

1401/10/21 17:00
فصل قبل

 

هر رفتاري که از انسان سر ميزند ناشي از باور و جهانبيني او است. اين قاعده  ي عام است و شامل تمام رفتارهاي انسان ميشود چون هيچ فردي عملي را بدون انگيزه انجام نميدهد و انگيزهها نتيجه ي نگرشها و باورها هستند. يک دانشجو اگر به دانشگاه ميرود به دليل آن است که باور دارد تحصيل علم يک ارزش است، يا گرفتن مدرک براي او مفيد است، اگر شخصي مال خود را در راه خدا خرج ميکند، ناشي از اين باور است که آن چه انسان در اين دنيا انفاق ميکند در همين دنيا يا دنياي ديگر جبران ميشود يا اگر شخصي سرقت ميکند اين عمل او شايد ناشي از اين تفکر است که ديگران زياد دارند و ما بايد حق خود را از آنها بگيريم.

در فعاليتهاي علمي هم، چنين است اگر دانشمندي علم را براي کسب ثروت و مالاندوزي بخواهد به سراغ فعاليتهايي ميرود که سودآور باشد هرچند براي جامعه ي انساني مضر باشد و اگر علم را براي خدمت به بشر بخواهد به سراغ فعاليتهايي ميرود که مشکلي را از بشريت برطرف نمايد هرچند براي او سود کمي داشته باشد. همچنين اگر مدرسي جهان را فقط ماده بداند و بس، هنگاميکه تدريس مينمايد به نقش خدا توجه نميدهد و به عکس اگر مدرسي معتقد باشد جهان خالقي دارد، هنگاميکه تدريس ميکند به نقش خداوند توجه ميدهد. اگر نگاه عالم يک علم، غيرالهي و ماديگرايانه باشد؛[1]به گونهاي که انسان را حيواني مانند ساير حيوانات و محصول تصادف و تکامل (بدون نقش خداوند) بداند و زندگي را منحصر در زندگاني دنيايي بداند که از آن هرچه بيشتر لذت ببرد سود برده و اگر لذت نبرد از دستش رفته است؛ علم خود را در مسيري به کار ميگيرد که بتواند اين چند روزهي دنيا را بهتر سپري کند به همين دليل آن چه توليد ميکند در راستاي بندگي بهتر نيست (چون بندگي را قبول ندارد ) و نيز با فطرت هماهنگي ندارد چون براي انساني که از نسل ميمون ( يا شبيه آن ) به وجود آمده است، فطرتي قائل نيست؛ لذا اقدامات او فقط در راستاي بُعد مادّي است. اما اگر نگاه او الهي باشد، اهدافي را که دنبال ميکند و استفادهاي که از علم خود ميبرد هماهنگ با اين نگاه است.

علامه طباطبايي نيز به اين واقعيت (يعني تأثير جهانبيني بر تمام اعمال و افکار انسان) تصريح کرده و ميفرمايند: «انسان در زندگي محدودي که دارد ... چاره اي ندارد از اينکه درآن چه ميخواهد و آن چه نميخواهد تابع سنتي باشد و حرکات و سکنات و بالأخره تمام تلاش خود را بر طبق آن سنت تنظيم نمايد. ... اين سنت..... بستگي به جهانبيني انسان دارد.» [2]

 


[1]. منبع

 

[2].  ترجمه تفسير الميزان، ج19، ص454.

 

فصل بعد