نام درس: اصول باغباني
1401/10/21 15:52فصل قبل
سرفصل: طبقه بندي گياهان باغباني
مطلب درسي: تنوع و گستردگي
يکي از گستردهترين و متنوعترين موجودات زنده روي زمين گياهاناند، و از نظر تنوع و کثرت، عجايب و شگفتيها و زيباييها، و همچنين از نظر آثار مفيد و ارزنده حائز اهميت ميباشند.
در علم گياهشناسي گياهان از جهات مختلف طبقه بندي شدهاند. در قرآن نيز طبقات مختلف گياهان ذکر شده است و در اين باره، حداقل سه واژه بکار رفته است: نبات، نجم و شجر. در خصوص طبقه بندي گياهان در قرآن ميتوان گفت: «نَباتْ» در اصل به معني هر نوع گياهي است که از زمين ميرويد، خواه داراي ساقه باشد خواه بدون ساقه و نجم گياه بدون ساقه است. «شَجَرْ» نيز به معني گياهاني است که داراي ساقه است و لذا در قرآن مجيد در مقابل «نجم» که به معني گياهان بيساقه است قرار گرفته [1]: «وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدان؛[2] و گياه و درخت براي او سجده ميکنند.»
تنوع گياهان به قدري زياد است که هيچکس نمي تواند عدد واقعي و نهايي گونه هاي گياهي را تعيين کند.
راستي چه عجيب است عالم گسترده گياهان با اين همه تنوع! و چه بزرگ است خالق و مدبّر آن ها! و نيز در قرآن چه زيبا اشاره شده است:
«وَآيَةٌ لَهُمُ الأرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْکُلُونَ*وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَ فَجَّرْنَا فيها مِنَ الْعُيُونِ*لِيَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلايَشْکُرُونَ؛[3] زمين مرده براي آنها آيتي است، ما آن را زنده کرديم و دانههاي (غذايي) از آن خارج ساختيم که از آن ميخورند؛ * و در آن باغهايي از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمههايي از آن جاري ساختيم، *تا از ميوه ي آن بخورند در حالي که دست آنان هيچ دخالتي در ساختن آن نداشته است. آيا شکر خدا را بجا نميآورند؟!»
مطالعه ي بيشتر:
در طبقه بندي گياهان، به طبقهاي از گياهان گوشتخوار ميتوان اشاره کرد: گياه گوشتخوار نيانتس[4]که در انتهاي شاخهي باريک آن چيزي شبيه به کوزه (که حاوي شهد چسبناک است) وجود دارد که موجب تحريک و به دام انداختن حشرات ميشود. البته اقدام اين گياهان به شکار حشرات به خاطر آن است که ريشههاي آنها قادر به جذب ازت نيستند، لذا کمبود خود را از اين طريق جبران ميکند.[5]
سرفصل: اصول هرس و تربيت درختان و درختچه/ توليد محصولات باغي
مطلب درسي: هرس و اندامهاي گياهي
هرس شامل حذف بخشي و يا تمامي يک اندام يا بيش از يک اندام گياهي (بسته به هدف) ميشود. گياه شامل اندامهاي مختلف از جمله موارد زير ميشود:
1- ريشه
ريشه که در عين لطافت و نرمي نيروي شگرفي دارد و از لابهلاي سنگها و زمينهاي سخت ميگذرد.
2- برگ
در عين نازکي داراي هفت طبقه است و هر طبقهاي ساختمان مخصوص دارد پوشش نازک روي برگ مانند پوست تن انسان است که روزنههاي بسيار ريزي دارد و هر روزنه، سلول نگهباني دارد که باز و بسته شدن آن را تنظيم ميکند!
برگ از طريق روزنهها فتوسنتز ميکند و دي اکسيد کربن هوا را فرو ميبرد، کربن را از آن جدا کرده و در کلروفيل گياهي مواد قندي 6 کربنه را ميسازد و در مقابل اکسيژن و مقداري رطوبت ايجاد ميکند.
3- ساختمان گل و ميوه
به منظور توليد ميوه لازم است لقاح گردههاي ريز با تخمک انجام گرفته و سلول تخم و در نهايت ميوه تشکيل شود. هر يک از اينها دنياي عجيبي است که روح و عقل انسان را همراه خود ميبرد و انسان را متوجه ي خالق حکيم و داناي آن مينمايد.
«وَالأرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَافيها رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فيها مِنْ کُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ[6] ؛
وزمين را گسترديم؛ و در آن کوههاي ثابتي افکنديم؛ و از هر گياه موزون، در آن رويانديم.»
مطالعه ي بيشتر:
تعبير«موزون» که از ماده ي «وزن» به معناي شناسايي اندازه ي هر چيز است، اشاره به حساب دقيق و نظم شگرف و اندازه هاي متناسب در همه ي اجزاي گياهان دارد که هر يک از آنها بلکه هر يک از اجزاي آن ها از ساقه و شاخه و برگ و گلبرگ و تخم و ميوه حساب و کتاب معيني دارد. شايد در کره زمين صد ها هزار نوع گياه با خواص مختلف و آثار متنوع و گوناگون وجود داشته باشد که شناخت هر يک دريچه اي براي شناخت «الله» و برگ هرکدام، دفتري از معرفت پروردگار است[7]. بعضي از مفسران نيز گفته اند که منظور از اين تعبير اين است که خداوند از هر گياهي به مقدار نياز و حاجت انسان آفريده است. [8].
مطلب درسي: ميوه جات
ميوه جات به سه دسته تقسيم ميشوند:
الف) ميوههاي گرمسيري مانند: نارگيل
خرما گياهي نيمه گرمسيري، دوپايه و مقاوم به شرايط اقليمي نامساعد است. اين گياه از ديرباز در منطقه ي خاورميانه داراي اهميت به سزايي بوده و زندگي بسياري از اقشار جامعه به آن وابسته است.
نام هيچ گياهي به اندازه ي خرما در قرآن ذکر نشده است. نام اين گياه بيست مرتبه در قرآن آمده است، و همچنين با تعابير مختلف چون «نقير» يعني جوانه يا هسته ي خرما، «قِطمير» يعني پوست نازک بين خرما و هسته، «عُرجون» يعني شاخهي خرما و ليف خرما به ميوه و ثمره اين گياه ارزشمند اشاره شده است.
نخل خرما فوائد فراواني دارد، در گذشته چوبش براي بنّايي، و از ساير اجزايش براي صنايع دستي (بادبزن و ساخت حصير و طناب) استفاده مي شده است.
ميوه آن يعني خرما از بهترين مواد غذايي براي تأمين نيازهاي بدن است، شصت درصد آن قند است؛ به علاوه مقداري نشاسته و چربي و پروتيين و ويتامينهاي مختلف دارد. اين ميوه داراي ترکيبات معدني مختلفي مانندکلسيم، گوگرد، آهن، فسفر و غيره است. از نظر پزشکي براي ناراحتيهاي تنفسي مفيد است و ميوهاي مقوي است. براي زنان باردار بسيار مفيد است. قند خرما از سالمترين قندها است و پنج نوع ويتامين و سيزده مادهي حياتي در خرما است. [9]
سن متوسط نخل خرما دويست سال است نخل هاي خرما معمولاً صد ساله هستند تا کنون شصت رقم خرما شناسايي شده است سابقه ي پرورش و کاشت خرما به شش تا هشت هزار سال قبل ميرسد. [10]
ب) ميوههاي نيمه گرمسيري مانند: زيتون
زيتون از طبقه ي ميوه جات و گياهي نيمه گرمسيرِ هميشه سبز است. مقاوم به شرايط نامساعد محيطي و با گستردگي سطح زير کشت بهطوري که در دو طبقه ي گياهان مثمر و گياهان غير مثمر (مناطقي که پايدار بوده، ولي توانايي توليد ميوه را ندارد) منظور شده است. متداولترين روش ازدياد آن، با استفاده ازقلمه ي ساقه ي نيمه خشبي ميباشد. داراي ميوههاي ساده که سرشار از روغن مايع غيراشباع بوده و داراي خواص بسياري است.[11]
خداوند در قرآن ميفرمايد: «وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآکِلينَ؛ در (مناطقي مانند) طور سينا درخت زيتون پرورش ميدهيم که مردم از روغن و ميوه اش استفاده مي کنند».[12]
روغن زيتون نيز سرشار از انواع ويتامينهاست و داراي فسفر و گوگرد و کلسيم و آهن و پتاسيم و منگنز است داروهايي که از روغن زيتون تهيه ميشوند براي انواع دردهاي رماتيسمي مفيد است. سنگهاي کيسه صفرا بهوسيله خوردن روغن زيتون از بين ميروند[13]
قرآن رويش زيتون را از نشانههاي خداوندي معرفي کرده و درخت زيتون مبارک دانسته شده و به آن سوگند ياد شده است. در برخي از احاديث چنين آمده است: «خانهاي که در آن از سرکه و روغن زيتون بهعنوان نان خورش استفاده ميکنند هرگز خالي از غذا نميشود[14]
همچنين طبق فرمايش امام صادق (ع) سرکه و زيتون محبوب ترين غذاها نزد پيامبر (ص) بوده و غذاي تمام انبياء بوده است. [15]
امام رضا (ع) نيز در اين باره فرمودهاند: «روغن زيتون غذاي خوبي است، دهان را خوشبو و بلغم را برطرف ميکند، رنگ صورت را صفا و طراوت ميبخشد. اعصاب را تقويت کرده، بيماري و درد و ضعف را از ميان ميبرد و اخلاق را نيکو مي کند، نفس را پاکيزه کرده و غم را مي برد»[16] و در نهايت اين بحث را با حديثي از پيامبر اکرم (ص) پايان ميدهيم؛ ايشان فرمودند: «روغن زيتون را بخوريد و بدن را با آن چرب کنيد که از درخت مبارکي است.» [17]
ج) ميوههاي معتدله ي (سردسير) مانند: انگور
انگور (مو) از طبقه ي ميوه جات، گياهي معتدله ي (سردسير)، داراي ساقههاي بالا رونده با فواصل ميان گره ي طولاني و با ماهيت پيچشي علفي و خشبي، داراي گل آذين خوشه مرکب با ميوههاي ساده و آبدار سته و با روش ازدياد نباتات غيرجنسي قلمه ي ساقه که در تاکستان کشت و پرورش داده ميشود.
انگور يکي از لذيذترين ميوههايي است که خداوند براي انسان آفريده است و يازده مرتبه در قرآن مجيد نام اين ميوه آمده است.
قران تفکر در نعمتهاي خداوند از جمله انگور را وسيلهاي براي عبرت و انديشيدن انسانها بيان کرده و فرموده است: و با آن برايتان کشتزار و زيتون و نخلها و تاکستانها و هر نوع ميوه بروياند، در اين عبرتي است براي مردمي که ميانديشند.
«وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ...؛[18] اوست که باغهاي معروش (باغهايي که درختانش روي داربستها قرار دارد)، و باغهاي غيرمعروش (باغهايي که نياز به داربست ندارد) را آفريد؛ همچنين نخل و انواع زراعت را، که از نظر ميوه و طعم با هم متفاوتند...»
معروشات، جمع کلمه «معروشه» ميباشد و «شجره معروشه» آن درختي را گويند که شاخههايش بهوسيله ي داربست بالا رفته و مانند درخت انگور يکي بر بالاي ديگري قرار گرفته باشد[19].
«يُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالأعْنَابَ وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ..؛[20]
خداوند با آن (آب باران)، براي شما زراعت و زيتون و نخل و انگور، و از همه ي ميوههاميروياند...»
سرفصل: اثر عوامل محيطي بر محصولات باغي (خاک، کود، آب، نور، دما و باد)
مطلب درسي: تأثير آب بر محصولات
(ابتدا مطلب درسي نوشته شود سپس آيه آورده شود)
«وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاکِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَي ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِکُمْ لآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛[21] او کسي است که از آسمان، آبي نازل کرد، و بهوسيله ي آن، گياهان گوناگون رويانديم؛ و از آن، ساقهها و شاخههاي سبز، خارج ساختيم؛ و از آنها دانههاي متراکم، و از شکوفه ي نخل، شکوفههايي با رشتههاي باريک بيرون فرستاديم؛ و باغهايي از انواع انگور و زيتون و انار، (گاه) شبيه به يکديگر، و (گاه) بيشباهت! هنگامي که ميوه ميدهد، به ميوه ي آن و طرز رسيدنش بنگريدکه در آن، نشانههايي (از عظمت خدا) براي افراد باايمان است!»
در اين آيه ميفرمايد: همه ي گياهان و درختان و ميوهها از يک سرچشمهاند و آن آبي است که بهصورتهاي مختلف مانند باران، برف، تگرگ و... از آسمان فرود ميآيد. با دقت در اين آيه چند نکته قابل استفاده است:
مايه ي رويش همه ي گياهان، آب است. «مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَيْءٍ»
هم نزول باران، هم روياندن گياه و ميوه، کار خداست. «أَنْزَلَ... نُخْرِجُ»
رابطه ي انسان با ميوهها فقط رابطه ي مادي و غذايي نباشد، بلکه رابطه ي فکري و توحيدي هم باشد. «انْظُرُوا إِلَي ثَمَرِهِ... فِي ذَلِکُمْ لآيَاتٍ:»
محيط که يکي از فاکتورهاي اساسي آن آب است، بهصورت مستقيم و غيرمستقيم بر موجودات زنده از جمله گياهان تأثير گذار است.
[1]. شرح مفردات الفاظ القرآن، ص787.
[2]. الرحمن / 6 .
[3]. يس / 33 تا 35 .
[4]. Niants.
[5]. حشره شناسي، اتولوژي، بيولوژي و بيوسنولوژي آنتوموفاژها. ص 174.
[6]. حجر / 19 .
[7]. تفسير نمونه، ج 11، ص 54.
[8]. پيام قرآن، ج2، ص 317.
[9]. خرما (کاشت، داشت ، برداشت) ص 12
[10]. خرما (کاشت، داشت ، برداشت) ص 12-13.
[11]. اصول بوستانداري، ص218-219
[12]. مومنون/20.
[13]. روغن زيتون از توليد تا مصرف . ص 7-8.
[14]. «نِعْمَ الْإِدَامُ الْخَلُّ لَا يُقْفِرُ بَيْتٌ فِيهِ خَل»(المحاسن، ج2، ص486).
[15]. «كَانَ أَحَبُّ الْأَصْبَاغِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص الْخَلَّ وَ الزَّيْتَ طَعَامَ الْأَنْبِيَاء.» (المحاسن، ج2، ص482)
[16]. « عَلَيْكُمْ بِالزَّيْتِ فَإِنَّهُ يَكْشِفُ الْمِرَّةَ وَ يَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ يَشُدُّ الْعَصَبَ وَ يَذْهَبُ بِالْإِعْيَاء وَ يُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ يُطَيِّبُ النَّفْسَ وَ يَذْهَبُ بِالْغَم»(مکارم الاخلاق، ص190).
[17]. «كُلُوا الزَّيْتَ وَ ادَّهِنُوا بِهِ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَة.» (المحاسن، ج2، ص484.)
[18]. انعام / 141 .
[19]. ترجمه تفسير الميزان، ج 7، ص 499.
[20]. نحل / 11.
[21]. انعام / 99 .