پيشينه‌ي کشاورزي در ايران

1401/10/21 16:00
فصل قبل

 

ايران از نخستين کشورهاي دنياست که در آن کشاورزي و زراعت آغاز گرديده است و به کشت و آبياري و پرورش دام مشغول شده است. مهاجرت آرياييها بيشتر در جستجوي چراگاههاي جديد نبوده بلکه مهاجرتي دهقاني و در جستجوي زمين بهتر براي کشاورزي بوده است. حفاريهايي که در حوالي کاشان انجام شده، نشان ميدهد که در شش هزار سال گذشته ايرانيها سامانه ي کشاورزي پيشرفتهاي داشتهاند. در حفاريهاي نقاط گوناگون ايران مشخص گرديده که در حدود 5300 (3300) سال پيش، درخت را در ري، کاشان و دامغان به طرز مشابهي نقاشي ميکردهاند و بنابراين در آن زمان از لحاظ باغباني ميان نقاط مختلف ايران رابطه ي کشاورزي برقرار بوده است. آيين زرتشت به کشاورزي اهميت فراوان داده و در اوستا آمده است که سومين جايي که زمين شادمانترين است آنجاست که کساني از خداپرستان بيشترين غله را کشت کنند و بيشترين گياه و ميوه را بکارند.

دوره ي هخامنشيان

در 2100 سال پيش،  در قرن اول پيش از ميلاد ايرانيها همه ي درختان ميوهاي که در يونان کشت ميشده (به استثناي زيتون)کشت ميکردهاند. گزنفون[1]از قول سقراط نقل کرده است که در دوره ي هخامنشيان باغهايي در ايران  وجود داشته که آنها را پاراديس[2]يا پرديس (اين واژه در زبانهاي رايج اروپايي به معناي بهشت است) ميناميدند و در آن جا درختان از نظر قد مساوي و روي خطوط موازي کشت شده و با چرخ چاههاي عظيمي که به وسيله ي گاو چرخانده ميشدند آبياري ميشدند. از ميوههاي مهم آن دوره ميتوان خرما، انگور و انجيررا نام برد.

هجوم اسکندر و بازسازي دوباره توسط اردشير بابکان

با هجوم اسکندرکشاورزي ايران رو به زوال گذاشت و بسياري از مزارع از بين رفت و اين وضع تا زمان به حکومت رسيدن اردشير بابکان ادامه يافت. ساسانيان به بازسازي قناتها و تشويق و گسترش کشاورزي، باغباني و دامپروري پرداختند. پتروشفسکي [3]هم در کتاب پهلوي«بوندهشن» که مربوط به زمان ساسانيان است و امروزه به آن «بندهش»گفته ميشود به کشت انواع ميوه مانند پرتقال، سيب، انگور، خرما، به، ليمو، انار، هلو، فندق، سنجد، بادام، توت، گلابي، پسته، زردآلو، گردو، شاه بلوط و نيز انواع سبزي و گل مانند ترهتيزک، تره، گشنيز، خيار، نرگس، ياسمن، نسترن، لاله، بنفشه، هميشه بهار، گل سرخ و گل زعفران اشاره کرده است.

دوران پس از اسلام

طاهريان

طاهر ذواليمينين قانوني در جهت بهبود وضع آبياري و افزايش محصولات کشاورزي تصويب کرد، ولي اين وضع ديري نپاييد و با مرگ طاهر اين دوران پايان يافت و به دليل کوتاه بودن اين دوره تغييرات مطلوبي ايجاد نشد.

دوره ي ديلميان

در دوره ي ديلميان باغباني ايران به حداکثر گسترش خود رسيد و براي نخستين بار پرورش مرکبات در اطراف درياي خزر آغاز گرديد. در اين دوره برخي از انواع سبزي مثل مارچوبه و گل کلم به مقدار فراوان در ايران زراعت ميشدند اما بعدها کشت آن ها منسوخ شد.

استيلاي مغول

در اثر يورش مغولها، باغباني نيز از رونق افتاد و وضع بدين منوال بود تا آن که غازان خان تيموري در اواخر قرن هفتم و اوايل قرن هشتم هجري قمري به توسعه ي کشاورزي پرداخت.در قلمرو او انواع درختان ميوه و سبزيها در تمام نقاط کشت ميشدند و باغباني آن قدر رونق داشت که از اصفهان انواع ميوه به هندوستان و آسياي صغير و از کرمان خرما به ساير کشورها صادر ميشد. در اين دوره اقليد و سورمق مرکز توليد برگه ي زردآلو و خراسان ناحيه ي با ارزشي براي پرورش انواع ميوه به شمار ميآمد. از زمان غازان خان حدود سال 700 هجري قمري کتابي به نام «کتاب در علم فلاحت و زراعت»که نويسنده ي آن ناشناس است باقيمانده که در سال1323 هجري قمري توسط عبدالغفارخان نجمالدوله با چاپ سنگي منتشر شده است. در کتاب مورد اشاره که داراي بخشهاي گوناگون است درباره ي نگهداري بذرها، غلات و اينکه کدام درخت و گياه از بذر ميرويد و کدام را بايد به صورت نهال کاشت و همچنين خواص انگور و ديگر درختان ميوهدار و بيثمر، انواع گياهان تزئيني و کود صحبت شده و به هر گياهي فصلي اختصاص يافته است. نويسنده در اين کتاب از مشاهدات، تجارب و آزمايش خويش در قلمه زدن و پيوند زدن انواع درختان ثمردار و بيبهره و نيز بذرافشاني، نهالکاري و غرس درختان استفاده کرده و چنين بر ميآيد که شخصاً آزمايشهاي زيادي در کشاورزي انجام داده است.

دانشمندان اين سرزمين، در خلال مطالعه درباره ي ويژگي دارويي گياهان به امور کاملاً فني نيز ميپرداختند و دستگاههايي براي بهره برداري از آب تهيه ديدند که از آن جمله ميتوان چرخ چاه خودکار را نام برد.

صفويان

با آغاز فرمانروايي صفويان، بار ديگر کشاورزي در ايران رونق گرفت. هر چند که با وجود تمام کوششها حتي در زمان شاه عباس نيز به رونق پيش از حمله ي مغول نرسيد. در اين دوره در تمام ايران درختان ميوه به ويژه زرد آلو، به، انار، بادام و انگورکشت ميشدند. کشت خرما در خوزستان، فارس، کرمان و سيستان انجام ميشد و خرماي ايران به ويژه خرماي جهرم، بهترين خرماي جهان به شمار ميآمد و مقدار فراواني از آن به هندوستان صادر ميشد.کشت مرکبات و زيتون در مازندران و خوزستان معمول بوده است. در اين دوره خرماي کرمان، پياز خراسان، انار يزد و شيراز و نيز پرتقال مازندران به خارج صادر ميشده است.اوژن فلاندرس[4]که در آن دوره به ايران آمده در سفرنامه ي خود مينويسد که کشاورزي ايران مانند کشاورزي اروپا است.

از زمان صفويان نيز کتابهاي کشاورزي متعددي باقي مانده است که مهمترين آن ها «ارشاد الزراعه» تأليف فاضل هروي در سال 921 هجري قمري است که در سال 1323 هجري قمري توسط عبدالغفارخان نجمالدوله با چاپ سنگي منتشر گشته است.

 

دوره ي قاجار

بعد از صفويان حکمرانان هر کدام بر حسب قدرت و ضعف خود اثراتي بر روي کشاورزي ايران داشتند که روي هم رفته اثرات منفي بيشتر بود. نخستين جنبش به سوي کشاورزي نوين در زمان صدارت اميرکبير به وجود آمد. او با وارد کردن انواع بذرهاي اصلاح شده با کارشناسان خارجي قراردادهايي منعقد ساخت و کشاورزي ايران را به سوي پيشرفت حرکت داد. در اوايل قرن چهاردهم هجري قمري با تأسيس اولين مدرسه ي کشاورزي ايران به نام مدرسه ي فلاحت مظفري و وارد کردن سيب زميني و انواع نهالهاي ميوه به خصوص سيب و گيلاس از خارج باغباني ايران گسترش بيشتري يافت و سپس با ايجاد مدارس متوسطه، عالي و دانشکدههاي کشاورزي مؤسسه ي اصلاح و تهيه  ي بذر و نهال و غيره به وضع کنوني در آمد.

دورهي پهلوي

در زمان محمدرضا پهلوي، شاه تصميم گرفت با اجراي اصلاحات ارضي تحولاتي به خصوص در زمينه ي کشاورزي پديد آورد. بر اساس اين طرح مقرر گشت تغييرات اساسي در ميزان و نحوه ي مالکيت اراضي به ويژه اراضي کشاورزي و مراتع به منظور افزايش بهرهوري عمومي جامعه پديد آيد و زمينهاي کشاورزي بين اهالي 18000 روستايي تقسيم شوند. نتيجه آن شد ايران که تا سال 1341 از نظر مواد غذايي کاملاً خودکفاء و حتي صادر کننده ي گندم بود، به وارد کننده ي مواد غذايي از جمله؛ محصول استراتژيک گندم تبديل گرديد.

جمهوري اسلامي

ايران در زمينه ي کشاورزي و باغ داري، در خصوص برخي توليدات، داراي رتبههاي بالايي است. بنا بر آمار سال 2007، اين کشور در توليد خيار در جهان داراي مقام دوم، بادام مقام چهارم، سيب مقام پنجم،گيلاس مقام  سوم،انجير مقام سوم،پسته مقام اول،طالبي مقام چهارم،گردو مقام چهارم،زردآلو مقام دوم،خرما مقام دوم،نخود مقام چهارم و هندوانه مقام پنجم است.

در سال 1386 توليدات کشاورزي از 20 ميليون تن در سال به بيش از 100 ميليون تن و توليد مواد پروتئيني از 3/3 ميليون تن به بيش از 12 ميليون تن رسيد و پس از آن نيز افزايش چشمگيري داشته است درحدي که کشور پس از 40 سال، مجدداً در سال 1383 با توليد 15 ميليون تن گندم به خودکفايي در اين محصول استراتژيک رسيد و در نتيجه اين وضعيت، فرصت صدور گندم در سال 1386 را ممکن ساخت، البته هم اينک اين شرايط براي خودکفايي در مورد ساير محصولات کشاورزي مانند؛ برنج و فرآورده گوشتي و دامي مانند؛ انواع گوشت سفيد و گوشت قرمز نيز فراهم شده است.

افزايش سطح زمينهاي زير پوشش آبياري از طريق توسعه ي سيستم آبياري مکانيزه (قطرهاي و باراني)، زهکشي کانالهاي آبياري، مکانيزه نمودن کشاورزي، توسعه ي کشت نيشکر و دانههاي روغني در جهت نيل به خود کفايي کامل و افزايش قابل توجه سيلوهاي نگهداري گندم نيز از مواردي است که در بخش کشاورزي به پيشرفتهاي قابل توجهي دست يافتهاند و به همين دليل جمهوري اسلامي براي اولين بار موفق به کسب نشان ملي و منطقهاي سازمان بهرهوري آسيا شده است.

تأسيس جهاد سازندگي پس از پيروزي انقلاب اسلامي و فعاليت در بخش کشاورزي از اقدامات مهمي بود که تأثير بسزايي در رشد و شکوفايي کشاورزي خصوصاً در زمينهاي کوچک داشت و مهاجرت از روستاها به شهر را کاهش داد.

 

 


[1]. Xenophon.

 

[2]. Paradis.

 

[3]. Petrovshsky.

 

[4]. Eugene Flanders.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات