نام درس: ازدياد نباتات

1401/10/21 15:53
فصل قبل

 

سرفصل: اصول تکثير جنسي و غيرجنسي آپوميکسي

مطلب درسي: توليدمثل در گياهان

    ازدياد نباتات به دو روش جنسي و غيرجنسي انجام ميگيرد. در روش جنسي با تشکيل دو گامت نر و ماده و انجام عمل لقاح و تشکيل سلول تخم و بذر جنسي، گياه جديد به وجود ميآيد. در روش غيرجنسي ميتوان با کاربرد اندامي از گياه مادري، گياه جديد کاملاً مشابه با والد مادري ايجاد نمود. در روشهاي نوين ميتوان با فرايند کشت بافت و از روش تمايزيابي از يک سلول يک موجود کامل توليد کرد.

در قرآن کريم به زوجيت گياهان تصريح شده است و ميفرمايد:

«سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الأزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الأرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لا يَعْلَمُون؛[1] منزه است کسي که تمام زوج ها را آفريد، از آن چه زمين مي‏روياند، و از خودشان، و از آن چه نمي‏دانند.»

شگفتا کسي که همه ي نرها و ماده ها را آفريد: از گياهان و حيوانات گرفته تا خود انسانها و موجودات ناشناخته.

مطالعه ي بيشتر:

اين تعبير دليل بر آن است که زوجيت در اين جا به معني جنس نر و ماده است، و وجود زوجيت را در جهان گياهان به طور گسترده اثبات ميکند که از معجزات علمي قرآن است، چرا که در آن روز اين معني براي انسان کشف نشده بود که در عالم گياهان اندامهاي نر وماده وجود دارد، و گردهها که همان گامتهاي نر هستند از آنها بر ميخيزد و روي اندامهاي بارده ماده مينشيند و با آن تلقيح ميگردد و سلول تخم تشکيل ميشود.

جمله ي «وَمِمَّا لا يَعْلَمُونَ» (از چيزهايي که نميدانيد) ممکن است اشاره به اين باشد که مسئله ي زوجيت دامنه ي گستردهاي دارد و چه بسيارند موجوداتي که انسان از وجود زوجيت در آنها آگاه نيستيد و پيشرفت علم و دانش از روي آن پرده بر ميدارد؛ همانگونه که اين مسئله در اتمها نيز به اثبات رسيده است که مرکب از دو بخش مختلفاند که همچون دو زوج مکمل يکديگرند (الکترونها که بار الکتريسيته ي منفي دارند، و پروتونها که بار الکتريسيته ي مثبت دارند) شايد بتوان اين را نيز نوعي زوجيت دانست. در هر صورت آيه بيان ميدارد که موجوداتي غير از انسان و گياه زوجيت دارند ولي هنوز علم و دانش انسان به آن راه نيافته است. زوجيت به معناي دو تا بودن، نر و ماده بودن ميآيد و قرآن کريم در آيات متعدد به زوجيت گياهان بلکه همه ي اشياء اشاراتي کرده است. اين آيات عبارتاند از: «وَمِنْ کلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَينِ اثْنَينِ.... و در زمين از تمام ميوه ها يک جفت آفريد!» [2]و همين مضمون در آيه ي52 سوره ي الرحمن و 53 سوره ي طه آمده است.

مطلب درسي : خويش آميزي در گياهان

در بحث توليدمثل درگياهان، مي توان از پديده ي”ضعف ناشي ازخويش آميزي” يا  Inbreeding depression  که يکي از مفاهيم درس اصلاح نباتات است استفاده کرده و آن را به آياتي که بر حرمت ازدواج با محارم اشاره دارند، پيوند داد. اجمالاً لازم به توضيح است که ضعف ناشي از خويش آميزي به ضعيف شدن بنيه  ي گياهان دگرگشن در اثر تلاقي آن ها با خودشان يا با خويشاوندان نزديکي که زمينه ي ژنتيکي نزديک به خودشان دارند،دلالت دارد. اين زوال در گياهان در اثر تلاقي با نزديکان، نسل به نسل ادامه پيدا مي کند وشدت آن بيشتر مي شود. درحالي که بيشترين بنيه در نتاج اين گياهان هنگامي مشاهده مي شود که با افرادي داراي زمينه ي ژنتيکي کاملا ًمتفاوت و دور تلاقي داده شوند. مبناي ژنتيکي اين پديده تقريباً در بين تمامي موجودات زنده مشترک است و ملاحظاتي که امروزه درخصوص ازدواج هاي فاميلي درجوامع انساني مي شود نيز بر همين اساس است. بنابراين بحث محرميت و حرمت ازدواج با محارم را نيز مي توان به عنوان راه کاري براي جلوگيري از زوال نسل بشر دانست و بر آياتي که به اين مطلب اشاره دارند (ازجمله آيه ي 23 سوره نساء)،تأكيد نمود. «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمً؛ حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمهها، و خالهها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادراني که شما را شير دادهاند، و خواهران رضاعي شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش يافتهاند از همسراني که با آن ها آميزش جنسي داشتهايد و چنان چه با آن ها آميزش جنسي نداشتهايد، (دختران آن ها) براي شما مانعي ندارد و (همچنين) همسرهاي پسرانتان که از نسل شما هستند (نه پسرخواندهها) و (نيز حرام است بر شما) جمع ميان دو خواهر کنيد؛ مگر آن چه در گذشته واقع شده؛ چرا که خداوند، آمرزنده و مهربان است.

 

مطلب درسي: گياهان مثمر

گياهان باغي به دو گروه مثمر و غير مثمر تقسيم ميشوند. گياهان مثمر عبارتاند: از گياهاني که حداقل يکي از اندامهاي آن به طور مستقيم و يا غيرمستقيم براي انسان قابل مصرف باشد. بر اين اساس گياهان مثمر در علوم باغباني به سه گروه ميوه جات، سبزيها و گياهان دارويي طبقه بندي ميشوند.

ثَمَرْ: «ثمر» در لغت به معني هر چيزي است که نتيجه  ي چيز ديگري بوده، و از چيز ديگر به دست آيد، که شامل مال و فرزند و مانند آن ميشود، [3]ولي يکي از مهمترين و پرکاربردترين مصاديق آن ميوهاي است که از درخت به دست ميآيد. [4]

ميوه و ثمره ي درختان از نعمتهاي بزرگ خداوند و از نشانههاي رحمت و قدرت او ميباشند. قرآن در سوره  ي عبس آيه ي 24 تا32 به ميوه هاي مختلف اشاره کرده و انسان را دعوت ميکند تا در آن چه (از ميوه ها و غيره) مي خورد تامل کند:

«فَلْيَنْظُرِ الإنْسَانُ إِلَي طَعَامِهِ * أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا*ثُمَّ شَقَقْنَا الأرْضَ شَقًّا* فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا * وَ عِنَبًا وَ قَضْبًا *و زَيْتُونًا وَ نَخْلاً* وَحَدَائِقَ غُلْبًا *وَ فَاکِهَةً وَأَبًّا *مَتَاعًا لَکُمْ وَلأنْعَامِکُمْ؛ انسان بايد به غذاي خويش (و آفرينش آن) بنگرد! ما آب فراوان از آسمان فرو ريختيم، سپس زمين را از هم شکافتيم، و در آن دانه‏هاي فراواني رويانديم، و انگور و سبزي بسيار، و زيتون و نخل فراوان، و باغ هاي پردرخت، و ميوه و چراگاه، تا وسيله‏اي براي بهره‏گيري شما و چهارپايانتان باشد! »

همچنين در سوره ي يس به باغهاي سرسبز انگور و نخلستانها، و پيدايش چشمههاي آب زلال، اشاره کرده؛ و در ادامه ميفرمايد:

«لِيَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلا يَشْکُرُون؛ [5]تا از ميوه ي آن بخورند در حاليکه دست آنان هيچ دخالتي در ساختن آن نداشته است! آيا شکر خدا را بجا نميآورند؟!»

مطالعه ي بيشتر:

جمله ي«ما عَمِلَتهُ أَيدِيهِم» که به معناي«دست آنها در ايجاد آن دخالتي نداشته» اشاره ي لطيفي به اين نکته است که نه در اصل وجود آنها انسان دخالتي داشته، و نه در آماده کردن آنها براي خوردن؛ کار انسان فقط بذرافشاني و آبياري درختان بوده.

به هر حال هدف از آفرينش اين همه نعمتهاي رنگارنگ اين نبوده است که انسان همچون حيوانات به خوردن مشغول شود، و بميرد و خاک شود. نه، هدف اين نيست؛ بلکه مقصود نهايي اين بوده که اينها را ببيند و حس شکرگزاري در او زنده شود و از طريق شکر منعم به شناخت بخشنده ي نعمتها (که برترين موهبت و بالاترين مرحله ي تکامل انسان است) نائل گردد.

 


[1]. يس/ 36 .

 

[2]. رعد /3.

 

[3]. لسان العرب، ج2 ، ص221.

 

[4]. مصباح المنير، ج 2 ، ص84.

 

[5]. يس / 35 .

 

فصل بعد