ريسندگي

1401/08/09 14:25
فصل قبل

 

کليه مراحل مختلف تبديل الياف به نخ را ريسندگي گويند که شامل آماده سازي، تميز کردن، مخلوط کردن، کشش دادن و غيره است. در ادامه براي برخي از مراحل آن پيوندها و گريزهايي آورده شده است.

الف: آماده سازي الياف:

آماده سازي الياف قبل از فرآيند ريسندگي براي همه الياف ضروري است. منظور از آماده سازي، رسيدن دما و رطوبت الياف به مقدار مشخص و مطلوب است که اين مقادير بستگي به نوع الياف و نوع سيستم ريسندگي دارد.[1]

ب: آماده سازي درکشش

کشش، تقليل وزن خطي مواد نساجي است. مهمترين و پرکاربردترين روش کشش، سيستم کشش غلتکي است که داراي دو منطقه کشش است؛ يک منطقه کشيدگي (کشش حدود يک) و در منطقه ديگر کشش اصلي وجود دارد. يعني بايد قبل از کشش اصلي، کشيدگي دسته الياف اعمال گردد و اين آماده سازي يعني غلبه بر اصطکاک استاتيکي است که اين مرحله ضرورت دارد.[2]

ج: آماده سازي نيمچه نخ 

در ماشين نيم تاب (فلاير) بايد به نيمچه نخ مقدار کمي تاب اعمال کنيم تا نيمچه نخها از هم باز نشوند و آماده تغذيه به ماشين رينگ شوند تا در آنجا تاب اصلي اعمال گردد و اين آماده سازي نيز الزامي است.[3]

در زندگي انسانها نيز آماده سازي همانند سه مورد فوق ضروري است. آدمها براي رفتن به مراسم مختلف مثل: عروسي، عزا، مسافرت، مهماني، به آداب و رسوم خاص خود نياز دارند. بنابراين براي رفتن پيش خدا، راز و نياز کردن، مناجات کردن و حتي دعا کردن به آماده سازي نياز دارند. يکي از راههاي  آماده سازي اين است که نماز و عبادت خدا را عاشقانه و با حضور قلب انجام داد و از آن لذت برد. رسول خدا a مى فرمايند:  بهترين مردم كسى است كه عاشق عبادت شود و آن را در آغوش گيرد (يعنى با آن مأنوس گردد) و از صميم دل دوستش بدارد و با تن با آن بياميزد و آن را انجام دهد و خود را برايش فارغ سازد (به كار ديگرى مشغول نگردد). چنين شخصى از آن باك ندارد كه زندگى دنيايش با سختى گذرد يا آسانى.[4]

از راههاي ديگر آماده سازي، آماده سازي باطني است. يعني با دلي پاک و عاري از هرگونه آلودگي نزد خدا بروي، بايد دلت را از هرگونه کينه، نفرت و خودشيفتگي خالي کني. بايد چون ني توخالي شوي تا طنين الهي در تو متجلي شود. اما آنچه تا اين مرحله بر انسان ميگذرد دريافت برخي حقايق در حد ظرفيت وجودي دنيوي (جسمي و روحي) انسان است. اما وقتي قدمي فراتر از حقايق دنيوي برداشته شود در حرکت دروني و سير تکاملي خود به حقايق بالاتري ميرسد. فلاسفه الهي حقايق پيش روي انسان را حداقل به سه بخش تقسيم کرده اند: حقايق عالم دنيا، حقايق عالم برزخ و حقايق عالم قيامت. همانطور که الياف براي کامل شدن مراحل مختلف ماشين حلاجي،  فلاير و رينگ را طي ميکنند و در اين مسير مدام تحت فشار و کشش قرار ميگيرند تا مرغوبيت بالقوهاي که در عمق وجود آنها نهفته بود، ظاهر و بالفعل شود، انسان نيز با تحمل مراحل سختيها ي دنيا و برزخ آماده دريافت حقيقتي عظيم در عالم قيامت ميگردد که اين حقيقت در دنيا قابل عرضه کامل بر او نبود. زيرا ظرفيت تحمل مواجه شدن با  اين حقيقت در انسان به وجود نيامده بود. از چنين حقيقتي در تعابير دين به عنوان « لقاء الله » ياد ميشود.

حلاجي - انواع زننده ها

زننده ها، ماشينهاي باز کننده و تميز کننده هستند و بيشتر در خط حلاجي از آنها استفاده ميشود. انواع مختلف زنندهها شامل زنندههاي عمودي، خارپشتي، پله اي، افقي، فوارهاي و غيره هستند. هرکدام داراي درجات باز کنندگي و تميزکنندگي خاص خود هستند. از طرف ديگر الياف هم خصوصيات و کيفيتهاي مختلف دارند. بنابراين بايد براي هر نوع الياف مختلف، زنندههاي متفاوت با مشخصات متناسب با آن الياف انتخاب شود. يعني زنندهها با توجه به خصوصياتشان داراي تواناييهاي مختلفي هستند.[5]

خداوند براي انسانها نسبت به استعدادها و تواناييهايشان وظايفي محول نموده است که از آنها انتظار دارد استعداد و توانايي خود را در همان مسير صرف نمايند. مثلاًً اگر به شخصي استعداد تجارت و ثروت داده از او انتظار دارد به ديگران در اين زمينه کمک نمايد و يا اگر به شخصي هوش و ذکاوت داده از او ميخواهد در زمينه علمي و پيشرفت بشر تلاش کند. از اين رو معيار سنجش انسانها در آخرت با توجه به تواناييهايي است که در اختيار آنها قرار داده است. قطعاً انسانهاي متفاوت مسئوليتها و وظايف مختلفي متناسب با شرايط و خصوصيات خود دارند.

تميز کردن و باز کردن الياف - گرفتن ناخالصي ها

پنبه مصرفي در ريسندگي شامل ناخالصيهاي گياهي (ساقه، برگ و غيره) و معدني (شن، گرد و خاک و غيره) هستند که بايد در مرحله حلاجي و کاردينگ بطور کامل جدا شوند. عمده اين ناخالصيها در زنندههاي حلاجي و تيکرين ماشين کاردينگ انجام ميگيرد.

زنندههاي ابتداي خط، داراي سوزنهاي کلفت و فاصلههاي زياد هستند. هرچه به طرف آخر خط ميرويم، سوزنها ظريف تر و فواصل کمتر ميشود. به همين ترتيب نيز ناخالصيهاي درشت تر در ابتداي خط و ناخالصيهاي ريزتر در آخر خط جدا ميشوند. مشکل ترين و سخت ترين بخش حذف ناخالصي ها، حذف گرد و غبار چسبيده به الياف است که بهترين موقعيت براي جداسازي آنها در کاردينگ و چندلاکني است. چون الياف در اينجا بصورت تک تک و جدا ازهم هستند. اما بايد توجه داشت که در اينجا ضربه و شدت عمل بسيار زياد است و احتمال آسيب ديدگي و شکستگي الياف هم زياد است. بنابر اين به تنظيمات صحيح و دقيق نياز است.  [6]
در زندگي انسانها هم، تنها يک هدف و مقصد وجود دارد که آن خدايي شدن يا خداگونگي (آراسته شدن به اخلاق الهي) است. راه رسيدن به خدا هم شبيه مسير حلاجي الياف است. هرچه جلوتر ميرويم، ظريفتر و سختتر ميشود. در ابتدا بايد ناخالصيهاي درشت تر راجدا کنيم. مثل دروغ که کليد همه گناهان است و يا حسادت و حرص و تکبر که سرچشمه همه بدي هاست. «حرص و تكبّر و حسادت، انگيزه هاى فرو رفتن درگناهانند[7].» چرا که در حديث اين سه از اصول کفر شمرده شده است. امام صادقg فرمودند: « اصول کفر سه تا هستند: حرص ، استکبار و حسد».[8]

در اين مسير سخت، دو کليد اصلي، عشق به خدا و شناخت عظمت خدا است. در مراحل آخر که بايد ناخالصيهاي ريزتر جدا شوند، انسان بايد بدون نفس و غرور و منيت شود، بايد تسليم محض خدا باشد، بايد کاملاً جدا از همه تعلقات زندگي شود. اين مرحله سخت ترين مرحله است. در اينجا احتمال صدمه ديدگي نيز زياد است. مثلاًً احتمال خستگي مسير يا نا اميدي زياد است و شايد يکي از دلايلي که  نا اميدي را از بالاترين و بزرگترين گناهان ميشمارند همين است که انسان را از رسيدن به حق باز ميدارد. از اين جهت امام علي g فرمودند «بزرگترين بلا، نااميدي است» [9] .

ماشين کاردينگ - مقايسه نسبت انتقال الياف

نسبت انتقال الياف عبارت از وزن اليافي که در هر دور سيلندر به دافر منتقل شده نسبت به کل الياف موجود روي سيلندر است. در کاردهاي قديمي با توجه به پوشش سوزني و سرعت آنها اين نسبت حدود 5% و مقدار توليد هم پايين است. اگر الياف بيش از ظرفيت سيلندر روي آن باشد، عمليات کاردينگ بخوبي انجام نميشود و باعث عيوب زياد نخ ميشود.

براي افزايش توليد و نسبت انتقال (حدود 10%) در ماشينهاي جديد تغييراتي (ظرفيتهاي لازم) از جمله نوع پوشش سوزني، تعبيه سيستم کارد کننده اضافي روي سيلندر، تعبيه سيستم جديد برداشت لايه تار عنکبوتي روي دافر و غيره اعمال شده است تا عمليات کاردينگ روي الياف به نحو مطلوب انجام گيرد. يعني بايد ابتدا ظرفيت لازم ايجاد گردد وسپس افزايش توليد و افزايش نسبت انتقال انجام شود.[10]

همانطور که انسان در دنياي مادي نياز به بهبود و پيشرفت مستمر دارد. با ايجاد ظرفيتهاي مناسب ميتواند، به نتيجه مطلوب و زندگي مناسب که همان بندگي و اخلاص است برسد. حال بهترين روش براي ايجاد ظرفيت، خودسازي و تقوي است که ميتواند در زندگي انسانها و آينده آنها نقش مهمي را داشته باشد.

روش ديگر براي ظرفيت سازي، شکرگزاري و سپاسگزاري از خدا، هميشه و در همه حال از نعمتهايي است که به ما داده است.

چندلاکني (ماشين کشش)

در ماشين چندلاکني، تغيير شکل ظاهري مواد انجام نميشود يعني هم فتيله تغذيه شده و هم فتيله توليد ميگردد. وظيفه اصلي بهبود ساختار دروني آن يعني يکنواختي، مستقيم و موازي شدن و گرفتن گرد و غبار نهايي الياف است.[11]

همه انسانها داراي ظاهر انساني هستند اما ارزش آنها به ظاهرشان نيست، بلکه با درون و نيت آنها سنجيده ميشوند. اگر انسان تلاش کند تا کيفيت دروني خود را بالا برد (از آلودگيها و گرد و غبارهايي مثل دروغ و ظلم و ريا زدوده شود) آنگاه ميتواند به اعلي مرتبه انساني که همان يقين به خدا و ايمان به بزرگي خويش (اشرف مخلوقات) است، دست يابد. اگر انسانها به بزرگي خدا و ارزش خودشان پي ببرند، با حرکت در «صراط مستقيم» ميتوانند به مقامات بالاي معنوي برسند.

ماشين رينگ

با کيفيت ترين ساختار نخ، مربوط به نخي است که از ماشين رينگ توليد ميشود. اما مشکل اصلي آن، توليد پايين است که بطور عمده مربوط به محدوديت سرعت شيطانک است. در سيستمهاي مدرن براي افزايش توليد اين مکانيزم را حذف کرده اند و همچنين سيستم تاب و پيچش را بصورت مجزا طراحي نموده اند. ولي از نظر کيفيت نخ و نازکي نخ، هنوز با مشکل روبرو هستند. يعني در روشهاي جديد با فناوري بالا اغلب توليد افزايش يافته ولي کيفيت به اين اندازه افزايش نيافته است. [12]

در دنياي امروز فناوري بطور چشمگير گسترش يافته است. بطور کلي در زندگي انسانها نيز ماديات و رفاه طلبي گسترش زيادي يافته ولي اين فناوري و پيشرفت نتوانسته در عمل به معنويات و انسانيت (نسبت به گذشته) کمک شاياني بکند و شايد کمتر نيز شده باشد. که اين نکته زنگ خطر بزرگي براي آينده بشريت است.

در حال حاضر انسانها سوار بر فناوري نيستند بلکه فناوري بر انسانها سوار است. اغلب بيماريهاي روحي و رواني و مشکلات بوجود آمده بدليل افراط در ارتباطگيري با اين موجودات بدون احساس  مثل رايانه و تلفن همراه و غيره است، يعني در عمل ارتباط بين انسانها مانند فناوري،  مصنوعي شده است. انسانها به عاطفه، احساس و ارتباط نزديکتر و واقعي تر با ديگران نيازمند هستند. همچنين انسانها بايد به زرق و برق دنيا کمتر اهميت بدهند و بيشتر به خودسازي و ارتباط با خدا بپردازند تا از نظر معنوي و نزديکي به خدا نيز نسبت به گسترش روزافزون ماديات، از رشد قابل ملاحظهاي برخوردار باشند. يعني انسان نبايد حيات و زندگي  واقعي را فداي لوازم و جوانب آن کند و اين از حقايقي است که برخي از متفکرين غربي نيز آن را قبول داشته اند. علامه جعفري (ره) نقل ميکردند: در ديداري که با يکي از متفکران غرب داشتم، به مزاح به او گفتم شما غربيها حيات را فداي لوازم حيات کرده ايد. آن متفکر غربي لبخند تلخي زد و گفت: همين طور است که ميگوييد.

 

 

 

مرحله

اعمال

گريز

ريسندگي

حلاجي

باز کردن

تميز کردن

مخلوط کردن

جدا کردن ناخالصيهاي بزرگ از اجتماع مانند شرک و عدم پذيرش ولايت، که همان هدف اصلي پيامبران است.

کاردينگ

باز کردن

تميز کردن

گرفتن الياف کوتاه

باز کردن نپ

مخلوط کردن الياف

نظم و آرايش دادن به الياف

به فرم فتيله در آوردن

روشن کردن حقايق الهي همراه با پياده کردن قوانين فرهنگي و الهي در اجتماع

تربيت افراد براي پرهيز از گناهان بزرگ

پرهيز از خواستههاي هواي نفس و ناهنجاريهاي اجتماع

تطبيق رفتار افراد اجتماع با دستورات الهي و تنظيم قوانين اجتماع براي تربيت افرادي سالم

چندلاکني ها

يکنواخت کردن

موازي کردن الياف

مخلوط کردن

اتحاد و يکنواختي و استحکام جامعه با اجراي قوانين الهي توسط تمامي افراد 

ريسندگي

مکا نيکي

 

کشش

تاب

پيچش

ايجاد جامعه سالم و پويا با افراد پرهيزگار و با تقوا بوسيله اجراي قوانين، ترک گناهان و انجام کارهاي خير و نيک که هدف اصلي خلقت بشريت است

 

 

 


[1]. ريسندگي الياف کوتاه ،ج2، ص 10.

[2].  همان، ج2 ، ص78.

 

[3]. همان، ج2 ، ص111.

 

[4].  «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَأَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَبَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَتَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا يبَالِى عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يسْرٍ» ( کافي ج2 ص 83).

 

[5]. ريسندگي الياف کوتاه، ج2 ، ص17.

 

[6]. همان ،ج2، ص33.

 

[7]. اَلحِرصُ وَ الكِبرُ و َالحَسَدُ دَواعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِى الذُّنوبِ (نهج البلاغه،حكمت 371).

 

[8]. اصول الکفر ثلاثة: الحرص و الاستکبار و الحسد.(الکافي، ج2 ، ص289).

 

[9]. أَعْظَمُ اَلْبَلاَءِ اِنْقِطَاعُ اَلرَّجَاءِ. (غررالحکم،ح 2860).

 

[10]. ريسندگي الياف کوتاه،ج2،ص113.

 

[11].  همان ،ج2،ص65.

 

[12].  ريسندگي الياف کوتاه،ج2،ص27.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات