چاپ

1401/08/10 10:33
فصل قبل

 

آشنايي اوليه با تعاريف مربوط به چاپ

چاپ، مجموعهاي از علم شيمي و مکانيک آميخته با ذوق و احساس است که ميتواند طرح و يا تصوير را بر روي سطوح مختلف در شکلها و ابعاد مختلف نقش بسته و آن را بسيار زيبا جلوه دهد. در فرآيند رنگرزي، کل سطح پارچه با يک رنگ پوشانده ميشود در حالي که در فرآيند چاپ، دو يا چند رنگ در الگو و طرح مشخص بر روي پارچه بکار برده ميشود. در تعريفي ديگر، چاپ در حقيقت رنگرزي موضعي و يا از بين بردن موضعي رنگ هم بيان ميشود.[1]

همانطور که چاپ باعث تنوع و زيبايي پارچه ميشود، اعمال نيک در زندگي انسان نيز باعث زيبايي روح ميشود. همان طور که امام حسن عسکريg  در  اين خصوص ميفرمايند: زيبايي صورت، زيبايي ظاهري و زيبايي عقل، زيبايي باطني انسان است[2]. يا حضرت علي g فرمودند: زيبايي انسان در صبر و بردباري اوست[3]. و نيز ميفرمايند: زيبايي انسان در وقار و آرامش و طمأنينه اوست[4]. همچنين در روايت ديگري ميفرمايند: زيبايي مؤمن به تقوا و ورع اوست[5]

 همچنين ميتوان چنين گفت که عمليات اصلي توليد منسوج مثل واجبات در اسلام است و عمليات تکميل و تزيين مثل چاپ و رنگرزي نظير احکام استحبابي هستند، همچنين عملياتي نظير آهار زدايي يا پرز سوزي مثل تخليه يا پاک کردن درون از رذائل اخلاقي است و عمليات تزيين مثل چاپ و رنگرزي نظير تحليه يا همان زينت دادن درون به فضائل اخلاقي است.

آماده سازي کالا براي عمليات چاپ مناسب

فرآيند مقدمات ميتواند شامل آهارگيري در ماشين وينچ، هاسپل، پخت و سفيدگري به روشهاي مختلف، تقليل وزن پارچه پلي استر با قليا، تثبيت حرارتي و همچنين، شستشوي مؤثر صابوني باشد. هر يک از عملياتهاي فوق ميتواند باعث بهبود بعضي از خواص کالا مانند خواص ابعادي، انعطاف پذيري، راحتي، سفيدي کالا و غيره شود.[6]

انسان هم براي رسيدن به خداوند و انجام دستورات او نياز به فراهم کردن مقدماتي دارد مثلاًً قبل از ارتباط با خدا و سخن گفتن با او (نماز خواندن و عبادت)، بايد خود را از برخي پليديها پاک کند. براي ورود به نماز بايد لباس و مکان نماز را تطهير کند و روح خود را از هرگونه آلودگي مثل مستي بزدايد[7] و در اينصورت انسان داراي آرامش خاطر و شفافيت و نورانيت ظاهر و باطن ميشود و اگر غير از اين باشد قطعاً اعمال روزه و نماز انسان، نزد خداوند متعال مقبول نخواهد شد.

 نقش افزودنيهاي مختلف به خمير چاپ

مواد کمکي به دو دسته اصلي و فرعي تقسيم بندي ميشوند:

مواد اصلي: اين مواد براي جذب و تثبيت رنگينه روي کالا ضروري است و يا بدون آن انجام جذب و يا تثبيت صورت نميگيرد مانند استفاده از کربنات سديم در چاپ يک مرحلهاي رنگ راکتيو و يا رنگاليت c در چاپ رنگ خمي

مواد فرعي: حضور آنها براي کسب نتايج کمي و کيفي بهتر در خمير چاپ است. مانند استفاده از اوره و لوديگل (ماده ضداحياء) در رنگ راکتيو

مواد اصلي را ميتوان انجام واجبات دين مانند نمازپنج گانه و روزه برشمرد که بدون آن ساير رفتارها بي تأثير است. نماز، کليدي براي جذب انسان به سمت خوبيها و پذيرفته شدن ساير اعمال دارد که اگر آن نباشد اوصاف مثبت بر بناي عظيم بشريت بي پايه و فاقد ستون خواهد بود. و مواد فرعي را ميتوان اعمال مستحب مانند نمازهاي مستحبي، قرائت قرآن و ادعيه ذکر کرد. اگر در انجام واجبات کيفيت آنها تا حدودي دچار نقصان شود انجام برخي اعمال مستحب ميتواند اين ضعف را جبران کند.

نقش مهم غلظت دهنده در خمير چاپ

مواد تشکيل دهنده خمير چاپ شامل رنگ، غلظت دهنده، مواد هيدروترپ، مواد ضدکف، مواد ضداحياء، مواد متورم کننده، تنظيم کننده اسيديته چاپ و غيره است. از اصلي ترين مواد تشکيل دهنده خمير چاپ، غلظت دهنده است که به انواع غلظت دهندههاي طبيعي، مصنوعي، امولسيوني، نيمه امولسيوني و نيمه مصنوعي تقسيم بندي ميشود.

 انتخاب غلظت دهنده در چاپ بستگي زيادي به انتخاب نوع رنگ مصرفي دارد و معمولاً داراي ويسکوزيته ثابتي نيست. درصنعت چاپ، چون عمليات بصورت موضعي روي پارچه انجام ميگيرد بايد نقش ايجاد شده روي پارچه داراي مرز مشخصي بوده و درهم رفتگي رنگ روي پارچه ايجاد نشود که اين امر بوسيله غلظت دهنده ايجاد ميگردد. [8]

همانطور که در رنگ پارچه بايد يک قوام دهندهاي باشد تا اين  رنگ را مديريت کرده و از خروج از مرزها باز دارد در خانواده نيز يک قوام دهنده لازم است که بقاء و استحکام يک خانواده در گروء نقش و تأثيرگذاري اوست.

هر خانوادهاي نيازمند يک سرپرست و مدير است که تا پدر زنده است بر عهده اوست، و اگر نبود مادر خانواده است که مرزهاي رفتاري اعضاي خانواده را تعيين ميکند و مايه قوام خانواده است.

البته مديريت داخلي و قوام دهنده امور داخلي خانه مادر است که از يک سو بايد احترام به پدر ر ابه اعضاء بياموزد و از طرفي حيطه و مرز رفتاري اعضاء در درون خانواده را تعيين کند.

تمام فلسفه احترام به والدين در آيات و روايات و تأکيدات فراوان بر آن از همين باب است، يعني براي حفظ اين قوام دهندگي است. اگر حرمت پدر و مادر در خانه شکسته شود اين خانواده ولو در ظاهر پابرجا باشد اما در باطن فروريخته است. پدر و مادر در چنين خانوادهاي نقش جهت دهي و تربيتي خويش را از دست داده اند و مرزها از سوي اعضاء شکسته خواهد شد، و هرگز انسانهاي سالم و برجستهاي در چنين بستري پرورش نمييابند.

امام g ميفرمايد: تو در برابر آنچه ولايتش برعهده تو گذارده شده است (از خانواده و فرزندان) مسؤول هستي نسبت به  ادب نيکوي آنها و هدايت به سوي پروردگار و اعانت او بر اطاعتش[9].  

چاپ پارچههاي مختلف با رنگينهها و پيگمنتهاي مختلف

چاپ پارچههاي سلولزي را ميتوان با رنگينههاي مستقيم، خمي، نفتلي، راکتيو، پارچههاي پشمي و ابريشمي را با رنگينههاي اسيدي، متال کمپلکس، راکتيو، پارچههاي پلي استر را با رنگينههاي ديسپرس، پارچههاي اکريليک با رنگينههاي کاتيونيک، ديسپرس، پارچههاي نايلوني با رنگينههاي اسيدي، راکتيو، ديسپرس و همه پارچهها را ميتوان با پيگمنتهاي مختلف انجام داد.

همان طور که بايد ميان جنس پارچه و رنگينهها تناسب وجود داشته باشد و اين تفاوت هرگز غير حکيمانه محسوب نميشود، بلکه بحث تناسب مطرح است در اوامر و نواهي خداوند هم اين گونه است.

تفاوت در احکام و وظايف، و همچنين حقوقي که خداوند براي انسانهاي مختلف تعيين کرده، متناسب با تواناييها و استعدادهاي ايشان است، اگر ما به بهانه تساوي اين تناسب را به هم بزنيم، در حقيقت به تناسب و هماهنگي در جامعه و خانواده آسيب زده ايم.

به عنوان مثال با توجه به برتري مرد در نيروي جسماني، اسلام تأمين معيشت و امنيت خانواده را بر عهده او نهاده است، و با توجه به برتري زن بر مرد به لحاظ تواناييهاي عاطفي تربيت خانواده را بر عهده او نهاده است، بر هم زدن اين تناسب به بهانه تساوي، نظم جامعه را به هم ميريزد، و موجب بالارفتن آمار طلاق، پايين آمدن آمار ازدواج، و همچنين تربيت نادرست در خانوادهها ميشود، همانطور که آيت الله جوادي آملي اشاره دارند که از زماني که آمار مهد کودکها افزايش يافت، خانههاي سالمندان هم افزايش يافت؛ چرا که بچهاي که در دامن مهر مادر بزرگ نشود وابستگي عاطفي کمتري به والدينش خواهد داشت.

بنابراين بايد دانست که اين تفاوتها در احکام حکيمانه بوده، و از سر تفاوت در ظرفيتها و استعدادهاي انسان هاست، نه آنگونه که برخي گمان کرده اند از سر برتري يک جنس بر جنس ديگر.

ايجاد طرح و جلوههاي خاص بر روي منسوجات

براي ايجاد طرح خاص بر روي انواع پارچهها ميتوان تکنيکهاي چاپ سوخت، چاپ ترانسفر، چاپ هاله اي، چاپ پفکي، چاپ سايه روشن و غيره بکار برد.  مثلاًً براي ايجاد چاپ سوخت، در پارچه هائي که نخ آنها مخلوطي از الياف مختلف باشد مانند پشم/پنبه، پنبه/پلي استر ميتوان يکي از اجزاي مخلوط را از بين برد تا اثر سوخت حاصل شود.[10]

چاپ سوخت در حقيقت سوزاندن جزء است که به نفع کل تمام ميشود، بنابراين لزوماً از دست دادن جزئيات به معناي ضرر نيست بلکه گاهي منفعت است و بر ارزش کل ميافزايد، همانگونه که مشکلات دنيوي و کمبودها گاهي انسان را کامل تر ساخته و بر ارزش او ميافزايد.

همچنين در روايات، انفاق و خمس و زکات که در ظاهر باعث کاستن داشتههاي مادي انسان ميشود، در مجموع باعث افزايش دارايي مادي و معنوي انسان دانسته شده است، به عنوان نمونه امام باقر g  ميفرمايند: نيكى و صدقه پنهانى فقر را از بين مى برد[11]. همچنين در روايت ديگري فرمودند: كار خير و صدقه، فقر را از بين برده، بر عمر مى‏ افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى‏ كنند[12].

 

 


[1]. تکنيکهاي چاپ در شيمي نساجي، ص 1.

 

[2]. بقال الامام العسکري g:«حُسنُ الصُّورَةِ جَمالُ ظاهرٍ وَ حُسنُ العَقلِ جَمالُ باطِنٍ». (بحارالانوار،ج1، ص95).

 

[3].  حضرت علي g:«جَمَالُ الرَّجُلِ حِلْمُه»(‏تصنيف غررالحكم و دررالكلم ، ص285).

 

[4].  حضرت علي g :«جَمَالُ الرَّجُلِ الْوَقَار» (همان، ص 250).

 

[5]. حضرت علي g :«جَمَالُ الْمُؤْمِنِ وَرَعُه»‏ (همان، ص 269).

 

[6]. تکنيک هاي چاپ در شيمي نساجي، ص 51.

 

[7]. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى»‏؛ اي کساني که ايمان آورده ايد در حالت مستي به نماز نزديک نشويد ( نساء آيه 43). ناگفته نماند اين آيه مربوط به قبل از تحريم شراب است.

 

[8]. جاپ در صنعت نساجي، ص 11.

 

[9]. «وانک مسؤول عما وليته به من حسن الادب و الدلالة علي ربه عزوجل و المعونة له علي طاعته»؛ (علامه مجلسي، بحار الانوار ج12، ص6).

 

[10]. جاپ در صنعت نساجي، ص 107.

 

[11].قال الباقر g «اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنفيانِ الفَقرَ» (الكافى، ج 4، ص 2).

 

[12]. «  اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ» (من لا يحضره الفقيه ج 2 ، ص 66 ، ح 1729)

 

فصل بعد
نقدها و نظرات