از ظهور اسلام تا پيدايش مکتب خانه ها

1401/08/14 11:07
فصل قبل

 

با تاثير پذيري ايران از دين مبين اسلام، نهضت ضرورت تعليم و تربيت عمومي و خروج از حالت انحصاري رشد يافت.

پيامبر(ص) نخستين معلم مسلمان بود، ولي نوع تعليم و آموزش او «آموزش بزرگسالان» و به اصطلاح «اکابر» محسوب مي شد و شاگردان او هميشه با سواد نبودند. بسيار اتفاق مي افتاد که دوتن از يارانش که در مجالس در کنار او مي نشستند يکي از آنان آن چه مي شنيد و دريافت مي داشت، کلمه به کلمه مي نگاشت و ديگري بر حافظه خود تکيه مي کرد. به علت نبودن دانش خواندن و نوشتن، پيامبر در اوايل ناگزير به انجام چنين روش آموزشي بود[1]. پيامبر اگر چه «امّي» يعني درس ناخوانده بود ولي، مشوق خستگي ناپذير آموزش بود و از هر فرصتي براي مبارزه با بيسوادي بهره برداري مي کرد. چنان که بعد از جنگ بدر هر اسيري که قادر به پرداخت « فديه» - خون بها- نبود و خواندن و نوشتن مي دانست، با تعليم ده تن از مسلمانان آزاد مي شد.[2]

در ايران سازمان هاي متعددي وظيفه تعليم و تربيت کودکان را با تأسي از مکتب اسلام به عهده داشته اند. اولين موسسه اي که در دوره اسلامي براي تعليم و تربيت مسلمانان مورد استفاده جدي و همه جانبه قرار گرفت، مسجد بوده است. از قرن اول هجري در شهرهاي مهم ايران مساجد متعدد عهده دار ترويج تعليم و تربيت بودند. مساجد بلاد ايران نظير، نيشابور، سبزوار، يزد، قزوين، اصفهان، ابرکوه، شيراز و کرمان از مهمترينِ اين اماکن مقدس بودند. مدرسه در تاريخ اسلام از مسجد منشعب شده است. مسجد در اسلام تنها عبادت گاه نيست، زيرا اساساً عبادت در اسلام تنها دعا و نيايش و انجام امور مخصوصي که در اديان ديگر عبادت شمرده مي شود، نيست، بلکه حتي جهاد، کسب حلال و ازدواج و... نيز جزيي از عبادات است[3].

در تاريخِ فرهنگ اسلام، آموزش و پرورش در بين توده مردم آن چنان رواج يافته بود که حکومت هاي اسلامي نياز چنداني به تاسيس آموزشگاه علمي نداشتند. پرورش اطفال از بزرگ ترين ثواب ها به شمار مي رفت و مسلمانان وظيفه خود مي دانستند که قرآن و تعاليم عاليه اسلامي را بياموزند و به اطفال و نوباوگان خويش تعليم دهند. از اين رو مراکز اجتماعات ديني مسلمانان قديم مراکزآموزشي است و در مساجد علاوه بر اقامه نماز، تعليم و تربيت نيز انجام مي گرفت. در مساجد کوچک اطفال خردسال تربيت شده و مساجد بزرگ محل تعليم و تربيت بزرگسالان به شمار مي آمد و مردم ازعموم طبقات، به دانشجويي، روزگار مي گذراندند. بسيار اتفاق مي افتاد که حتي مردمان بي بضاعت خانه هاي خود را تقديم مي کردند تا مکتب و آموزشگاهي در آن جا تاسيس شود و همگان به نوبه خود مبارزه با جهل و بي سوادي را وظيفه شرعي و ملي مي دانستند[4].

چنان که در کتب تاريخ و رجال ايرانيان در دوره اسلامي نوشته اند، در سراسر ايران از خوزستان گرفته تا خراسان و ماوراء النهر مساجدي وجود داشته است که محل تعليم و تربيت بوده است.

اگر بخواهيم مساجدي را که در آن روزگار براي تعليم و تربيت از آن استفاده مي شد به شمار آوريم، بايد آمار تمام مساجد و مشاهد[5] و عبادتگاهها را به دست آوريم که در اين صورت از هدف اصلي باز مي مانيم. مساجد محيط ساده و بي آلايش مساعد و مناسب تحصيل علم و دانش بود و براساس سنتي که پيامبر (ص) آن را بنيان نهاده بود وظيفه مقدس تعليم و تعلّم و تربيت به طور رايگان برعهده ملت مسلمان واگذار شده بود[6].

 

 


[1]. نهاد آموزش اسلامي، ص 47.

 

[2]. الخميس في احوال أنفس نفيس، ج 1، ص 395.

 

[3]. سازمان و مديريت در آموزش و پرورش، ص 74.

 

[4]. سازمان و مديريت در آموزش و پرورش، ص 91.

 

[5]. جمع مشهد. حرم امامان عليه السلام.

 

[6]. تاريخچه نظام آموزش اسلامي، ص 23.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات