از مدارس قديم و مکتب خانه ها تا مدارس جديد
1401/08/14 11:10فصل قبل
از قرن چهارم به بعد کم کم فرهنگ اسلامي توسعه يافت به طوري که دراين قرن تعليم و تعلّم از صحن مساجد به مدارس منتقل و مدارس مستقل شدند. اما همچنان مساجد نيز جنبه تربيتي و تعليمي خود را حفظ کردند.
نيشابور مرکز علمي ايران
با بررسي تاريخ آشکار مي شود که از قرن چهارم، مدارس در شهرهاي مهم بنا نهاده شد. مهم ترين شهري که در آن ايام مرکز بزرگ علمي ايران و داراي مدارس زيادي بود، شهر نيشابور است[1].
در نيمه اول قرن چهارم در نيشابور چند مدرسه مشهور وجود داشت که يکي از آن ها «مدرسه بيهقيه» بود. اين مدرسه به دستور امام ابوالحسن محمد بن شعيب البيهقي مفتي شافعيان - که بعدها در آن به تدريس پرداخت- ساخته شد. پس از وي ابو الحسن علي بن حسين بيهقي دانشمند معروف اسلامي در اين مدرسه به تدريس مشغول شد. او به اين مدرسه سر و سامان بيشتري داد و اوقات فعاليت در اين مدرسه را به سه قسمت تقسيم کرد: يک قسمت براي تدريس و تحصيل و قسمت ديگر براي املاي احاديث و قسمت سوم براي وعظ و تبليغ مسلمانان. در اين مدرسه همه رشته هاي علوم مورد توجه قرار داشت[2].
نظاميهها و استقلال مدارس
خواجه نظام الملک وزير دانشمند طوسي - مقتول به سال 485 - در دوران وزارت خود مدارس کاملا بي سابقه را تاسيس کرد. مدارسي که در سراسر جهان اسلام نظير بغداد، بصره، موصل، اصفهان، نيشابور، بلخ، هرات، بخارا، مرو، آمل و طبرستان ساخته شده بود. اين مدارس به نام نظام الملک، نظاميه خوانده شد[3].
کُتّاب (جمع آن کتاتيب) و مکتب (جمع آن مکاتب) دو نام براي مدارس ابتدائي بود. نام کُتّاب و مکتب براي مدارس ابتدايي در سده سوم هجري رواج يافت[4].
تحصيل در مکتب خانه ها
در مکتب، تعليمات، اجباري و رايگان نبود ولي شرايط چنان سهل وساده بود که هر خانواده اي در هر طبقه يا گروه اجتماعي و اقتصادي به آساني مي توانست کودکش را روانه مکتب کند. اولياي اطفال مجبور نبودند به عنوان شهريه به معلم مکتب پول نقد بپردازند، بلکه به سادگي مي توانستند با مکتب دار کنار آيند، کالاهاي ضروري و حتي تعهد خدماتي عملي هم مي توانست حق الزحمه آموزش کودک محسوب شود. امتياز مهم اين شيوه آموزش، هماهنگي کامل آن با شرايط انساني و اجتماعي خاص جامعه مسلمانان بود.
مکتب خانه مرکزي بوده است که کودکان در آن الفبا، خواندن و نوشتن را در کنار درس قرآن مي آموختند. ورود به مکتب مقارن سنين 5 و 6 سال و خروج از آن براي نوجوانان حدود 15 سال بوده است. برنامه درسي مکاتب شامل آموختن الفبا، قرائت قرآن، خواندن، نوشتن و حساب کردن و همچنين آموزش کتاب هاي متعددي نظير گلستان سعدي، ديوان حافظ، مثنوي مولوي، نان و حلواي شيخ بهايي و حليه المتقين علامه مجلسي بوده است.
در جهان اسلام معمولا مدرسه از مسجد منشعب ميشده است و پايگاهي براي مذاکره علم و تدريس و بحث آزاد بوده است. نخستين مدارس ايران در اواخر قرن سوم در آمل بر پا گرديد و به تدريج مدارس متعددي در خراسان نظير مدارس بيهقيه و سعديه در نيشابور تاسيس گرديد. مدارس معروف نظاميه در بغداد توسط خواجه نظام الملک، دانش آموختگان مشهوري نظير سعدي را تربيت کرده است.
در دورههاي صفويه و قاجاريه مدارس علوم ديني توسعه يافت و طلاب علوم ديني به تناسب استعداد و علاقه دوره هاي تحصيلي اين مدارس را که شامل دوره مقدمات، سطح و خارج بود، ميگذراندند.
مطالعه سير تاريخي آموزش و پرورش ايران نشان مي دهد که تاسيس مدارس به سبک جديد از حدود 150 سال پيش با تاسيس دارالفنون آغاز گرديد و تا به امروز تحولات زيادي در آن ها صورت گرفته است[5].
[1]. تاريخ بيهقي، ص 158.
[2]. معجم الادباء، ج 2، ص 243.
[3]. التربيه في الاسلام و التعليم في رأي القابس، ص 68.
[4]. لسان العرب، ص 699.
[5]. سازمان و مديريت در آموزش و پرورش، ص 102.