معناي خودباوري

1401/08/16 11:17
فصل قبل

 

در اينجا خودباوري به معناي نگرش مثبت به خود و توانايي هاي خويش و خودباختگي به معناي نگرش منفي به خود و تواناييهاي خود است. اين خودباوري و خودباختگي در دو بخش فردي و ملي معنا پيدا مي کند. آنچه که در اين مبحث مورد نظر است بُعد ملي آن مي باشد. استاد مطهري مي فرمايند: «خود باختگي نوعي تزلزل شخصيت، بي ايماني به خود، گم کردن خود، از دست دادن حس احترام به ذات، بي اعتمادي به فرهنگ خود و ... مي باشد».[1]

پرسشي که به ذهن خطور مي کند اين است که: چرا يک ملت بايد خودباور باشد؟ خودباختگي چه مشکلاتي را به وجود مي آورد؟

در پاسخ مي توان به موارد زير اشاره کرد

خودباوري باعث اميد و نشاط جامعه مي شود.

خودباوري باعث عزت و سربلندي مي شود.

خودباوري موجب استقلال جامعه مي شود.

خودباوري باعث ثبات در هويت ملي مي شود.

خودباختگي موجب استفاده نکردن از توانايي ها و ظرفيت هاي خدادادي جامعه مي شود. اين امر موجب ناديده گرفتن نعمت هاي الهي و کفران آن مي شود.

خودباختگي باعث مي شود ارزش ها و هنجارهاي خود را رها کند و ارزشها و هنجار جامعه ديگري را که از نظر او کامل و آرماني هستند را بدون تفکر پذيرا باشد.

خودباوري هماهنگ با فطرت و خودباختگي مغاير با آن مي باشد.

چرا يک مدرس بايد به گونه اي تدريس کند که دانشجو به خودباوري ملي برسد؟

مدرس فردي است که جامعه امکاناتي را در اختيار او قرار داده تا در ازاي آن به جامعه خدمت کند.از آنجا که ايجاد روحيه خودباوري خدمت به جامعه محسوب مي شود،او موظف است اين خدمت را ارائه دهد.

معلمي شغل انبيا است و هدف انبيا رساندن جوامع بشري به قله هاي سعادت مي باشد.بديهي است که شرط رسيدن جامعه به سعادت خودباوري است از اين رو معلمين و مدرسين رسالت دارند مخاطبين خود را به اين نقطه برسانند.

نقش تربيتي معلمين و مدرسين ايجاب مي کند متربيان خود را با عزت نفس و مفيد به حال جامعه تربيت نمايند. و اين مهم جز با ايجاد روحيه خود باوري محقق نمي شود.

 

 


[1]. پيرامون انقلاب اسلامي، ص 118.

 

فصل بعد
نقدها و نظرات