بخش اول: مفاهيم
1401/08/14 14:03فصل قبل
1- تربيت: واژه «تربيت» عربي است. معادل لاتين آن «Education» و معادل فارسي آن «پرورش» است. «اين واژه در زبان فارسي، در معاني گوناگوني چون «پروردن»، «پروراندن» و در زبان عربي، به معاني متعددي چون «حضانت»،«اصلاح»، «تدبير»، «تتميم»، «تکميل»، «تأديب»، «تغذيه نمودن»، «رشد و نموّ کردن» و «تهذيب نمودن» به کار رفته است[1]. پرورش؛ جرياني است منظم و مستمر كه هدف آن هدايت رشد جسماني، شناختي، اخلاقي و اجتماعي يا به طور كلي رشد همه جانبه شخصيت دانش آموزان در جهت كسب و درك معارف بشري و هنجارهاي مورد پذيرش جامعه و نيز كمك به شكوفا شدن استعداد آنان است[2]. به عنوان بهترين و جامع ترين تعريف درمباني نظري سند تحول بنيادين بدين نحو آمده است :
تربيت: عبارت است از فرآيند تعاملي زمينه ساز تکوين و تعالي پيوسته هويت متربيان، به صورتي يکپارچه و مبتني بر نظام معيار اسلام، به منظور هدايت ايشان در مسير آماده شدن جهت تحقق آگاهانه و اختياري مراتب حيات طيبه در همه ابعاد.[3]
2- آموزش: معادل اين واژه در زبان عربي «تعليم» و در زبان لاتين «Instruction» است. اين واژه در لغت نامه دهخدا، به معني بياموختن، بياگاهانيدن، آموختن، آگاهانيدن، کسي را چيزي آموختن، آموزانيدن، ... آمده است. تعليم «فراهم آوردن زمينه براي رشد و شکوفايي استعدادهاي ذهني انسان» است[4]. تعليم به معني آموختن، يعني انتقال معلومات از معلم به متعلم است، چه اينکه انتقال دهنده ي معلومات، انسان باشد، و يا هر عامل و ابزار ديگري غير از انسان که بتواند حامل و انتقال دهنده معلومات به ذهن و نيروي ادراک آدمي باشد[5].
3- ابتدايي يا دبستان: دوره آموزشي رسمي عمومي کودکان سنين 6 تا 12 ساله است که در ايران دانش آموزان در سن 7 سالگي وارد دبستان شده و پس از 6 سال از اين مقطع آموزشي وارد دوره ي بعد متوسطه يا هنرستان ميشوند.
[1]. نگرشي بر تعامل فقه و تربيت، ص 59.
[2]. روانشناسي پرورشي نوين: روانشناسي يادگيري و آموزش، ص 35.
[3]. مباني نظري سند تحول در نظام تعليم و تربيت رسمي عمومي جمهوري اسلامي ،ص 139.
[4]. اصول تعليم و تربيت، ص 25.
[5]. رابطه تعليم و تربيت از منظر قرآن، ص 80.