1-1- مفاهيم
1401/09/22 13:25فصل قبل
1-1-1- تعريف «محيطزيست»
تعاريف بسياري از واژة محيطزيست از ديدگاههاي گوناگون وجود دارد که نشاندهندة گستردگي اين علم است. برخي از اين تعاريف عبارتاند از:
الف. آنچه فرآيند زيستن را احاطه کرده و با آن در کنش و واکنش است. محيطزيست واجد معناي گستردهاي است و مسائل مرتبط با آن گوناگون و تا اندازهاي پيچيده هستند. در واقع محيطزيست نشاندهندة فضايي است با کلية شرايط فيزيکي، بيولوژيکي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و... که همة موجوداتي که در آن زندگي ميکنند و مجموعهاي از روابط ميان آنها را در برميگيرد. (نوري، 1372)
ب. محيطزيست از ديدگاه بيوفيزيک: «مجموعهاي از عوامل فيزيکي، زيستي و شيميايي که بر بقا و تکامل موجودات زنده اثر ميگذارد» (ميلر، 1382).
ج. از ديدگاه طبيعي: «محيطزيست؛ شامل کلية موجودات زنده و غير زنده ميشود» (Johnson et al, 1997).
د) محيطزيست از ديدگاه اجتماعي: «فرهنگ و مبادلة فرهنگي ميان افرادي است که در آن زندگي ميکنند» (Barnett and Casper, 2001).
ه) محيطزيست يک معني نسبي به مفهوم «پيرامون» دارد. «در واقع مجموعهاي از منابع است و تأکيد بر رابطهاي دوجانبه دارد که يک وجه آن تأثير فرد يا جمعيت بر محيط و وجه ديگر تأثير محيط بر فرد است. از نگاه ديگر، محيطزيست مفهوم گستردة زيستسپهر را در بر دارد؛ همچنان که ميتواند به صورت محدود و محلي، دربارة يک فرد يا گروه خاص تعريف گردد» (ميلر، 1382).
و) محيطزيست به آن بخش از سيارة زمين گفته ميشود که حيات به صورت متمرکز در آن وجود دارد. در حقيقت محيطزيست را ميتوان مترادف مفاهيمي چون بيوسفر يا اکوسفر به شمار آورد. بيوسفر زمين از نظر ساخت، عملکرد، سيما و کيفيت زيستي در همة مکانها يکسان نبوده و از تنوع سرشار برخوردار است. هرچند بنا بر ضرورتهاي کاربردي، محيطزيست را به محيطهاي طبيعي، اجتماعي-اقتصادي و انسانساخت تقسيمبندي ميکنند، تفکيک اين محيطها از يکديگر در جهان واقع امري ناممکن است. اين محيطها همواره در کنش متقابل با يکديگر قرار داشته و هرگز جدا از يکديگر عمل نميکنند. (بهرام سلطاني، 1387)
1-1-2- تعريف «دانش محيطزيست»
دانش محيطزيست شناخت محيطزيست و گسترش بخشيدن به دانش آن براي برانگيختن مسئوليتهاي فردي و اجتماعي در قبال حفاظت و دفاع بهينه از محيطزيست و جلوگيري از بحرانهاي محيطزيستي و دستيابي به توسعة پايدار است. (نوري، 1372)
1-1-3- بحرانهاي محيطزيستي
در حال حاضر محيطزيستِ کرة زمين در معرض تهديدهاي جدي ناشي از بحرانهاي محيطزيستي قرارگرفته است. نابودي تنوعزيستي و تخريب جنگلها، بروز انواع آلودگيهاي خاک، آبوهوا، از بين رفتن لايه ازون، گرمايش جهاني کرة زمين بر اثر انتشار گازهاي گلخانهاي، فرسايش خاک و گسترش بيابانها از جمله مهمترين بحرانهاي محيطزيستي هستند. عمدهترين دلايل بروز اين بحرانها کارکردهاي انساني هستند.
1-1-4- توسعة پايدار
توسعة پايدار طبق تعريف گروه[1] جهاني محيطزيست و توسعه «توسعهاي است که به نيازهاي کنوني پاسخ ميگويد بدون آنکه موجب از بين رفتن توان نسلهاي آينده در پاسخگويي به نيازهايشان باشد.» اين نوع توسعه درصدد پاسخگويي به پنج نياز اساسي است:
همگرايي در حفظ محيط و توسعه
پاسخگويي به نيازهاي اساسي انساني
دستيابي به برابري و عدالت اجتماعي
فراهم آوردن خودمختاري اجتماعي و تنوع فرهنگي
حفظ تماميت بومشناختي
اجلاس سازمان ملل متحد در زمينة محيطزيست و توسعة پايدار[2]که بزرگترين و معتبرترين گردهمايي سازمان ملل متحد است، با عناويني همچون «اجلاس ريو»، «کنفرانس ريو» و «اجلاس زمين» شناخته ميشود. اين اجلاس در سال 1992 در شهر ريودوژانيرو[3] برزيل آغاز به کار کرده است و در آن نمايندههايي از 172 کشور دنيا و 2400 نفر از گروههاي غيردولتي[4] شرکت کردهاند.
دستاورد اين اجلاس با نام «اعلامية ريو» به محورهاي توسعة پايدار ميپردازد: در توسعة پايدار انسان مرکز توجه است و انسانها هماهنگ با طبيعت، سزاوار حياتي توأم با سلامت هستند. توسعه حقي است که بايد به طور برابر نسلهاي کنوني و آينده را زيرپوشش قرار دهد. حفاظت از محيطزيست بخشي جدانشدني از توسعه است و نميتواند جداگانه بررسي شود. سرانجام کشورها بايد در حرکتي جمعي از سلامت و يکپارچگي نظام طبيعي کرة زمين حراست کنند. (United Nations, 2005)
در توسعة پايدار، بهرهبرداري از منابع، هدايت، سرمايهگذاري و جهتگيري توسعه و فناوريها براي برآورده کردن نيازها و آرمانهاي انساني انجام ميشود. توسعة پايدار انسانمحور است؛ زيرا تأکيد آن بر انسان به منزلة هدف توسعه و توجه به ابعاد محيطزيست در راستاي تأمين منافع انسانهاي فعلي و نسل آينده است. اين موضوع را ميتوان از نگرش جهان امروز به توسعة پايدار نتيجه گرفت که اين توسعه ديدگاهي ابزاري به طبيعت دارد و به جدايي انسان و طبيعت باور دارد. دليل ديگر تأکيد توسعة پايدار بر انسان به منزلة هدف توسعه و نيز توجه به ابعاد و مسائل محيطزيست، تأمين منافع انسانهاي فعلي و نسل آينده است؛ اما پايداري به طور گستردهاي به ماوراي ريشههاي انسانمحوريِ توسعة پايدار ميرود و تا حدودي به يک نظرية زيستبوم محور نزديک ميشود. (ملکيان و همامي، 1391)
[1].commision
[2].UNCED
[3]. Rio de janeiro
[4].NGO