3-13- نام درس: ريخت شناسي و رده بندي گياهي

1401/09/27 14:08
فصل قبل

 

سرفصلهاي نظري:

انواع بافتهاي گياهي

ساختار اوليه و ثانوية ريشه

ساختمان اوليه و ثانوية ساقه

ساختمان برگ و انواع آن

ساختمان قسمتهاي مختلف گل *

ساختمان ميوه *

گلآذين و انواع آن

مرفولوژي ميوه *

اصول ردهبندي گياهي *

تعريف واحدهاي ردهبندي

مطالعة تيرههاي مختلف گياهي

جنسهاي مهم با تأکيد بر گونههاي جنگلي و مرتعي

3-13-1- سرفصل: ساختمان ميوه

3-13-1-1- مطلب علمي: ريختشناسي کلي ميوهها

در کل ميوهها را بر پاية تفاوتهاي جزئي و کلي در ريخت ظاهري به سه گروه ميوههاي ساده، مجتمع و مرکب تقسيم ميکنند. ميوههاي مجتمع و مرکب از تجمع ميوههاي ساده ايجاد ميشوند و ميوههاي ساده نيز خود به دو گروه نسبتاً بزرگ ميوههاي خشک و آبدار (گوشتي) تقسيم ميشوند. (قريشيالحسيني، 1379)

قرآن کريم پيش از پيدايش دانش گياهشناسي نوين به زيبايي به اين مطلب علمي در آية زير اشارهکرده است:

Pوَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيهَا رَوَاسِي وَ أَنْهَارًا وَ مِنْ کلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَل َفِيهَا زَوْجَينِ اثْنَينِ يغْشِي اللَّيلَ النَّهَار َإِنَّ في ذَلِک لَآياتٍ لِقَوْمٍ يتَفَکرُونَO (رعد: 3)

«اوست که زمين را بگسترد و در آن کوهها و جويهايي قرارداد و از هرگونه ميوه دو صنف پديد آورد. شب را با روز ميپوشاند؛ که در اينها براي گروهي که بينديشند، عبرتهاست.»

علامه طباطبايي در تفسير «زوجيت» به انواع گوناگون ميوهها اشاره ميکند:

P’وَ مِنْ کلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَينِ اثْنَينِ‘O يعني و از جميع ميوههايي که ممکن است وجود يابد، در زمين انواع متخالف و مختلفي از حيث نوع، از حيث تابستاني و زمستاني، از حيث شيريني و غير آن و از حيث تري و خشکي آن قرار داد. اين معناي معروف در تفسير کلمة زَوْجَينِ اثْنَينِ است و بنا بر اين تفسير مقصود از دو زوج دو صنف خواهد بود که يک صنف با صنفي ديگر مخالف باشد، چه اينکه صنف سومي داشته باشد يا نداشته باشد» (موسوي، ج11: 397).

3-13-1-2-ريختشناسي ميوههاي ساده و آبدار (ميوههاي خشک و آبدار)

ميوههاي خشک بر پاية ساختمان متفاوت و روش باز شدن پوسته و يا باز نشدن پوسته گونههايي مانند نيام، برگه، کپسول، خورجين، خورجينک، فندقه، گندمه، فندقة بالدار، شيزوکارپ و نات دارند. ميوههاي آبدار نيز بر پاية ساختمان متفاوتي که دارند به دو گونة کلي شفتها و ستهها تقسيم ميشوند.

خداوند عليم مدبّرانه به اختلاف موجود در ميوهها در اين آيه اشاره کرده است:

Pوَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَ غَيرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکلُهُ وَالزَّيتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيرَ مُتَشَابِهٍ کلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حقهُ يوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يحِبُّ الْمُسْرِفِينَO (انعام: 141)

«اوست که باغهاي داربستزده و بيداربست و نخل و کشتزارها که ميوة آن گونهگون است و زيتون و انار همانند و غير همانند آفريده است. از ميوة آن چون ميوه آورد، بخوريد و حق خدا را از آن هنگام چيدنش بدهيد و اسراف مکنيد که خدا اسرافکاران را دوست ندارد.»

در اين آيات اشارة اجمالي به انواع ميوهها و دانهها شده است. جملة «و الزّرع مختلفا اکله» معنايش اين است که خوردنيها و دانههاي آن زرع مختلف است. يکي گندم و يکي جو. يکي عدس و آن ديگري نخود است. (موسوي،1374)

بر پاية تفسير الميزان مقصود از متشابه و غير متشابه در آية بالا اين است که هر يک از آن ميوهها از نظر مزه، شکل، رنگ و مانند آن هم تشابه داشته و هم غير متشابه هستند (همان)

3-13-2- سرفصل: اصول ردهبندي گياهي

3-13-2-1- مطلب علمي: سيستمهاي ردهبندي در گياهان

تاکنون براي ردهبندي گياهان چهار گونه سيستم ارائه شده که شامل ردهبنديهاي اوليه، سيستم مصنوعي، دستگاههاي طبيعي و دستگاههاي فيلوژني است. ردهبنديهاي اوليه و مصنوعي ديگر استفاده نميشوند. در ردهبندي طبيعي اساس کار شباهتها و تفاوتهاي ميان گياهان است که در سال 1789 ميلادي آنتوان دوژوسيو[1]، گياهشناس فرانسوي، آن را ابداع کرد. (مظفريان، 1383)

خداوند در کلام وحي پيش از پيدايش دانش ردهبندي به اين مطلب علمي در آية زير، اشاره کرده است:

Pوَ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کلِّ شَي‌ءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبّاً متَرَاکباً وَ مِنَ الْنَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيةٌ وَ جَنَّتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَغَيرَ مَتَشَبِهٍ انظُرُواْ إِلَي ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَينْعِهِ إِنَّ فِي ذَ لِکمْ لَأَيتٍ لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَO (انعام: 99)

«اوست که از آسمان آبي فرو فرستاده که با آن، همة روييدنيها را پديد آوردهايم و از جمله سبزهاي پديد آوردهايم که از آن دانههاي روي هم چيده پديد ميکنيم و از نخل و گل آن خوشههاي آويخته و باغها از تاکها و زيتون و انار و مانند و ناهمانند هم کردهايم.»

 نکتة جالب آن است که در اين آيه به وجود شباهت و تفاوت ميان گياهان انگور، زيتون و انار «و باغهايي از تاکها، زيتون، انار مانند و ناهمانند هم کردهايم» اشاره شده است که اساس ردهبندي طبيعي است. در تفسير هم به تقسيمبندي درختان و ميوهها اشاره شده است:

«اين دو درخت از نظر شکل ظاهري و ساختمان شاخهها و برگها شباهت زيادي با هم دارند، در حالي که از نظر ميوه و طعم و خاصيت آن بسيار با هم متفاوتاند؛ يکي داراي ماده چربي مؤثر و نيرومند و ديگري داراي مادّة اسيدي و يا قندي است که با يکديگر کاملاً متفاوتاند. به علاوه اين دو درخت گاهي درست در يک زمين پرورش مييابند و از يک آب مشروب ميشوند؛ يعني هم با يکديگر تفاوت زياد دارند و هم شباهت. اين احتمال در تفسير آيه نيز وجود دارد که عبارت فوق اشاره به انواع و اصناف مختلف درختان و ميوههاست. بعضي از ميوهها و درختان با يکديگر شبيهاند و بعضي ديگر با هم مختلفاند. سپس از ميان تمام اعضاي پيکر درخت بحث را روي ميوه برده، ميگويد: ’نگاهي به ساختمان ميوة آن به هنگامي که به ثمر مينشيند و همچنين نگاهي به چگونگي رسيدن ميوهها کنيد که در اينها نشانههاي روشني از قدرت و حکمت خدا براي افرادي که اهل يقين هستند، است» (مکارم شيرازي، ج5: 372-371).

3-13-2-2-گياهان دولپهاي

در ردهبندي گياهي، شاخة نهاندانگان بر پاية تعداد لپه به دو ردة تکلپهايها و دولپهايها تقسيمبندي ميشود. در هر رده گياهان بر پاية شباهتها و تفاوتهاي موجود در ميان آنها در راستهها و تيرههاي گوناگون قرار ميگيرند.

در آية 99 سوره انعام هنگامي که دانش گياهشناسي پيشرفت چنداني نداشت، به اين مطلب اشاره شده است. امروزه ميدانيم گياهان انگور، زيتون و انار هر سه از ردة دولپهايها هستند (تشابه)؛ اما از لحاظ شکل برگ، ويژگيهاي ظاهري، گل و ميوه متفاوت هستند.

3-13-2-3- تنوع رنگ و استفاده از آن در شناسايي گياهان

در مواردي براي شناسايي گياهان از رنگ ميوة آنها استفاده ميشود. براي نمونه جنس گرگتيغ (Lycium sp) ميوه از نوع سته است. در صورتي که ميوة آن سياهرنگ باشد، گونة (L. ruthenicum) و ميوة سرخرنگ مرتبط با ديگر گونههايي است که در ايران وجود دارد. (مظفريان، 1383) خداوند در قرآن کريم به اين ويژگي کاربردي در ردهبندي گياهان به زيبايي اشاره کرده است:

Pأَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَ غَرَابِيبُ سُودٌO (فاطر: 27)

«آيا نديدي که خدا از آسمان، آبي فرستاد. پس با آن، ميوههايي از زمين بيرون آورديم که رنگهاي گوناگون دارد و نيز از کوهها راههاي سفيد و سرخ با رنگهاي گوناگون و سياهيهاي غليظ پديد آورديم.»

اگرچه در اين آيه خداوند متعال به تنوع رنگ در ميوهها اشاره کرده و اين تنوع به شناسايي ميوهها کمک ميکند، دلالت بر توحيد در اختلاف رنگها در ميوهها مهمترين پيام آيه است که در کلاس درس براي استاد محيطزيست بهترين نوع جهتگيري الهي در مطالب درسي به شمار ميآيد.

شکل 25. تنوع رنگ در ميوهها

علامه طباطبايي در دلالت آيه بر توحيد اينگونه مينويسد:

Pأَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها ... O  اين آيه حجت ديگري است بر مسئلة توحيد. به اين بيان که خداي سبحان آب را به وسيلة بارانها از آسمان نازل ميکند و اين خود قويترين عامل براي روييدن نباتات و ميوههاست و اگر بيرون آمدن ميوهها از مقتضاي همين آمدن باران بود، بايد همة ميوهها به يک رنگ باشند؛ چون آب باران يکي است و حال اينکه ميبينيم الوان مختلفي دارند. پس همين اختلاف الوان دلالت ميکند بر اين که تدبير الهي دست اندر کار اين رنگآميزي است و اما اينکه گفتهاند: «اين رنگآميزيها منوط به اختلاف عواملي است که در آنها مؤثر است و از آن جمله اختلاف عناصر موجود در آنهاست که از نظر نوع و مقدار و ترکيب مختلف هستند» حرف صحيحي نيست. براي اينکه ما سؤال خود را از اين که «اين رنگهاي مختلف از کجا آمد؟» برداشته و به اينجا منتقل ميکنيم که اين اختلاف عوامل از کجا آمد. با اينکه تمامي اين عوامل منتهي ميشود به عامل مادّه که در همه هست. پس اختلاف عناصري که موجودات از آنها ترکيب ميشوند، خود دليل بر اين است که عامل ديگري ماوراي مادّه هست که مادّه را به سوي صورتهاي گوناگون سوق ميدهد و ظاهراً مراد از اختلاف الوان ميوهها اختلاف خود الوان است، ولي لازمهاش اختلافهاي ديگري از جهت طعم و بو و خاصيت نيز هست. بعضي[2] از مفسرين گفتهاند: ’اصلاً منظور از اختلاف الوان اختلاف انواع موجودات است، چون بسيار ميشود که کلمة«الوان» بر انواع فواکه و انواع طعامها اطلاق ميشود. مثلاً ميگويند: فلاني در ميهمانياش الواني از طعام و ميوه حاضر کرده بود. پس در حقيقت تعبير به «الوان» تعبيري است کنايهاي. ولي جملة P وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَ حُمْرٌ O        تا اندازهاي وجه اوّل را تأييد ميکند که مراد خود رنگها باشد، نه طعم و خاصيت. چون در کوهها اختلاف انواع نيست، تنها اختلاف الوان است» (موسوي، ج17: 58-57).

3-13-3- سرفصل: ساختمان قسمتهاي مختلف گل

3-13-3-1- مطلب علمي: توليد مثل در گلها

بشر از ديرباز حتي پيش از اسلام آگاهي داشت که اگر نرينههاي گياهان را براي گردهافشاني بر سر شاخههاي درختان ميوه به کار نبرند، در عمل محصول گياهان بسيار کم ميشود. مثلاً در عربستان معمول بود که خوشههاي نرينة خرما را براي گردافشاني بر سر شاخههاي گلدار درختان خرما بپاشند.

اما در اواخر سدة هجدهم ميلادي يا اوايل سدة نوزدهم و با پيدايش ابزارهاي پژوهشي جديد مانند ميکروسکوپ و... و پيدايش نوابغ و دانشمندان، کشف شد که بدون جفتگيري و تلقيح در جانوران و گياهان توليد مثل امکانپذير نيست. (مگر در برخي جانوران و گياهان که تکثيرشان از راه تقسيم سلول و راههاي ديگر است.)

سپس معلوم شد که توليد مثل گياهان عموماً بر پاية تلقيح ذرات خيلي ريز و ذرهبيني به نام گرده يا پولن[3] است که عامل انتقال اين گرده واسطههاي گوناگون مانند حشرات و جريانهاي شديد هواست. اين آيه يکي از اعجازهاي قرآن است که سدهها پيش در آن به صراحتً به تلقيح گياهان با جريان باد اشاره شده است:

Pوَأَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِمَاءً فَأَسْقَينَاکمُ وهُوَمَاأَنْتُمْ لَهُب ِخَازِنِينَO (حجر: 22)

«و ما بادها را آبستنگر گياهان فرستاديم. پس از آسمان آبي فرو فرستاديم. پس شما را به آن آب سيراب کرديم. وگرنه اين شما نيستيد که بتوانيد آن را انبار کنيد.»

 

3-13-3-2- تکثير زايشي

تکثير گياهان به روش جنسي و غير جنسي انجام ميشود. گياهان ابتدايي و عالي از راه ايجاد اندامهاي جنسي نر و ماده و سپس از آميزش گامهاي حاصل از آنها و ايجاد سلول تخم، تکثير جنسي مييابند. اشاره به زوجيت گياهان در کنار انسانها و جانوران از نکتههاي شگفتانگيز قرآن است. خداوند در قرآن ميفرمايد:

Pسُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ کلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يعْلَمُونَO (يس: 36)

«منزه است کسي که همة زوجها را آفريد؛ از آنچه زمين ميروياند و از خودشان و از آنچه نميدانند. »

تفسير اين آيه اينگونه بيان شده است:

«اين آيه تنزيه خداي تعالي را انشا ميکند. چون قبلاً متذکر شد که شکر او را در برابر خلقت انواع نباتات و رزقها از حبوبات و ميوهها براي آنان نکردند. با اينکه اين کار را از راه تزويج بعضي نباتات با بعضي ديگر کرده. همچنان که در جاي ديگر نيز فرموده:

Pوَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ کلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ[4]O (ق: 7)

در ضمن اين آيه اشاره ميکند به اين که مسئله تزويج دو چيز با هم و پديد آوردن چيز سوم، اختصاص به انسان و حيوان و نبات ندارد، بلکه تمامي موجودات را از اين راه پديد ميآورد و عالم مشهود را از راه استيلاد تنظيم ميفرمايد و به طور کلي عالم را از دو موجود فاعل و منفعل درست کرده که اين دو به منزلة نر و ماده حيوان و انسان و نباتند. هر فاعلي با منفعل خود برخورد ميکند و از برخورد آن دو، موجودي سوم پديد ميآيد. آن گاه خدا را تنزيه کرده، ميفرمايد: P سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ کلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ O منزه است خدايي که همه جفتها را آفريده. ’ پس جملة مذکور به دلالت سياق، انشاي تنزيه و تسبيح خداست، نه اينکه بخواهد از منزه بودن او خبر دهد.

و جملة Pمِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ O با جملة بعدياش، بيان براي ازواج است. آنچه که زمين ميروياند، عبارت است از نباتات و ممکن هم هست بگوييم شامل حيوانات (که يک نوع از آن آدمي است) نيز ميشود. چون اينها هم از مواد زميني درست ميشوند. خداي تعالي هم دربارة انسان که گفتيم نوعي از حيوانات است، فرموده: Pوَ اللَّهُ أَنْبَتَکمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً[5]O باز مؤيد اين احتمال ظاهر سياق است که شامل تمامي افراد مبين ميشود، چون ميبينيم که حيوان را در عداد ازواج نام نبرده، با اينکه زوج بودن حيوانات در نظر همه از زوج بودن نبات روشنتر بود. پس معلوم ميشود منظور از Pمِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ O هرچه را که زمين از خود ميروياند همة گياهان و حيوانات و انسانهاست.

 «و من انفسهم» يعني از خود مردم و «مِمَّا لا يعْلَمُونَ» يعني از آنچه مردم نميدانند و آن عبارت است از مخلوقاتي که هنوز انسان از وجود آنها خبردار نشده و يا از کيفيت پيدايش آنها و يا از کيفيت زياد شدن آنها اطلاع پيدا نکرده. (موسوي، 1374)

3-13-4- سرفصل: مرفولوژي ميوه

3-13-4-1- مطلب علمي: رسيدن ميوهها

رسيدن ميوهها با اتيلن تسريع ميشود. وجود بحران تنفسي که مرتبط با بحران اتيلني است، موجب تشخيص دو تيپ ميوه به نام ميوة کليماکتريک و غير کليماکتريک ميگردد. رسيدن ميوهها فرآيند پيچيدهاي است که دادهها دربارة ميوههاي غير کليماکتريک هنوز اندک است. خداوند عليم با اشاره به دقت در فرآيند رسيدن ميوه، براي تقويت ايمانآورندگان از اين مطلب علمي بهره برده است:

Pو انظُرُواْ إِلَي ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ ينْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِکمْ لَأَيتٍ لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَO (انعام: 99)

«به ميوة آنها هنگام ثمر دادن و رسيدنش بنگريد. همانا در اين آيات نشانهايست براي گروهي که ايمان دارند.»

در اين آيه خداوند متعال نگاه به ساختمان ميوهها و روش رشد و باليدن آنها را يکي از نشانههاي خود براي اهل يقين برميشمرد که در کنار اين امر مهم به مطلب علمي مراحل رشد ميوهها هم اشاره دارد. در تفاسير هم به اين نکته اشاره شده است:

«با توجه به آنچه در گياهشناسي از چگونگي پيدايش ميوهها و رسيدن آنها امروز ميخوانيم، نکتة اين اهميت خاص که قرآن براي ميوه قائل شده است، روشن ميشود. زيرا پيدايش ميوهها درست همانند تولد فرزند در جهان حيوانات است. نطفههاي نر با وسايل مخصوصي (وزش باد يا حشرات و مانند آنها) از کيسههاي مخصوص جدا ميشوند و روي قسمت مادگي گياه قرار ميگيرند. پس از انجام عمل لقاح و ترکيب شدن با يکديگر نخستين تخم و بذر تشکيل ميگردد و در اطرافش انواع مواد غذايي همانند گوشتي آن را در بر ميگيرند. اين مواد غذايي از نظر ساختمان بسيار متنوع و همچنين از نظر طعم و خواص غذايي و طبّي فوقالعاده متفاوتاند. گاهي يک ميوه (مانند انار و انگور) داراي صدها دانه است که هر دانهاي از آنها خود جنين و بذر درختي محسوب ميشود و ساختماني بسيار پيچيده و تودرتو دارد» (مکارم شيرازي، ج5: 372).

 

 


[1].Dujusive

 

[2]. تفسير روحالمعاني، ج22: 189

 

[3].Pollen

 

[4]. «و زمين را گسترش داديم و در آن کوههايي عظيم و استوار افکنديم و از هر نوع گياه بهجتانگيز در آن رويانديم.»

 

[5]. خدا شما را از زمين رويانيد و چه روياندني. (نوح: 17)

 

فصل بعد
نقدها و نظرات