2-1- مقدمه

1401/10/24 14:31
فصل قبل

 

هدف ازاين فصل آنست که مدرسين محترمي که تصميم دارند با جهت گيري الهي – فرهنگي تدريس نمايند و تمايل دارند برخي از معارف ديني، اخلاقي و فرهنگي را هنگام تدريس براي دانشجويان مطرح نمايند؛ بتوانند با استفاده از مواردي که بعنوان «پيشنهاد » دراين فصل آورده شده است؛اين مهم را انجام دهند. دراين فصل براي بيان مطالب ديني در خلال مباحث درسي از  شيوه «گريز» استفاده ميشود.

گريز يعني انتقال هدفمند وپيش بيني شده، از مطلب مورد بحث به مطلب مورد نظر با در نظر گرفتن تناسب. که دراينجا منظور، انتقال از  مطلب درسي به مطلب ديني يا اخلاقي ميباشد.

براي توضيح چرايي استفاده از شيوه گريز ميتوان گفت: آموزش به دو شيوه رسمي و غير رسمي تقسيم ميشود. متخصصان مربوطه معتقدند آموزش رسمي، « اطلاعات » را افزايش ميدهد و آموزش غير رسمي، چون بصورت ضمني است به « باور» تبديل ميشود بعنوان مثال اگر معلّم قرآن در مورد اهميت و احترام قرآن در کلاس توضيح دهداين شيوه، شيوه رسمي است اما اگر معلمِ درسي غير از قرآن، در کلاس خود، گفتار يا رفتاري مبتني بر احترام به قرآن انجام دهد،اين آموزش، غير رسمي محسوب ميشود.

بعنوان مثال هرگاه مدرس دروس رشته مکانيک در هنگام تدريس، با رعايت تناسب و با استفاده از ذوق سليم، مطلبي اخلاقي، تربيتي يا ديني را مطرح نمايد، دانشجويان، آن مطلب را بهتر و راحت تر ميپذيرند. چرا که شغل رسمي او  آموزش مباحث ديني و اخلاقي نيست و دراين کار نفع شخصي براي او متصور نيست يا لااقل کمتر متصور است. تجربيات و تحقيقات نشان داده است آموزش غير رسمي ماندگارتر و موثرتر است.گزارشهاى آمارى سازمانهاى بين المللى كار در جهان نشان مىدهد70 درصــد از يادگيرى اطلاعات و مهارتهاى جديد نيروى كار از طريق يادگيرى غير رسمى در محل كار به دست مىآيد. پس تاثير گذاري بيشتر، دراين روش يکي از دلايل استفاده از گريز در ضمن آموزش است.

دليل ديگر آنکه در نگاه الهي، غفلت، مذموم و توجه به خدا، آخرت و دين مطلوب است ازاين رو مومن چشم عبرت بين دارد و از مسائل دنيوي به مسائل اخروي و از امور مادي به امور الهي منتقل ميشود و ديگران را نيز منتقل مينمايد.

 با دقت در آيات و احاديث معصومين g به موارد فراواني ازاين نوع گريزها بر ميخوريم که دراينجا برخي موارد بعنوان نمونه ذکر ميشود. مثلا خداوند در قرآن هنگام بر شمردن نعمت لباس و ذکر فوايد آن بلافاصله مخاطب را از لباس ظاهري به لباس معنوي منتقل مينمايد؛ آنجا که ميفرمايد:

«يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ؛[1] اى فرزندان آدم در حقيقت ما براى شما لباسى فرو فرستاديم كه عورتهاى شما را پوشيده مىدارد و [براى شما] زينتى است و[ لى] بهترين جامه، لباس تقوا استاين از نشانه‏هاى [قدرت ] خداست؛ باشد كه متذكر شوند»

همچنين خداوند هنگام بيان نعمت باران و روياندن گياهان، بلافاصله مخاطب را به بيرون آوردن مردگان از زمين منتقل ميکند؛ آنجا که ميفرمايد:

«وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛[2] و اوست كه بادها را پيشاپيش[باران]رحمتش مژده‏ رسان مى‏ فرستد تا آن گاه كه ابرهاى گرانبار را بردارند آن را به سوى سرزمينى مرده برانيم و از آن باران فرود آوريم و از هر گونه ميوه‏ اى [از خاك] برآوريم بدينسان مردگان را [نيز از قبرها]خارج مى‏ سازيم باشد كه شما متذكر شويد»

اين روش در گفتار و سيره معصومين b نيز وجود دارد، اميرمومنانg هنگام سخن در مورد حمام که يک امر دنيوي است، خود و مخاطب را  به يک امر اخروي منتقل نمودند و فرمودند : چه خوب جايي است حمام که آتش دوزخ را به ياد ميآورد و چرک را ميبرد. 

روش استفاده از گريز که دراين کتاب مد نظر قرار گرفته است، الهام گرفته از روش قرآن و عترت است. البته رعايت تناسب بين مطلب درسي و مطلب ديني يک اصل مهم است که سعي شده دراين کتاب رعايت شود اما واقع مطلب آن است که هيچ معياري جز ذوق سليم براي رعايتاين تناسب وجود ندارد. ازاين رو سعي شده است با کارِ گروهي و در نظر گرفتن چند سليقه، تا حد امکاناين مهم رعايت شود؛ هر چند مسلّم نواقصي وجود دارد که اميدورايم خوانندگان محترم با ذوق و سليقه خود و ارائه پيشنهادات تکميلي به غناي کار بيفزايند. 

دراين فصل، از ميان دروس گرايشهاي رشته مهندسي مکانيک، 11 درس انتخاب شده است ، آنگاه بعنوان نمونه در هر درس بر اساس برخي از سرفصلهاي مصوب ، مطلب درسي بصورت کوتاه ذکر، و بعد ازآن گريز ديني يا فرهنگي متناسب با آن آورده شده است.

براي تدويناين فصل رعايت يکسري اصول لازم بود که دراينجا به پارهاي از آنها اشاره ميشود:

مطالب درسي و ديني با ذکر منبع آورده شود

حتي الامکان ازمطالب وب سايتهاي اينترنتي به عنوان منبع استفاده نشود و به کتاب ارجاع شود.

قبل از هر مطلب براي آن شناسنامه(نام درس، سر فصل مربوطه و عنوان مطلب درسي)ذکر شده باشد تا خواننده بتواند به راحتي موضوع مورد نظر خود را پيدا کند.

مطلب درسي کوتاه و گويا باشد(بهاندازهاي باشد که براي استاداين رشته نياز است نه بيشتر).

مطلب ديني کوتاه و گويا باشد (بهاندازهاي باشد که فرصت زيادي از کلاس را به خود اختصاص ندهد).

در بخش مطلب ديني حتي الامکان از واژهها و ادبياتاين رشته  استفاده شود.

مطالبي که براي جهت گيري ديني- فرهنگي آورده ميشود، متنوع باشد از قبيل: معرفت ديني، خداشناسي، اخلاقي، تربيتي، تاريخي و آموزنده .

جمله ربط بين مطلب درسي و مطلب ديني وجود داشته باشد تا استاد هنگام تدريس بتواند بيناين دو مطلب ارتباط برقرار کند.

مطلب درسي به گونهاي نوشته شده باشد که اگر يک فردي که متخصصاين رشته هم نيست آنرا مطالعه کرد؛ ارتباط بين آن و مطلب ديني را متوجه شود.

توضيحات ديني(يعني توضيحاتي که براي خواننده کتاب لازم و مفيد است و اما فرصت مطرح کردن آن در کلاس درس وجود ندارد) در بخشي تحت عنوان، جهت مطالعه بيشتر، آورده شود.

ترجمه روان آيات و احاديث آورده شود.

در صورت امکان، براي فهم بهتر مطلب از تصوير استفاده شود.

ناگفته نماند بسيارند اساتيدي که با توجه به سليقه و تشخيص خود و رعايت نمودن اصول علمي و ديني با جهت گيري الهي و فرهنگي تدريس ميکنند اما براي تسهيل کار آنان و ديگر علاقمندان، مطالباين فصل آماده شد تا اساتيدي که معتقد به تدريس با جهت گيري الهي فرهنگي هستند، در صورت تمايل از مطالب آن استفاده نمايند.

 


[1]. اعراف:26.

 

[2]. اعراف:57.

 

فصل بعد