2-8- مقاوت مصالح 1

1401/10/24 15:04
فصل قبل

 

سر فصل: مفاهيم عمومي تنش

نمونه 13 -مطلب درسي :كار سختي در مواد مهندسي

كار سختي يکي از فرايندهاي مهم صنعتي براي سختکردن مواد شکلپذير (معمولاً فلزات)  است. در واقع کار سختي يک نوع استحکام دهي به فلزات با تغيير شکل ماندگار در آن است[1].اين استحکام در نتيجه جابجايي درون ساختار کريستالهاي ماده بوجود ميآيد (شکل2-4).

شكل 2-4: كار سختي موجب افزايش استحكام تسليم مواد ميشود.

مي تواناين پديده را در مورد انسان هم تعميم داد؛ استقامت انسانها نيز در اثر تحمل سختيها افزايش مييابد. درمصيبتها و سختيها، خير و حكمتي نهفته است و مشکلات، انسان را از جهات مختلف مستحکم مي‏کند. خداوند دراين باره ميفرمايد:

«  كُتِبَ عَلَيكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيئًا وَهُوَ خَيرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛[2] چه بسا از چيزي كراهت داريد، در حالي كه خير و صلاح شما در آن است. خدا ميداند و شما نميدانيد».

«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ؛[3]آيا گمان کرديد داخل بهشت ميشويد، بيآنکه حوادثي همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاريها و ناراحتيها به آنها رسيد، و آن چنان ناراحت شدند که پيامبر و افرادي کهايمان آورده بودند گفتند:« پس ياري خدا کي خواهد آمد؟!» (دراين هنگام، تقاضاي ياري از او کردند، و به آنها گفته شد: (آگاه باشيد، ياري خدا نزديک است!»

«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُون؛[4] جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد؛ در حالي که برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزي را خوش نداشته باشيد، حال آن که خير شما در آن است. و يا چيزي را دوست داشته باشيد، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا ميداند، و شما نميدانيد».

همچنين عبادتهايي مانند روزه گرفتن حد تحمل انسان را جابجا كرده و باعث افزايش تحمل انسان در برابر تسليم شدن در برابر اميال نفساني ميگردد.

حضرت علي g در نامه معروف خودش به عثمان بن‏حنيف مي‏فرمايد:

آگاه باشيد درختان بياباني، چوبشان سخت‏تر و درختان کناره جويبار پوستشان نازک‏تر است. درختان بياباني که با باران سيراب مي‏شوند آتش چوبشان شعله‏ورتر و پر دوام‏تر است.[5]منظور امام gاين است که چون درخت‏هاي بيابان در شدايد و سختي‏ها رشد و نمو مي‏کنند، از درختان ديگر سخت‏تر هستند.

در ورزش نيز براي افزايش قدرت عضلات نياز است ورزشکاراندکي بيش از حد توان خود در هر تمرين فعاليت کند.اين کار باعث افزايش قدرت عضلات وي و بالاتر رفتن توان او ميگردد.

سرفصل: تنش

نمونه 14 - مطلب درسي: تعريف تنش

در علم مکانيک به نسبت نيرو به سطح مقطع جسم، تنش گفته ميشود.اين تنش ميتواند به صورت تنش عمودي و برشي باشد. تنش عمودي در يک سطح مقطع برابر با نسبت نيروي عمود بر سطح به سطح مقطع، و تنش برشي نسبت نيروي مماس بر سطح به سطح مقطع است[6].

تنش چه عمودي و چه برشي اگر از حدي بزرگتر باشد باعث تخريب قطعه –مثلا به صورت شکست- ميشود. پس، اولاً مقدار بار يا نيرويي که روي قطعه قرار ميگيرد، ثانياً ابعاد قطعه (بطور خاص سطح مقطع بحراني، عمود بر بار يا مماس بر بار، هر کدام که وضعيت بحراني در قطعهايجاد ميکند) اهميت تعيين کننده در کارايي قطعه دارد. بهاين ترتيب براي يک قطعه معين، بار بحراني وجود دارد که اگر تحت باري کمتر از آن قرار گيرد سالم باقي ميماند و اگر تحت باري بيش از آن قرار گيرد تخريب ميشود[7].

در زندگي انسانها نيز فشارها و سختيهاي مختلفي وجود دارد. واکنش انسانها به فشارها و ناملايمات بستگي به شدت سختي و نيز بستگي به مقدار سعه صدر انسانها دارد. بهاين ترتيب ممکن است فردي تحت فشار زيادي دوام آورد ولي ديگري به علت سعه صدر کمتر، ناملايمات به مراتب کمتري را تاب نياورد.

همچنين کسي که مديريت امري را برعهده دارد به مراتب بيشتر در معرض فشارهاي گسترده است، پس نياز به سعه صدر بالاتري دارد.  حضرت موسي براي انجام تکليف الهي اولين درخواستشان از خداوند متعال سعه صدر است: «رب اشرح لي صدري و يسرلي امري»[8]

همچنين دراين زمينه امام علي g فرمودند: «ابزار رياست، داشتن سعة صدر است».[9]

نمونه 15 -مطلب درسي: بارگذاري محوري

عنوان: رفتارمکانيکي مواد (خستگي)

به شکست ماده در اثر اعمال نيروهاي متناوب که اغلب تنشي کمتر از حد تسليم در قطعهايجاد ميکنند، خستگي گفته ميشود. به عبارت ديگر با اعمال بارهاي تکرار شونده، قطعه در تنشي بسيار کمتر از تنش نهايي دچار گسيختگي ميشود. خستگي علت شکست زودهنگام بيشتر قطعههاي صنعتي است. خستگي بطور معمول همراه با جوانهزني ترک در سطح قطعه يا نواحي تمرکز تنش و اشاعه آن در ناحيه تحت تنش بيشينه است[10] (شکل 2-5).

شکل 2-5: رشد ترک از محل جاخار و بروز پديده خستگي

دليل عمده خطرناک بودن شکست خستگياين است که بدون آگاهي قبلي و قابل رويت بودن اتفاق ميافتد. در واقع معمولا هيچگونه تغيير واضحي در ساختار قطعهاي که به علت خستگي ميشکند، وجود ندارد تا بتوان به عنوان مدرکي براي شناخت خستگي از آن استفاده کرد.

سقوط معنوي انسان نيز از گناهان کوچک آغاز ميشود. اصرار بر انجام گناهان کوچک نيز مشابه بارهاي تکرار شونده است که ميتواند منجر به تباهي نهايي انسان شود و به همين علت در منابع ديني اصرار بر گناهان صغيره، خود يک گناه کبيره محسوب ميشود.

امام باقر g: «هيچ بندهاي نيست مگراين که در قلبش نقطهي سفيدي است [11]، پس اگر گناهي مرتکب شود، نقطهي سياهي در آن نقطهي سفيد ظاهر ميشود. حال اگر توبه کرد آن سياهي زائل ميشود و اگر اصرار بر معاصي ورزيد آن نقطهي سياه رو به ازدياد  ميرود تا آن که تمام آن نقطهي سفيد را ميپوشاند. پس همين که آن نقطهي سفيد پوشيده شد(در آن موقع است که) صاحب آن قلب مبتلا به بيماري مهلک قساوت گشته و تا ابد به خير و سعادت بر نميگردد.» همان است فرمودهي خداي عزّوجلّ: «کَلاَّ بَلْ رانَ عَلي‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا يَکْسِبُونَ؛[12]چنين نيست که آنها ميپندارند ، بلکه اعمالشان چون زنگاري بر دلهايشان نشسته است! »

به طور کلي از گفتار پيامبر a و امامان g فهميده ميشود که گناهان صغيره در چندين مورد به گناه بزرگ تبديل ميگردد، مانند: 1ـ اصرار بر صغيره 2ـ کوچک شمردن گناه. 3ـ اظهار خوشحالي هنگام گناه 4ـ گناه از روي طغيان 5 ـ مغرور شدن به مهلت الهي هنگام گناه 6ـ تظاهر به گناه 7 ـ گناه افراد با شخصيّت 8 ـ عزم بر تکرار گناه صغيره 9ـ رضايت به گناه ديگران.

 


[1].  مقاومت مصالح: 44.

 

[2]. بقره: 216.

 

[3]. بقره: .214.

 

[4]. بقره: 216.

 

[5]. «أَلَا وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً وَ الرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً وَ النَّابِتَاتِ الْعِذْيَةَ أَقْوَى وَقُوداً وَ أَبْطَأُ خُمُوداً» (نهج البلاغه، نامه45، ص394).

 

[6].  مقاومت مصالح، صص 5-10.

 

[7].  همان، صص39-41.

 

[8]. طه: 25 و 26.

 

[9]. «آلَهُ الرِّيَاسَهِ سَعَهُ الصَّدْرِ» (نهج البلاغه، حکمت 176، ص474).

 

[10].  مقاومت مصالح: 45 و 46.

 

[11]. البّته روشن است که مراد از قلب ، روح است و شايد مقصود از نقطهي سفيد همان فطرت صاف و درخشان انسان باشد که در مسير توحيد و خداشناسي و آمادهي تحصيل فضايل روحي و اخلاق الهي است.

 

[12]. مطففين:14.

 

فصل بعد