معارف ديني مجموعه‌اي نظام‌مند و جامع نگر

1401/11/30 11:04
فصل قبل

 

«معارف ديني مجموعه اي است نظام مند، جامع نگر، پايا و پويا، با تلقي منظومه اي از حيات انسان که بر پايهي احکام عقل نظري و عقل عملي است و با تکيه بر قرآن و سنت معتبر، از طريق جريان اجتهاد، هدايت کننده عقل مولد و عقل ابزاري بشر و پذيراي نتايج و دستاوردهاي معتبر آن است».

در اين عبارت در خصوص دين چند ويژگي ديده ميشود. يکي نظام مند بودن است. نظام مندي به چه معناست؟ يعني اين که اجرا و عناصر دين در يک شبکه ارتباطي مفهوم پيدا ميکنند و هيچ بخشي از دين مجزا از ساير بخشها نميباشد. چنانچه کسي اين ارتباط بين اجزاي دين را به نحو درست درک کند هم تعبد او اصلاح ميشود و هم تعقل اش. اين طور نيست که با سهولت و با خيال راحت يک بخش دين را تعطيل کنيم و اميد غفران و بخشش الهي از طريق انجام به برخي ديگر از دستورات دين باشيم. بايد دين را به صورت واحد و نظام مند بدانيم و همين معنا را به دانش آموزان تفهيم کنيم. ويژگي ديگر اين که در فراز فوق توجه شده جامع نگربودن است. دين صرفا به يک ساحت زندگي توجه نميکند و از بقيه غافل باشد بلکه به همه ابعاد حيات بشر توجه دارد. چون برنامه هدايت است و چنين برنامه اي نبايد ناقص و کماثر باشد. به همين دليل بايد به «دين حداکثري» معتقد بوده و در همه عرضههاي زندگي پياده کرد. پايا بودن دين به استقرار و ماندگاري آن تا روز قيامت اشاره دارد. اين دين به دليل کامل بودن اختصاص به عصر و زمان ندارد بلکه به همه اعصار و زمانها ناظر است و در همه شرايط پاسخگو است. البته پاسخ گويي دين به نيازها و ضرورتهاي بشر در زمانهاي مختلف با پويا بودن توام است. پويايي به زنده بودن دين مربوط ميشود. علماي دين با توجه به پرسشهاي زمان پاسخهاي مناسب را با کاوش و تحقيق ارايه ميکنند و به انسانها عرضه مينمايند. اصولاً انسان طوري خلق شده است که هم با اصول ثابت دين خود را سازگار ميسازد و هم با جنبههاي پويا و متغير آن توان سازگاري دارد. اين ويژگيها را در آموزش دين و معارف اسلامي به دانش آموزان بايد آموخت قرار داد و براي تفهيم آنها محتواي مناسب انتخاب و سازماندهي کرد.

دين اسلام را براي بشر تشريع فرموده و همراه آن به انسان سرمايه بيبديل به نام عقل داده که به وسيله آن ميتواند گرهها را بگشايد و راههاي نو، روي خود باز کند. اين عقل صرفا محدود به عقل ابزاري نميباشد بلکه عقل کل نگر و متصل به هستي نيز بعد متعالي و نجات بخش انسان است. اين وجه از عقل با روحيه ايمان و تزکيه نفس رابطه قوي دارد و همان نظام مند بودن دين را نشان ميدهد.

فصل بعد
نقدها و نظرات