درس3 : روانشناسی خانواده
1401/07/23 10:06فصل قبل
سرفصل 1: تعارضات خانوادگی
نمونه 9- مطلب درسی: اسطوره ها رابطه زوجین را به چالش می کشند (انتظارات غیر منطقی و توقعات نابجا)
گاهی اوقات زوج ها انتظارات غیر منطقی از خود، همسر و رابطه شان دارند. این انتظارات غیر واقع بینانه یا اسطوره ها باید اصلاح شوند تا اثر منفی آنها بر رابطه و رفتار زوج ها کاهش پیدا کند[1].
لازم به ذکر است که انتظارات غیر منطقی، ناشی از عدم شناخت زوجین از یکدیگر میباشد؛ بنابراین باید ابتدا توانمندیها و ظرفیتها شناخته شده و انتظارات، هماهنگ با ظرفیتها باشد. شایان ذکر است که این موضوع تنها در زمینه ازدواج و زندگی زناشویی مشکلساز نیست و در دیگر ارکان زندگی انسان نیز نمود پیدا میکند. به این معنا که نگرشها و انتظارات غیر منطقی و غیرواقعی انسان در ارتباط با زندگی و خود و دیگران میتواند موجب تحریف دیدگاه انسان و در نهایت ایجاد مشکلاتی شود. به عنوان مثال برخی از افراد انتظار دارند که در این دنیا راحتی مطلق داشته باشند و متحمل هیچ گونه رنج و سختی نشوند. مشخص است که چنین دیدگاه و نگرشی تحمل سختیها و دشواریها را از انسان میگیرد و چنین انسانی به زودی از زندگی دلسرد میشود. [2] بالاخره ذات دنیا به گونه ای است که راحتی مطلق در آن امکان پذیر نیست، همان طور که امام علی g فرموده اند: دنیا خانه ای است که با بلا و سختی ها در هم پیچیده شده است». [3] بنابراین این انسان است که باید خودش را با این سختی ها تطبیق بدهد و آرزوی محال نکند. همان گونه که امام صادق g در روایتی به اصحابشان فرمودند: امر محال را آرزو مکنید، گفتند چه کسی امر محال را آرزو میکند؟ آن حضرت فرمودند: آیا شما آرزوی راحتی (کامل و مطلق) نمیکنید؟ گفتند آری! فرمودند؛ راحتی در دنیا برای مومن محال است[4]. آری «راحتی فقط در بهشت و برای اهل بهشت است[5]»
سرفصل 2: طلاق: تعریف، شیوع، علل، پیامدها
نمونه 10- مطلب درسی: عوامل پیش بینی کننده میل به طلاق از دیدگاه گاتمن
گاتمن (1385)، شش نشانه را باعث شکست زندگی زناشویی و میل به طلاق میداند. این شش نشانه عبارتند از: 1. شروع تند و خشن 2. چهار تعامل منفی 3. طغیان کردن 4. زبان بدن 5. تلاش های اصلاحی شکست خورده 6. خاطرات بد[6].
یکی از این نشانه ها شامل چهار تعامل منفی است که برای روابط انسانی مرگبار است. این چهار تعامل منفی عبارت است: از ایرادگیری، بی احترامی، حالت تدافعی و کنارهگیری. [7]
ایرادگیری: اگرفضای ارتباطی بین زن و شوهر بدین صورت شکل بگیرد که پدیده ایرادگیری بیش از حد و به وفور روی دهد میتواند عامل بسیاری از مشکلات بین آنها شود.
کمتر کسی را در این جهان میتوان یافت که تمام خوبی ها در او جمع باشد و از تمام بدی ها و نقص ها پاک و منزه باشد. انسانها با ویژگیهای متفاوت و فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلفی بزرگ شده و پرورش می یابند و هیچ زن و مردی نیست که کاملاً بی عیب و نقص باشد، مگر معصومین b. پس نباید درصدد عیب جویی برآمد و کانون مقدس زناشویی را متزلزل و اسباب ناراحتی خانواده را فراهم نمود.
از نتایج ایرادگیری این است که خاطر زن و شوهر نسبت به یکدیگر مکدر میشود و مهر و علاقهشان از بین رفته، کمرنگ میگردد و نسبت به زندگی و همسرداری دلسرد میشوند؛ حتی ممکن است در صدد تلافی برآیند و همدیگر را به سبب عیب جویی تحقیر نمایند و این امر، صفا و صمیمیت و شیرینی زندگی را به تلخی و شکست مبدل ساخته و زن و شوهر را از یکدیگر فراری میسازد.
ضد ایرادگیری چشمپوشی است. گاهی طرف مقابل در رفتار خود ایراداتی دارد که باید از آن چشمپوشی کرد، همانگونه که خداوند عالم «کریمَ الصَفح[8]» و «مُقیلَ العَثَرات[9]» است؛ یعنی کریمانه از خطای بندگان چشمپوشی کرده و لغزشهای آنان را نادیده میگیرد. انسان نیز باید در همه مراحل زندگی از جمله در محیط خانواده و اجتماع به جای آنکه اهل ایرادگیری باشد اهل چشمپوشی باشد، و این البته علاوه بر حاکم ساختن فضای صمیمیت در خانواده، بر قدر و منزلت خود او نیز می افزاید، همان گونه که امیرالمومنین g می فرمایند: «در تعامل با مردم در امور ریز و جزئی دقت به خرج ندهید، و با چشم پوشی از کارهای پست، بر قدر و ارزش خود بیفزایید»[10]
بیاحترامی: توهین، تحقیر، دشنام، پوزخند، تمسخر[11] و شوخیهای گزنده بدترین مهاجمها هستند و روابط را مسموم می سازد، زیرا نفرت را منتقل میکند و به جای رفع اختلاف به تعارض بیشتر میانجامد[12].
دین اسلام این نوع رفتارها را حتی در مورد کفار و دشمنان نیز روا نمی داند، چرا که چنین رفتارهایی هیچ نقش اصلاحی نداشته، و صرفا طرف مقابل را تحریک، و وادار به موضع گیری منفی و یا رفتار متقابل خواهد کرد، همان طور که قرآن کریم در نهی از دشنام دادن به بت ها، به همین اصل تکیه میکند: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ»؛[13] (به معبود) کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند.
یعنی این رفتارها نه تنها بت پرستان را از مسیرشان باز نخواهد داشت، بلکه آنها را جری تر نموده و به دشنام دادن به خداوند واخواهد داشت.
امیرالمومنین g نیز در جنگ صفین حتی دشنام به معاویه و سپاهیانش را برنتابیده، و هنگامی که دید سربازانش به لشکر شام دشنام میدهند فرمود: من دوست ندارم که شما از دشنام دهندگان باشید. [14]
طبیعتا با این وصف در خصوص بت ها و سپاهیان شام، روشن میشود احترام مومن جایگاه ویژه خود را دارد، تا جایی که از پیامبر a نقل شده است که پروردگار عالم فرمود هرکه خوار کند یکی از بندگان مؤمن من را بدون شک با من جنگیده است. راز این مطلب آن است که با توجه به رابطه خاصی که میان خالق و مخلوق وجود دارد اهانت به بنده اهانت به مولای اوست و تحقیر مخلوقی در حقیقت تحقیر خالق اوست»[15].
حالت تدافعی: بدین معناست که یکی از زوجین اشتباه و مسئولیت رفتار خود را نپذیرد و در برابر گلایه همسر به رد انتقادات و صرفاً دفاع از خود پرداخته، چه بسا حمله متقابلی نیز انجام دهد[16].
این حالت طبق روایات بدترین مصیبتی است که یک شخص در مسیر تکامل معنوی میتواند به آن مبتلا باشد، همانطور که امام باقر g می فرمایند: «هیچ مصیبتی بزرگتر از آن نیست که گناهان و خطاهایت را کوچک بشماری و به آن مرتبه ای که هستی راضی باشی». [17]
رضایت انسان به آن حالت و مرتبه ای که در آن هست در حقیقت به معنای عدم تمایل به تغییر و تکامل است، و هیچ چیزی چون چنین نگرشی موجب رکود نفس و توقف و محرومیت از رشد او نخواهد بود.
به همین خاطر در توصیههای اخلاقی آمده است که حتی اگر انتقادی از سوی دشمنتان به شما شد آن را غنیمت بدارید. در کتاب معراج السعاده امده است که کسی که طالب پاکی نفس از صفات ناپسند است چند کار را باید انجام دهد. یکی آنکه ... در طلب عیبهای خود سعی نماید و از دوستان خود بخواهد تا عیوبش را به او بگویند و بسا باشد که نفع دشمن در این خصوص بیش از دوست باشد؛ ... دانا کسی است که هرگاه دشمنان او عیبی از او اظهار کنند و ظاهر نمایند در صدد شکرگزاری از ایشان برآید و آن عیب را دفع کند[18].
کناره گیری یا قهر کردن:
در روابط زناشویی که با یک شروع ناملایم آغاز میشود، و انتقاد و توهین و تحقیر به حالت تدافعی منجر میگردد. سپس این حالت باعث توهین و تحقیر و حالت تدافعی بیشتر میشود و درنهایت یکی از طرفین از بحث خارج میشود که کنارهگیری یا قهر گفته میشود.
امام صادق g می فرماید: دور از مروّت است كه انسان در شهر و در ديار خود كه منزل و خانواده دارد در جاى ديگر شب را بصبح آورد .[19]
سرفصل 3: خانواده و الگوهای ارتباطی
نمونه 11-مطلب درسی 1: عوامل موثر بر نارضایتی زناشویی
عواملی که میتواند در نارضایتی زوجین و ایجاد طلاق موثر باشد شامل بداخلاقی، عدم تحمل اخلاق یکدیگر، خشونت، تفاوتهای فرهنگی و عوامل متعدد دیگری از جمله «سوءظن» است. [20]
قرآن کریم در این زمینه میفرماید «یَا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا»: «ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید که پاره ای از گمان ها گناه است و تجسّس مکنید....»[21]
سوءظن و گمان بد بردن بزرگترین مانع بر سر روابط نیک بین دوستان است، همان گونه که امیرالمومنین g می فرمایند: «کسی که سوءظن بر او غالب شود هرگز میان او و دوستانش صلح و صفا برقرار نخواهد شد»[22]
بنابراین چنین اندیشه و رفتاری نسبت به هر مسلمانی زشت و ناروا است ولی نارواتر از آن در محیط خانواده است، چرا که هرکس به این بیماری مبتلا شد، زندگی را بر خود و خانواده اش تلخ میکند، بهانه جویی میکند و آن را پیگیری میکند؛ چون یکی از آثار زشت بدگمانی تجسس است که در آیه شریفه فوق از آن نهی شده است.
خانواده ای که به مرض بدگمانی دچار شود، آسایش و خوشی نمی بیند. بنیاد چنین خانواده ای همواره در معرض خطر است و ممکن است حتی به طلاق و جدایی هم بینجامد و یا جنایتی را درپی داشته باشد. همان گونه که امیرالمومنین g می فرمایند: «سوءظن کارها را به فساد می کشد و سبب انواع شر میشود». [23]
توجه به مفاسد فردی و اجتماعی سوء ظن و نیز خود را در شرایط اتهام قرار ندادن، از راه های علاج این رذیله اخلاقی است.
ناگفته نماند سوءظن هنگامی گناه محسوب میشود که به ان ترتیب اثر داده شده و شخص بر اساس گمان بد اقدامی عملی انجام دهد، وگرنه صِرف داشتن یک فکر که در روانشناسی به آن افکار خودآیند میگویند گناه محسوب نمیشود، هرچند موجب رنج و پریشانی در فرد میشود[24] (همانند افکار وسواسی که در اختیار خود فرد نیست).
نمونه 12-مطلب درسی 2: صمیمیت[25] زوجین یکی از عوامل رشددهنده سلامت روانی در خانواده
صمیمیت یکی از نیازهای زندگی زن و شوهر است و در عین حال از ویژگیهای بارز یک زوج موفق و شادمان است. صمیمیت، میزان احساس نزدیکی و حمایتی است که زن و شوهر نسبت به یکدیگر دارند[26].
اهمیت مودت و صمیمیت در دین اسلام تا آنجاست که خداوند متعال اولین عنایت و هدیه ای که به زوجین عطا میکند برقراری مودت و رحمت بین آنهاست.
«وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکم مِّنْ أَنفُسِکمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یتَفَکرُونَ و از جمله نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و میان شما دوستی و رحمت برقرار ساخت تا نسل بشر را تداوم بخشد. به یقین در آنچه یاد شد، برای مردمی که میاندیشند نشانه هایی است بر این که تدبیر امر انسانها در اختیار خداوند است.» [27]
از آنجا که دین اسلام جامعترین دین بوده و در کنار آبادانی آخرت، به رفاه و آبادانی و زندگی طیبه دنیوی نیز نظر دارد به این محبت و مودت میان زن و شوهر رنگ عبادت بخشیده و تا جایی که پیامبر a می فرمایند: نشستن مرد در کنار همسرش (که قاعدتاً موجب صمیمیت میشود)، نزد خداوند از اعتکاف در این مسجد من (مسجدالنبی) بالاتر است». [28]
سرفصل 4: خانواده و الگوهای ارتباطی
نمونه 13-مطلب درسی : رواداری و گذشت در خانواده و عوامل موثر بر آن
زوج های موفق نسبت به یکدیگر بردبار هستند. آنها درک میکنند که احتمال خطا کردن همسرشان و خودشان نیز وجود دارد. آنها انسان را موجودی جایز الخطا میدانند که امکان خطا و اشتباه برای او وجود دارد و به همین خاطر توان بخشیدن همسرشان را دارند. باتوجه به مطالب بالا میتوان گفت که یکی ازعوامل رضایت زناشویی گذشت و بخشش در زندگی است. [29]
در مکتب اسلام بخشیدن و گذشت سفارش زیادی شده است. از جمله خداوند میفرماید: «ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم[30]؛ مؤمنان باید عفو کنند و گذشت نمایند، مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید.»
و امام علی g نیز بدترین عیب را همین پرهیز از گذشت دانسته و می فرمایند: «زشتترین عیبها کم گذشتبودن، و بزرگترین گناهان عجله در انتقام گرفتن است». [31]
طبیعتا این بخشش در خانواده اهمیت بیشتری پیدا میکند تا جایی که در تعالیم اسلامی بخشیده شدن زن توسط مرد نیز از حقوق او محسوب میشود. این حق به علت احتمال خطای زن به او داده شده است البته این مطلب برای مرد نیز صدق میکند. امام صادق g میفرماید: از حق زن بر مرد این است که «خوراک و پوشاکش را فراهم آورد و اگر اشتباهی کرد از وی بگذرد». [32]
[1]. ر.ک. مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی، ص 13
[2]. در اینجا ذکر خاطرهای از یکی از مولفین بی مناسبت نیست؛ دانشجویی که انتظارات زیادی از زندگی داشت که قابل برآورده شدن نبود، به گونهای که دچار افکار خودکشی شده بود. صحبتهای مفصل دو نفر از اساتید آنچنان در وی موثر نیفتاد تا آن که یکی از همین اساتید او را نزد عالم شهر برد. وقتی دانشجو حالات خود و انتظارات خود از زندگی دنیا را بیان کرد ان عالم ربانی ضمن توضیح مختصری گفت برای رسیدن به این آرزوها و راحتیها وعدهی ما در بهشت! دانشجو به فکر فرو رفت و بعد از چند روز پیغام داد که مشکل من حل شد و از این بابت بسیار سپاسگزارم. این دگرگونی در حقیقت محصول تغییر نگرشی بود که در ارتباط با اسطوره های ذهنی فرد در ارتباط با دنیا و زندگی ایجاد شد.
[3]. «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَة» (نهج البلاغه، خطبه 226، ص348)
[4]. میزان الحکمه- جلد 4- صفحه 204- محمد محمدی ری شهری، مکتب اعلام اسلامی- زمستان 72- چاپ چهارم- قم
[5]. حدیث امام سجاد g به نقل از میزان الحکمه- جلد 4- صفحه 204
[6]. ر.ک، هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج، ص 30
[7]. همان،ص 32
[8]. دعای جوشن کبیر
[9]. التوحید (مرحوم شیخ صدوق)؛ ص 222
[10]. «َ لَا تُدَاقُّوا النَّاسَ وَزْناً بِوَزْنٍ وَ عَظِّمُوا أَقْدَارَكُمْ بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِيِّ مِنَ الْأُمُور»؛ (بحارالانوار، ج75، ص64)
[11]. قرآن کریم در مورد تمسخر کردن می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ «ای اهل ایمان! نباید گروهی گروه دیگر را مسخره کنند، شاید مسخره شده ها از مسخره کنندگان بهتر باشند و از یکدیگر عیب جویی نکنید...» سوره حجرات،آیه11
[12]. هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج،ص 38
[13]. انعام:108.
[14]. «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِين»؛ (نهج البلاغه، خطبه 206، ص323)
[15]. معراج السعاده، ص 360
[16]. هفت اصل اخلاقی برای موفقیت در ازدواج،ص 36
[17]. «لَا مُصِيبَةَ كَاسْتِهَانَتِكَ بِالذَّنْبِ وَ رِضَاكَ بِالْحَالَةِ الَّتِي أَنْتَ عَلَيْهَا»؛ (بحارالانوار، ج75، ص165)
[18]. برگرفته از کتاب معراج السعاده صص 40-43.
[19]. «هُلْكٌ بِذَوِي الْمُرُوءَةِ أَنْ يَبِيتَ الرَّجُلُ عَنْ مَنْزِلِهِ بِالْمِصْرِ الَّذِي فِيهِ أَهْلُهُ» (من لایحضره الفقیه، ج3، ص555)
[20]. ر. ک.مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی، ص 127
[21]. حجرات 12.
[22]. «مَنْ غَلَبَ عَلَیْهِ سُوءُ الظَنِّ لَمْ یَتْرُکْ بِیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلیل صُلْحاً»؛ (غررالحکم، ص650)
[23]. «سُوءُ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْأُمُورَ وَ يَبْعَثُ عَلَى الشُّرُور»؛ (غررالحکم، ص399)
[24]. گذشته از جنبه فقهی، سوءظن از منظر اخلاقی نیز اینگونه قابل طرح است که «منظور از گمان بد بردن که شرعاً ناپسند است و از آن نهی شده، آن است که گمان بد را در دل خود راه دهی و طرفِ بدی را ترجیح دهی یا آن را اظهار نمایی؛ اما صِرف گذشتنِ چیزی در خاطر یا شک کردن بدون آنکه آن را ترجیح دهی، گمان بد نیست» (معراج السعاده، ص 175).
[25]. .inlimacy
[26]. مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی، ص 36
[27]. سوره روم،آیه 21.
[28]. «جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا» (مجموعه ورام، ج2، ص122)
[29]. مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی،ص131
[30]. سوره نور/ آیه 22.
[31]. « قِلَّةُ الْعَفْوِ أَقْبَحُ الْعُيُوبِ وَ التَّسَرُّعُ إِلَى الِانْتِقَامِ أَعْظَمُ الذُّنُوب» (غررالحکم، ص500)
[32]. من لا يحضره الفقيه ؛ ج3 ؛ ص440
قَالَ يُشْبِعُ بَطْنَهَا وَ يَكْسُو جُثَّتَهَا وَ إِنْ جَهِلَتْ غَفَرَ لَهَا.ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه - قم، چاپ: دوم، 1413 ق.