ضرورت تدریس با پیشفرض های توحیدی :
1401/07/23 09:55فصل قبل
تدریس با پیشفرض های توحیدی از جهات مختلف ضرورت دارد که در اینجا به برخی از آن ها اشاره میشود.
مبانی توحیدی و وحیانی مطابق با حقیقت است چون مبتنی بر علم بی نهایت الهی در خصوص انسان و هستی است ولی مبانی غیر توحیدی - که از سوی افرادی ارائه میشود که خود معترف به نشناختن انسان هستند - تطابق کامل با حقیقت ندارد هرچند ممکن است بخشی از حقیقت را بیان کنند. در واقع این مبانی ناقص هستند چرا که صرفا از منابع ناقصی چون عقل انسان و تجربه او نشأت گرفته اند. به همین دلیل مصون از خطا نبوده، و ممکن است موجب افزایش درد و رنج انسان شوند.
نگاه غیر توحیدی ناقص است و نگاه جامعی نسبت به همه ابعاد وجود انسان ندارد بلکه در بسیاری از موارد، نظریات بر اساس تجربیات شخصی نظریه پرداز ارائه شده است. نظریات فعلی جوابگوی رفع مشکلات بشر نیست. این نظریات چون کامل و جامع نیستند، نمیتوانند انسانهای کاملی مانند حضرت زینب h، حضرت عباس g و اصحابی مانند سلمان و ابوذر تربیت کنند. اما مبانی توحیدی بدلیل کامل و جامع بودن، ضامن سعادت دنیا و آخرت و نیل به کمال حقیقی است.
درمان های مبتنی بر نظریات غیر توحیدی موقت است چرا که درمان های غربی بر اساس عقلی است که فقط ابزاری برای تامین خوشبختی دنیوی است اما درمان های الهی بر اساس عقل کلی (که خوشبختی دنیوی و اخروی را با هم در نظر میگیرد) بلکه بر معیاری بالاتر از عقل (یعنی عشق)، استوار است؛ لذا ماندگارتر است. در نگاه غیر الهی فقط سود مادی مدّ نظر است و اگر جایی سود مادی متصور نباشد این نظریات جوابگو نیست. بعنوان مثال به شخص توصیه میشود با همسر خود خوش رفتار باش؛ چون بعدا همسرت با تو خوش رفتاری میکند. در این شرایط اگر نهایتا همسر خوش رفتاری نکند، شخص تاب آوری خود را از دست میدهد اما در نگاه الهی و توحیدی، شخص، برای رضای خدا و پاداش اخروی با همسر خود خوش رفتاری میکند نه برای سود دنیوی، هر چند ممکن است سود دنیوی هم حاصل شود.
اگر سیر تکامل روانشناسی را مشاهده کنیم معلوم میشود نظریات علم روانشناسی به نگاه دینی نزدیک میشود، پس منطقی آنست که ما با فرهنگ دینی غنی خود به جای آزمون و خطا، مستقیم به سراغ منابع وحیانی و الهی برویم.