درس 10:  اصول روان‌شناسی بالینی

1401/07/23 13:37
فصل قبل

سرفصل 1: مداخلات روانشناختی

نمونه 30-مطلب درسی: رفتار درمانی

«فوبیا[1]»، ترس نامعقول و شدید از یک موضوع یا یک موقعیت است. در واقع به رغم آنکه فرد میداند ترسش نامعقول است ولی توانایی کنترل آن را ندارد و اگر در معرض آنچه که ازآن «هراس»دارد، قراربگیرد موجی ازاضطراب، ترس شدید و حتی وحشت زدگی اور ا فرا میگیرد و این تجربه چنان برایش ناخوشاینداست که سعی میکند همیشه ازآن مورد «هراس آور» دوری کند. یکی ازمتداولترین روشهای درمان فوبیاهای خاص،رفتاردرمانی است. دراین شیوه، فرد را در معرض موضوع یاموقعیتی که نسبت به آن هراس دارد، قرارمیدهند و به واسطه مواجهه های تدریجی یا ناگهانی سعی در برطرف کردن این هراس ها و ترس ها دارند.

در احادیث دین اسلام نیز به این موضوع اشاره شده است. حضرت علی g میفرمایند:

 هنگامی که ازچیزی میترسی، خودرادرآن بیفکن، زیراگاهی ترسیدن ازچیزی، ازخودآن سخت تراست[2].

سرفصل 2: مداخلات روانشناختی

نمونه 31-مطلب درسی: انسانگرایی -توجه مثبت

به عقیده ی راجرز، ساختار «خود» در نتیجة تعامل با محیط و مخصوصاً، دیگران شکل میگیرد و زمانی که آگاهی از خود ظاهر میشود نیاز به توجه مثبت، پدیدار میشود؛ این یک نیازطبیعی است و درهمه انسانها وجود دارد وتنها دیگران میتوانند آن را ارضاکنند[3]. ازطریق نگرشهای مثبت واحترامآمیزی که دیگران نسبت به فرد ابراز میکنند احترام وتوجه مثبت به خود به وجودمیآید. پس ازتشکیل نگرش مثبت نسبت به خود در فرد،به جای آنکه اوتوجه مثبت واحترام راازدیگران بگیرد،ازخودش میگیرد. [4]

به نظر میرسد که دیدگاه راجرز به دیدگاه اسلام نزدیک است چرا که انسان در ابتدا (کودکی و نوجوانی) به احترام دیگران نیازمند است. همان طور که پیامبر a فرموده اند: فرزندان خود را گرامی بدارید و آنها را نیکو تربیت کنید تا خدا شما را بیامرزد. [5] اما در نهایت نباید در بند احترام و رضایت دیگران باشد. بلکه باید به دنبال جلب رضایت و احترام و عنایت خداوند باشد. هر چند دیگران به او احترامی نگذارند.

اسلام خواهان تربیت انسانهایی است که بی نیاز از تمجیدهای دیگران بوده و رضایت درونی خود را به رضایت دیگران گره نزنند. روایاتی که در حوزه اخلاص در نیت و حتی مخفی نگه داشتن عمل از چشم دیگران وارد شده است از همین اصل حکایت دارد.

علاوه بر اینکه ممکن است رضایت ها و تمجیدهای دیگران با نگرش های غلط باشد در این صورت انسانهای مومن هرگز احساس رضایت درونی نخواهند داشت. در حالی که چنین نیست[6]. امیرالمومنین g می فرمایند: در مسیر هدایت از کم بودن پیروان این مسیر نهراسید.

آنچه که به عنوان یک عنصر پررنگ از واقعه عاشورا هم برداشت میشود گره زدن رضایت درونی به رضای الهی است، نه رضایت مردمی.

بنابراین اگرچه توجه دیگران نقش دارد اما این که ارضای این حس را متوقف بر دیگران کنیم مقداری انحراف است.

سرفصل 3: مداخلات روانشناختی

نمونه 32-مطلب درسی: انسانگرایی -اراده انسان

راجرز ساختار شخصیت را فقط بر حسب یک سازه که آن را خود نامید و این روزها به خودپنداره بیشتر معروف است، در نظر گرفت. خودپنداره مجموعه ای از عقاید درباره ماهیت، ویژگیهای منحصربه فرد، و رفتار معمول شخص است. خوپنداره شما، تصویر ذهنی شما از خودتان است؛ یعنی، مجموعه ای از ادراک خویشتن است. برای مثال، خودپنداره می تواند عقایدی از این قبیل باشد: « من آدم آسانگیری هستم»، «من خجالتی هستم». به عقیده راجرز، آدمها از خودپندارهشان آگاهند و خودپنداره در ناهشیار آن پنهان نشده است.[7]

«راجرز»به آزادی انسان و نقش تعیین کننده وی درتحقق تواناییهای بالقوه اهتمام خاصی دارد؛ وی تأکید بسیاری بر احساس مسئولیت وآگاهی از تجارب خود در بالابردن آزادی و قدرت برای تصمیم گیری دارد. ازدیدگاه راجرز مسئولیت اصلی درجریان درمان برعهده خود فرد است.[8]

 این مسئله (نقش تعیین کننده آزادی و اختیار) کاملاً با تعالیم دینی سازگار است، همان طور که قرآن کریم تصریح میفرماید: «لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی‏»؛ برای انسان بهره‏ای جز سعی و کوشش او نیست‏[9] و نیز میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏[10]»؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‏دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.

امام صادق g نیز میفرماید:» بار مسئولیت خویشتن را باید به دوش بکشی واگر از انجام وظیفه خودشانه خالی کنی، دیگری مسئولیت تو را حمل نخواهدکرد). [11]

بنابراین همان گونه که علمای اخلاق در درمان بیماریهای رفتاری -اخلاقی تاکید دارند، عمده عامل درمان انسان مسئولیت و اراده خود فرد است. البته این امر با توکل بر خدا منافاتی ندارد.

البته در دیدگاه راجرز «خود» محور تشخیص انسان است.

سرفصل 4: مداخلات روانشناختی

نمونه 33-مطلب درسی: درمان شناختی

روان درمانی شناختی - رفتاری یکی ازانواع روان درمانی است که ابتدا برای درمان افسردگی ایجاد شد ولی امروزه برای بیماریهای روانی زیادی کاربرد دارد. این روش درمانی برای حل کردن مشکلات کنونی، کاربرد دارد و تفکر و رفتار ناکارآمد را تغییر میدهد. این رویکرد مبتنی براین اصل است که حوادث واشیاء باعث اختلال و پریشانی نمی شوند بلکه نگرش فرد نسبت به این پدیدهها است که باعث آشفتگی و نگرانی میشود. [12]

باتوجه به مطالبی که بیان شد متوجه این نکته می شویم که هیجانات ما بیشتر از اینکه تحت تأثیر محرکها باشند، تحت تأثیر شناختهای ما هستند. تفسیر هایی که برخواسته ازاعتقادات دینی است میتواند هیجانات انسان را مدیریت کند و انسان را از بیتابی و بی صبری در برابر محرک های رنج آور نجات دهد.

به عنوان مثال وقتی برای شخص حادثه تلخی اتفاق میافتد اگر بر اساس اعتقادی که به حکمت الهی دارد آن را دارای حکت و مصلحت بداند، آنرا تحمل میکند و دچار افسردگی نمیشود. یا اگر دنیا را فقط محل گذر بداند و به آن دل نبندد، از دست دادن موقعیت ها و منافع دنیوی، او را دچار اختلال روانی نمیکند. همان طور که امیرالمومنین g می فرمایند: «هر کسی به دنیا دل نبندد، مشکلات و مصیبت ها بر او آسان خواهد شد. [13]  

نگرش توحیدی و عشق و محبت به خداوند موجب میشود که نگرش انسان به حوادث و سختی های دنیوی تغییر کند، همانگونه که وقتی عبیدالله بن زیاد (لعنة الله علیه) در مجلسی عمومی، رو به حضرت زینب h نمود، و در حالتی که مست غرور بود گفت: خدا را شکر که شما را خوار نمود! سپس از حضرت زینب h سؤال کرد: کار خدا را با برادر و اهل بیتت چگونه یافتی؟ ایشان فرمودند: «چیزی به جز زیبایی ندیدم». [14] حضرت زینب h در این کلام کوتاه به معارف عظیمی اشاره نموده‏اند از جمله اینکه حضرت زینب h به بُعدی از عاشورا اشاره کردند که عبیدالله و امثال او از دیدن آن عاجز بودند. حضرت زینب فقط قساوت و بی رحمی شامیان را ندیدند بلکه روی دیگر سکه که عالی ترین درجات ایثار و تسلیم در برابر خدا و جانبازی برای اسلام، و زیباترین جلوه عبودیت بود را دیدند، و مشاهده کردند که امام حسین g و اصحابشان به بهترین شکل ممکن عمل کردند، از این رو فرمودند: «جز زیبایی ندیدم» و حق هم همین است. در جبهه امام حسین g جز زیبایی چیزی نبود. این نگرش تحمل مصائب را آسان میکند.

همچنین دیدگاه شناختی -رفتاری تاکید بر مشکلات زمان حال (اینجا و اکنون) دارد.

حضرت علی g می‏فرماید: «دربارةگذشته بسیار فکرنکن و افسوس برآن را در دل خود بیدار مکن که تو را از آمادگی پیروزی‏ها درآینده بازمی‏دارد.» . [15]

 

 


[1]. phobia

 

[2].  إِذَا هِبْتَ‏ أَمْراً فَقَعْ‏ فِيهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْه. نهج البلاغه - حکمت 175

 

[3].  شيلينگ، 1374. یا ر.ک، نظریه های مشاوره و روان درمانی، ص 151

 

[4]. نظریه های مشاوره و روان درمانی، ص156

 

[5]. أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ‏ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ يُغْفَرْ لَكُمْ.وسائل الشيعة / ج‏21 / 476 / 83 - باب استحباب تعليم الصبي الكتابة و القرآن سبع سنين و الحلال و الحرام سبع سنين و تعليمه السباحة و الرماية .....  ص : 474

 

[6]. «لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلة اهله»نهج البلاغه، خطبه 201

 

[7]. روانشناسی عمومی(وین وتین)،ص234

 

[8].  نظریه های شخصیت (شولتز)، ص 405

 

[9].  نجم:39.

 

[10]. سوره رعد، 11

 

[11].  احْمِلْ‏ نَفْسَكَ‏ لِنَفْسِكَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ لَمْ يَحْمِلْكَ غَيْرُكَ. الكافي (ط - الإسلامية) / ج‏2 / 454 / باب محاسبة العمل .....  ص : 453

 

[12]. روان شناسی بالینی فیرس،ص 415

 

[13].  «مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا هَانَتْ عَلَيْهِ الْمُصِيبَات»؛ (الکافی، ج2، ص50)

 

[14].  «مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلًا» (بحارالأنوار، ج 45، ص 115، باب 39.).

 

[15].  لا تشعر قلبك الهم على ما فات فيشغلك [عن الاستعداد] عما هو آت. غررالحكم : ج 6 ص 345 ح 10434.

 

فصل بعد