درس 12: آسیب شناسی روانی 1
1401/07/23 13:39فصل قبل
سرفصل 1: اختلالات اضطرابی
نمونه 37-مطلب درسی: وسواس فکری -عملی
وسواس فکری، فکر، میل شدید یا تصور عودکننده و مداومی است که فرد آنرا بصورت ناخواسته یا مزاحم تجربه میکند. افراد سعی میکنند این وسواس فکری را نادیده بگیرند یا متوقف کنند یا می کوشند با پرداختن به فکر یا عملی دیگر بی اثر کنند. از دیدگاه شناختی رفتاری الگوهای فکر ناسازگارانه به شکل گیری و نگهداری نشانه های وسواس فکری عملی (OCD) [1]کمک میکند. افراد با اختلال OCD به رویدادهای اضطراب آور واکنش بیش از حد نشان میدهند. این تجربیات برای این افراد بصورت تصورات ذهنی ناراحت کننده در میآید که بعداً با انجام تشریفات وسواسی سعی میکنند که آنها را متوقف کرده یا بی اثر کنند[2] اما در نهایت موثر واقع نمیشود.
وسواس از جمله مسائلی است که در روایات اسلامی بسیار مورد توجه قرار گرفته است، از جمله امام صادق g وسواس دروضوو نماز را اطاعت از شیطان و عدم تبعیت از عقل میدانند[3].
بی اعتنایی به وسوسه های فکری از جمله راهکارهای درمان آن در متون دینی است، همان طور که زراره و ابو بصیر میگویند : به امام صادق g گفتیم: مردی در تعداد رکعات نمازش زیاد شک میکند به طوری که اصلاً نمی داند چند رکعت خوانده و چند رکعت باقی مانده است. حضرت فرمود : باید نمازش را اعاده کند. عرض کردیم: زیاد شک میکند، به طوری که هرچه هم اعاده کند باز شک میکند. فرمود: به شک خود اعتنایی نکند [و به نمازش ادامه دهد]. سپس فرمود: با شکستن نماز، شیطان پلید را به خودتان عادت ندهید که با این کار او را به طمع می اندازید [که هر لحظه به سر وقت شما بیاید و وسوسه تان کند]؛ زیرا شیطانْ خبیث است و بدانچه عادتش دهند، عادت میکند. پس، هر یک از شما [که کثیر الشک باشد] به شک خود اعتنا نکند و نمازش را زیاد نشکند؛ چون اگر چند مرتبه به شک خود اعتنا نکرد، دیگر دچار شک نخواهد شد. زراره میگوید: حضرت سپس فرمود: شیطان پلید می خواهد مورد اطاعت باشد، لذا اگر نافرمانی شود دیگر به سراغ کسی از شما نمی آید[4].
سرفصل 2: اختلالات خلقی
نمونه 38-مطلب درسی: اختلال افسردگی
اختلال افسردگی شامل دوره هایی میشود که در آن فرد معمولاً دستخوش خُلقِ به شدت غمگین میشود. دیدگاه شناختی در زمینه سبب شناسی اختلال افسردگی بر این عقیده استوار است که نظر منفی در مورد خود، دنیا و آینده از جمله افکاری است که منجر به هیجانات منفی میشود. افراد افسرده تصور میکنند که آدم بی ارزش و درمانده ای هستند و تلاشهای آنها برای بهبود بخشیدن به زندگیشان محکوم به شکست است[5].
در قرآن واژه افسردگی دقیقا نیامده است اما واژه «لا یحزنون» در آیات مختلفی برای مومنین واقعی به کار رفته است، به عنوان مثال در آیه 13 سوره احقاف چنین میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ[6]؛ (کسانی که گفتند: پروردگار ما اللَّه است، سپس استقامت به خرج دادند، نه ترسی برای آنهاست و نه غمی دارند. (به حالتی که، فرد مایوس و ناامید است و امیدی به آینده ندارد حزن میگویند.)
خاطر نشان میشود که حزن هرچند اشاره به اندوه و غم دارد ولی میدانیم که صرفا یکی از نشانه های افسردگی است که در کنار آن علائمی دیگر و در یک مدت زمان معین باید خود را نشان بدهد. همچنین، با توجه به علائم اصلی افسردگی و با توجه به آیه ای که ذکر شد میتوان به قطعیت گفت کسانی که ایمان داشته و استقامت می ورزند، حزن ندارند و در نتیجه افسرده نیستند.
سرفصل 3: اختلالات شخصیت
نمونه 39-مطلب درسی: اختلال شخصیت پارانوئید
افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید بیش از حد به دیگران مظنون بوده و همیشه مراقب خطر یا آسیب بالقوه هستند. همیشه به دنبال تایید این مطلب هستند که دیگران از آنها سو استفاده خواهند کردکه این مساله باعث میشود حتی به دوستان و همکاران خود اعتماد نکنند. امکان دارد که آنها حتی در غیاب هرگونه دلیل اثبات کننده همسر خود را به بی وفایی محکوم کنند[7]
در سخنان معصومین g نیز به آثار زیانبخش بدگمانی اشاره شده است. از جمله امیرالمومنین علی g که میفرمایند: کسی که گمان خود را نیکو نساخته، از همگان ترس و وحشت دارد [8]
انسان بدبین چون به همگان با بدگمانی می نگرد و برای همه عیب و نقصی در ذهن خود تصور میکند، به هیچکس اعتماد ندارد و نمیتواند با اطمینان خاطر با کسی رابطه برقرار کند. او از همه میترسد و نتیجه این ترس و وحشت کناره گیری و دوری گزیدن از مردم و احساس تنهایی و عدم امنیت و اختلال در بهداشت روانی است.
امیرالمومنین علی g در روایت دیگری میفرمایند: کسی که بدگمانی بر او غلبه کند هیچ صلح و صفایی بین دوستان خود باقی نمی گذارد. [9]
و نیز می فرمایند: «انسان بدگمان همیشه بیمار است.»[10]
سرفصل 4: اختلالات وابسته به مواد
نمونه 40-مطلب درسی: اختلال مصرف الکل
اختلال مصرف الکل شامل الگوی مشکل آفرین مصرف الکل است که به اختلال یا ناراحتی قابل ملاحظه منجر میشود.
الکل بصورت مستقیم یا غیر مستقیم تقریبا بر هر عضو بدن تأثیر میگذارد و مصرف بلندمدت آن میتواند به صدمه مغزی دایمی منجر شود[11] و آنچه این مشکل را دشوارتر میسازد اعتیاد آور بودن الکل است به گونه ای که میل مداوم یا شکست درکاهش یا کنترل مصرف آن از جمله علائم این اختلال به شمار می رود. [12]
در بسیاری از روایات نیز به مضرات مصرف الکل اشاره شده است. به عنوان نمونه مُفَضَّل از امام صادق g پرسید :چرا خداوند شراب را حرام کرده است؟ حضرت فرمودند : ... چون شراب معتاد به آن را به ارتعاش مبتلا می سازد، روشنی و بینش را از او میگیرد، شرف و غیرت و جوانمردیاش را زائل میکند و او را به گناهکاری و به کشتن بی گناهان و ارتکاب زنا جسور میسازد .... بر میگسار، جز بدی و پلیدی چیزی افزوده نمیشود[13].
امام رضا g نیز فرمودند: خداوند شراب را حرام کرده برای آنکه منشأ فساد اجتماعی است و عقل انسان را از درک حقایق باز میدارد حیاء را از چهره شرابخوار برمی دارد به طوری که در مواجهه با مردم از هیچ عمل زشتی شرم نمیکند، علاوه بر این که شرابخواری باعث بیماریهای نهانی در اعضای داخلی بدن میشود[14].
[1]. obsessive-compulsive disorder (ocd)
[2]. آسیب شناسی روانی،ص292
[3]. تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، محمد بن حسن بن علي حرّ عاملي ج۱، ص۶۳.
[4]. ميزان الحکمه، ص151
[5]. آسیب شناسی روانی، ص 71
[6]. احقاف، آيه 13.
[7]. آسیب شناسی روانی، ص 216
[8]. غررالحکم, جلد5، صفحه 442
[9]. غررالحکم، جلد5، صفحه 406.
[10]. میزان الحکمه، جلد 5 صفحه 628.
[11]. آسیب شناسی روانی، ص 329
[12]. آسیب شناسی روانی، ص 380
[13]. وسائل الشیعه، ج17ص244
[14]. الحديث جلد 2 صفحه 159