تقريظ حجت الاسلام دکتر سيد احمد رهنمايي
1401/07/20 09:39فصل قبل
بسمه تعالي شأنه
انسان به منزلة آيهاي از آيات آفرينش الهي است که تمام قوانين ناظر به جسم و روانش به موازات همة عناصر وجوديش، از سرشت و طبيعت و فطرت او تا شخصيت وي، همه بر مبناي موازين و اصولي حکيمانه و پايدار شکل پذيرفته است و شاهکار آفرينش را در وجود او تجلي بخشيده است. توجه به قوانين و عناصر مزبور و تدبّر در ساختار و محتوايشان ما را به جانب خالق اين همه شاهکار در جسم و روان آحاد انساني رهنمون ميسازد. قرآن و روايات معصومين b بيش از همه انسان را به تماشا و مشاهدة آيات انفسي و تأمل در شگفتيهاي آفرينش و صنع الهي فراميخوانند، باشد تا وي از اين رهگذر حضور آفريدگار و پروردگار خويش را به خوبي درک کند و نظارت و شهود و مراقبت او را بر اعمال و حرکات و گفتار و رفتارخويش کاملا احساس نمايد.[1]
از منظر فوق، سفارش شده است انسان حتي در مورد سرشت خويش به دقت انديشه کند[2] تا پس از پي بردن به ناتواني خود، به عظمت و قدرت و لطف و رحمانيت خدا ايمان راسخ آورد و وجود خويش را گواه وجود او بداند و سر تعظيم و بندگي به پيشگاه با عظمت او فرود آورد. گوهر علم به يگانه حقيقتي دو رويه نظر دارد که آغازش معرفت پروردگار است و پايانش سپردن امور به او.[3] علم، از هر رشته و هر گرايشي که باشد -خواه انساني و خواه عمراني، خواه پايه و خواه ابزاري، خواه تجربي و آزمايشگاهي و خواه روحاني و جسماني- چنانچه به وصف ربّاني آراسته و مزين شد، نورانيتي خواهد يافت که قلب اهلش را روشن و منور خواهد ساخت.[4] جز اين باشد، همان خواهد بود که شيخ بهايي فرمود:
علم رسمي سر به سر قيل است |
نه از او کيفيتي حاصل نه حال |
بدين ترتيب، علم بدون جهت گيري الهي، همانگونه که عارفان نامآوري چون امام راحل قدّس سرّه و علامه حسن زاده آملي و ديگران بدان استناد و تصريح فرمودهاند، پردهاي ضخيم در مقابل حقيقت است و نه پردهبرداري از روي حقيقت. بر اين اساس، علم در صورتي به تعبير امام خميني (ره) «بذر مشاهده» خواهد بود که ابزاري براي پردهبرداري از جمال حقيقت باشد و به کشف و مشاهده حقيقت بيانجامد. [5]
علم چنانچه خودش منظور باشد، حجابي بيش نخواهد بود، آن هم حجابي بزرگتر و ضخيمتر از هر حجابي که روي حفيفت را ميپوشاند و مانع از درک حقيقت ميشود. اما اگر همين علم ابزار کشف حقيقت شد، نورانيتش بر بصيرت و روشنايي دل خواهد افزود. از باب مثال، هنگامي که انسان غرق نگاه به خورشيد شود، جز سياهي و تاريکي و در صورت تداوم نگاه جز نابينايي بهرهاي نخواهد برد، اما اگر از نور خورشيد براي مشاهدة اشياء و طبيعت و مناظر وجودي استفاده کند، آن نور روشناي راه کسب معرفت و بصيرت وي خواهد بود. بنابراين علم بايد وجهة الهي به خود بگيرد و با همة تکثر و گستردگيش متعلمان را به سمت خدا هدايت کند تا ارزش واقعي خود را دريابد. افزون بر اين، به جز علم معرفت الهي، تمام علومي که در اختيار بشر است –از علم اقتصاد و پزشکي و صنعت و فناوري و غيره- حد اکثر در اين دنيا و تا آستانة مرگ مفيد به حال انسان خواهند بود. با اين وصف، همين علوم چنانچه جهت ربّاني به خود گيرند و به نور معرفت الهي مزين گردند و ابزاري در راستاي شناخت خدا و التزام به فرمان و بندگي او باشند، ميتوانند براي هر دو سراي زندگي انسان مفيد به شمار روند.
بديهي است علم نياز مبرم بشر است و بخش عظيمي از نيازمنديهاي بشر را تأمين ميکند. لکن بستگي دارد تأمين اين خواستهها از طريق علم به پشتوانه و بر پاية چه انگيزههايي بايد صورت پذيرد تا نور باشد و نه حجاب و مانع نور؟ در پاسخ به اين پرسش بجاست به بخشي از اظهارات علامه آيتالله محمد تقي مصباح يزدي (رضوان الله عليه) اشاره شود که فرمود:
خواستههاي برخي از افراد داراي سيستمي است و شبيه يک هرم است. در مجموعه خواستهاي اين افراد خواستههاي پهن و گستردهاي وجود دارد که در قاعده اين هرم است. اين خواستهها شامل تأمين زندگي، تربيت فرزند، رسيدگي به همسر، مسايل امنيت داخلي و... ميشود. اين خواستهها در سطح بالاتري جمعتر ميشود و تا به رأس هرم ميرسد که يک نقطه است و آن نقطه تعيين کننده همه خواستههاي آنهاست.
هرم خواستههاي انسان از اين نگاه، جهت بخش نگاهي توحيدي به هر دانش و هر کاري است و ايجاب ميکند انسان در هدفمندي زندگاني خويش تنها يک جهت را در نظر بگيرد و بنگرد خداوند از او چه مي خواهد تا هر برنامهاي را در راستاي خواست و اراده خداوند تنظيم و اجرا کند. در اين صورت، سختي و راحتي کار هنگامي ارزشمند خواهد بود که تنها با انگيزة الهي و به منظور اطاعت از فرمان و خواست خداوند مدنظر قرار گيرد.[6]
کتاب پيش رو که حاصل تلاش مبارک و ارزشمند محققان ارجمند ميباشد در واقع به مثابة اتخاذ رويکردي اساسي در راستاي تدوين روانشناسي مبتني بر نگرش اسلامي تلقي ميگردد. اميد ميرود اين اثر با استقبال گرم استادان و فرهيختگان و دانشجويان رشتة روانشناسي قرار گيرد و به منزلة الگويي کاربردي براي بهرهبرداري صاحبنظران و پژوهشگران ساير رشتههاي علوم انساني منظور گردد.
در پايان، ضمن قدرداني بابت اقدامات شايسته يادآور ميشود در مسير فراگيري و تعليم دانش و عمل به مفاد آن بايد به اين حديث نوراني از حضرت امام صادق g تمسک يافت که فرمودند:
مَنْ تَعَلَّمَ اَلْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ اَلسَّمَاوَاتِ عَظِيماً فَقِيلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ .[7]
هر كسي براي خدا علم فراگيرد و به مفاد آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در نزد ملکوت آسمانها از وي با اين بيان به بزرگي ياد شود که براي خدا آموخت و براي خدا عمل كرد و براي خدا به ديگران تعليم داد.
قم
سيد احمد رهنمايي[8]
22/02/1400
[1]. " سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الافَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ " (فصلت: 53)
[2]. "فَلْيَنظُرِ الانسَانُ مِمَّ خُلِقَ" (طارق:5)
[3]. در روايتي به نقل از رسول اکرمa آمده است: «أوّلُ العلم مَعرفةُ الجَبّار و آخرُ العلم تَفويضُ الأمر اليه؛ سر آغاز علم، شناخت خداوند جبّار و سرانجام آن، واگذارى امور به او است. (کيمياى سعادت، ج 2، ص 404).
[4]. امام صادق g فرمودند: "أَلْعِلْمُ نُورٌ يقْذِفُهُ اللّه فِي قَلْبِ مَنْ يشآء"، علم، نوري است که خداوند به قلب هر کس که بخواهد ميافکند. منسوب به امام جعفر صادق g، (مصباح الشريعه، ص 16).
[5]. "العِلْمُ هُوَ الْحِجابُ الْاکْبَر"(تهذيب نفس وسيروسلوک ازديدگاه امام خمينيe، ص 363)
[6]. برگرفته از سخنراني علامه مصباح يزدي در ديدار مديران و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با ايشان، 25/05/1397 در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) قم.
https://mesbahyazdi.ir/node/7101
[7]. الکافي، ج 1، ص 35.
[8]. عضو هيئت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) قم.